مخفف: استاد، professor : پرفسور، (noun) ( professor : ) پرفسور
prof
مخفف: استاد، professor : پرفسور، (noun) ( professor : ) پرفسور
انگلیسی به فارسی
( professor =) پرفسور
پروفسور
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a professor.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Professor."
• professor, university instructor (slang)
prof. is a written abbreviation for `professor'.
highest academic degree, title of a senior university instructor
prof. is a written abbreviation for `professor'.
highest academic degree, title of a senior university instructor
جملات نمونه
1. Prof. John Willis is our teacher of English.
[ترجمه ترگمان]پروفسور جان ویلیس معلم زبان انگلیسی ماست
[ترجمه گوگل]پروفسور جان ویلیس معلم ما از انگلیسی است
[ترجمه گوگل]پروفسور جان ویلیس معلم ما از انگلیسی است
2. Write a note to my prof and tell him why I missed an exam this morning.
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت به استاد من بنویسید و به او بگویید که چرا امروز صبح یک امتحان را از دست دادم
[ترجمه گوگل]یک یادداشت به پروفسور من بنویسید و به او بگو چرا من امروز امتحان را امتحان کردم
[ترجمه گوگل]یک یادداشت به پروفسور من بنویسید و به او بگو چرا من امروز امتحان را امتحان کردم
3. We're lunching with Prof. White today.
[ترجمه ترگمان]ما امروز با پروفسور وایت ناهار می خوریم
[ترجمه گوگل]ما امروز با پروفسور سفید ناهار میخوریم
[ترجمه گوگل]ما امروز با پروفسور سفید ناهار میخوریم
4. Trouble is, the prof is a very private individual who doesn't suffer journos gladly - if at all!
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که استاد یک فرد بسیار خصوصی است که با کمال میل درد را تحمل نمی کند - اگر اصلا!
[ترجمه گوگل]مشکل اینجاست، پروفیس یک فرد بسیار خصوصی است که از خوشبختی رنج می برد - اگر در همه!
[ترجمه گوگل]مشکل اینجاست، پروفیس یک فرد بسیار خصوصی است که از خوشبختی رنج می برد - اگر در همه!
5. Prof Henshaw's team found an indirect mechanical effect on the body, which allowed the build-up of pollutants in the lungs.
[ترجمه ترگمان]تیم پروفسور s یک اثر مکانیکی غیر مستقیم بر روی بدن پیدا کرد که به ساخت آلاینده ها در ریه ها کمک کرد
[ترجمه گوگل]تیم پروفسور Henshaw اثر مکانیکی غیر مستقیم بر روی بدن پیدا کرد که باعث ایجاد آلودگی در ریه ها شد
[ترجمه گوگل]تیم پروفسور Henshaw اثر مکانیکی غیر مستقیم بر روی بدن پیدا کرد که باعث ایجاد آلودگی در ریه ها شد
6. The prof had been damn decent about it.
[ترجمه ترگمان]استاد در این مورد خیلی خوب بود
[ترجمه گوگل]پروفسور در مورد آن شایسته بود
[ترجمه گوگل]پروفسور در مورد آن شایسته بود
7. There was no prof it in these thoughts.
[ترجمه ترگمان]در این افکار استاد نبود
[ترجمه گوگل]در این افکار هیچ عارضه ای وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در این افکار هیچ عارضه ای وجود نداشت
8. Other academicians, among them Harvard Prof.
[ترجمه ترگمان]پروفسور دانشگاه هاروارد در میان آن ها استاد دانشگاه هاروارد است
[ترجمه گوگل]آکادمی های دیگر، از جمله پروفسور هاروارد
[ترجمه گوگل]آکادمی های دیگر، از جمله پروفسور هاروارد
9. Prof Eno took us aside and explained about mummy rabbits and daddy rabbits.
[ترجمه ترگمان]prof Eno ما را کنار زد و درباره مومیایی خرگوش و باباش توضیح داد
[ترجمه گوگل]پروفسور انو ما را کنار گذاشت و در مورد خرگوش های مومیایی و خرگوش های بابا توضیح داد
[ترجمه گوگل]پروفسور انو ما را کنار گذاشت و در مورد خرگوش های مومیایی و خرگوش های بابا توضیح داد
10. Prof. von Krafft-Ebing Anna smouldered with indignation on poor Sophie's behalf.
[ترجمه ترگمان]Prof von - Ebing، آنا از جانب سوفی عاری از خشم می سوخت
[ترجمه گوگل]پروفسور فون کرافت-ایبینگ آنا از خشم سوفی بی خبر بود
[ترجمه گوگل]پروفسور فون کرافت-ایبینگ آنا از خشم سوفی بی خبر بود
11. Prof. Simmons will talk on the benefits of genetic research.
[ترجمه ترگمان]پروفسور سیمونز درباره فواید تحقیقات ژنتیک صحبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پروفسور سیمونز درباره مزایای تحقیقات ژنتیکی صحبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پروفسور سیمونز درباره مزایای تحقیقات ژنتیکی صحبت خواهد کرد
12. While the work of Prof Harwood is valuable, cocoa butter is not responsible for the popularity of chocolate.
[ترجمه ترگمان]در حالی که کار پروفسور Harwood ارزشمند است، کره کاکایو مسئول محبوبیت شکلات نیست
[ترجمه گوگل]در حالی که کار پروفسور هاروود با ارزش است، کره کاکائو مسئول محبوبیت شکلات نیست
[ترجمه گوگل]در حالی که کار پروفسور هاروود با ارزش است، کره کاکائو مسئول محبوبیت شکلات نیست
13. "I think this was a sound decision," concurred Prof. Barbara Stevens.
[ترجمه ترگمان]پروفسور باربارا استیونز با این نظر موافق است و می گوید: \" من فکر می کنم این تصمیم خوبی بود \"
[ترجمه گوگل]'من فکر می کنم این یک تصمیم صحیح بود،' پروفسور باربارا استیونس موافق است
[ترجمه گوگل]'من فکر می کنم این یک تصمیم صحیح بود،' پروفسور باربارا استیونس موافق است
کلمات دیگر: