کلمه جو
صفحه اصلی

confected


(verb transitive) ساختن، ترکیب کردن، اماده کردن (غذا برای گوارش)، مخلوط کردن، مزق

انگلیسی به فارسی

confected، ترکیب کردن، اماده کردن


انگلیسی به انگلیسی

• made up of many various parts, concocted


کلمات دیگر: