1. repugnant forces
نیروهای متخاصم
2. a repugnant odor
بوی بسیار زننده
3. what is repugnant to you is (highly) desirable to me
محبوب من است آنچه که نزدیک تو زشت است
4. actions which were repugnant to his words
اعمالی که با حرف های او متناقض بود
5. slavery was utterly repugnant to him
برای او بردگی کاملا نفرت انگیز بود.
6. I find his political ideas totally repugnant.
[ترجمه ترگمان]من افکار سیاسی او را کاملا متناقض می یابم
[ترجمه گوگل]من ایده های سیاسی اش را کاملا مخالفم
7. The idea of accepting a bribe is repugnant to me.
[ترجمه ترگمان]فکر قبول کردن رشوه برای من نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]ایده پذیرش رشوه برای من ناراحت کننده است
8. I find your attitude towards these women quite repugnant.
[ترجمه ترگمان]من طرز برخورد تو نسبت به این زن ها رو خیلی منزجر کننده می بینم
[ترجمه گوگل]من نگرش شما را نسبت به این زنان کاملا متزلزل می کنم
9. The odour of vitamin in skin is repugnant to insects.
[ترجمه ترگمان]بوی ویتامین در پوست نسبت به حشرات نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]بوی ویتامین در پوست به حشرات ناخوشایند است
10. Animal experiments are morally repugnant to many people.
[ترجمه ترگمان]آزمایش حیوان از نظر اخلاقی برای بسیاری از مردم نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]آزمایش های حیوانات از نظر اخلاقی بسیاری از مردم را ناراحت می کند
11. We found his suggestion absolutely repugnant.
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد او را کاملا نفرت انگیز یافتیم
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد خود را کاملا ناراحت کردیم
12. Congressmen found Cray's behavior deeply repugnant.
[ترجمه ترگمان]اعضای کنگره رفتار Cray را به شدت نفرت انگیز یافتند
[ترجمه گوگل]نمایندگان کنگره عمیقا مخالف رفتار کری بودند
13. Thus the act in a twofold sense is repugnant to the Constitution.
[ترجمه ترگمان]بنابراین عمل در یک حس دوگانه مغایر با قانون اساسی است
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، عمل به دو صورت به قانون اساسی خجالت آور است
14. Yet Republics are deeply repugnant to me.
[ترجمه ترگمان]با این حال، republics برای من خیلی نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]با این حال جمهوریها عمیقا از من ناراحت هستند
15. The restriction is as repugnant to the nature of the tenancy in the one case as in the other.
[ترجمه ترگمان]این محدودیت به اندازه طبیعت قراردادهای اجاره در یک مورد مشابه دیگر است
[ترجمه گوگل]این محدودیت به عنوان ماهیت اجاره در یک پرونده به عنوان متخلف است
16. A law, absolutely repugnant to another, as entirely repeals that other as if express terms of repeal were used.
[ترجمه ترگمان]یک قانون، کاملا مغایر با قانون دیگر، و کاملا مغایر با قانون دیگر است، گویی از مفاد لغو آن استفاده شده است
[ترجمه گوگل]قانون، کاملا مخالفت با دیگری، به طور کامل لغو می شود که دیگر به عنوان اگر بیان شرایط لغو استفاده می شود