کلمه جو
صفحه اصلی

snooty


معنی : پر افاده، دارای قیافه تحقیر امیز، پر کبر
معانی دیگر : (عامیانه) پر افاده، متکبر، خود برتر پندار

انگلیسی به فارسی

دارای قیافه تحقیر آمیز، پر افاده، پر کبر


پرتقال، پر افاده، دارای قیافه تحقیر امیز، پر کبر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: snootier, snootiest
مشتقات: snootily (adv.), snootiness (n.)
• : تعریف: (informal) snobbish or superior; haughty.
متضاد: humble, modest
مشابه: supercilious

- rich, snooty children
[ترجمه ترگمان] بچه های ثروتمند و snooty
[ترجمه گوگل] کودکان ثروتمند

• conceited, arrogant, snobbish, condescending
someone who is snooty behaves as if they are superior to other people; an informal word, used showing disapproval.

مترادف و متضاد

پر افاده (صفت)
arrogant, haughty, snobbish, snobby, snooty, cocksure

دارای قیافه تحقیر امیز (صفت)
snooty

پر کبر (صفت)
snooty

haughty


Synonyms: arrogant, cavalier, conceited, condescending, egotistic, egotistical, high and mighty, hoity-toity, la-di-da, lofty, on a high horse, pompous, pretentious, snobbish, snotty, stuck-up, superior, uppity


جملات نمونه

1. She's so snooty; she never speaks to the neighbours.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی افاده آیه، اون هیچ وقت با همسایه ها حرف نمیزنه
[ترجمه گوگل]او خیلی زود است او هرگز به همسایگان صحبت نمی کند

2. She was one of those really snooty sales assistants that you often find in expensive shops.
[ترجمه ترگمان]او یکی از آن دستیاران فروش واقعا snooty بود که اغلب در فروشگاه های گران قیمت پیدا می کنید
[ترجمه گوگل]او یکی از کسانی بود که به طور مرتب دستیار فروش بودند که شما اغلب در مغازه های گران قیمت پیدا می کنید

3. It was a small community, very snooty, of large detached houses set in lawns and trees.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک جامعه کوچک بود، خیلی پر از خانه های کوچک و بزرگ بود که در چمن ها و درختان چیده بودند
[ترجمه گوگل]این یک جامعه کوچک بود، بسیار پرتلاطم، از خانه های جداگانه ای بزرگ که در چمن ها و درختان قرار داشتند

4. Now, you just follow me and act snooty.
[ترجمه ترگمان]حالا، تو فقط دنبال من بیا و ادای snooty رو در بیار
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، شما فقط از من پیروی کنید و عمل جراحی انجام دهید

5. The one advantage snooty old Refrigerator had was that he ignored everyone equally, owner and visitor alike.
[ترجمه ترگمان]دریچه یخچال قدیمی که از آن سو استفاده کرده بود این بود که همه را به همان اندازه نادیده گرفته بود، مالک و مهمان هم مثل هم بودند
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای یخچال و فریزر قدیمی این بود که او همه را به همان اندازه، صاحب و بازدید کننده نادیده گرفت

6. Just another snooty $ 000 vacuum tube amplifier, I thought.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم فقط یک تقویت کننده خلا snooty دیگه هست
[ترجمه گوگل]من فکر کردم فقط یکی دیگر از تقویت کننده لوله خلاء $ 000

7. Everyone thought Annabel was being snooty.
[ترجمه ترگمان]همه فکر میکردن \"Annabel\" افاده آیه
[ترجمه گوگل]همه فکر میکردند که آنابل صاف بود

8. He's too snooty to associate with his old friends now he's rich.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی افاده آیه که با دوستای قدیمیش شریک بشه، اون الان پولداره
[ترجمه گوگل]او هم اکنون با دوستان قدیمش ارتباط دارد و او اکنون غنی است

9. Good breeding shouldn't make us snooty.
[ترجمه ترگمان]تربیت خوب نباید ما رو افاده کنه
[ترجمه گوگل]پرورش خوب نباید ما را به دام اندازد

10. Still, the typewriter's primary market appears to be snooty novelists who claim they cannot compose on any technology introduced since Hemingway took a dirt nap.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که بازار اولیه ماشین تحریر snooty رمان نویسان باشد که ادعا می کنند نمی توانند بر روی هر تکنولوژی که از زمانی که همینگوی در حال چرت زدن هستند، ترکیب بندی کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، بازار اولیه ماشین تحریریه به نظر می رسد رمان نویس های پیش پا افتاده است که ادعا می کنند نمی توانند در هیچ تکنولوژی معرفی شوند زیرا همینگوی در حال غرق شدن است

11. Snooty He's too snooty to associate with his old friends now he's rich.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی افاده آیه که با دوستای قدیمیش شریک بشه، اون الان پولداره
[ترجمه گوگل]Snooty او بیش از حد پر زرق و برق است برای ارتباط با دوستان قدیمی خود را در حال حاضر او غنی است

12. He loves to bully and to unleash his hounds on what he sees as the snooty, wishy-washy liberal establishment.
[ترجمه ترگمان]اون عاشق قلدری و برای آزاد کردن hounds به اون چیزی که اون رو به عنوان یه موسسه خیریه، و washy آزاد می کنه
[ترجمه گوگل]او دوست دارد به قلدری و رها کردن hounds خود را بر آنچه که او می بیند به عنوان چرت زدن، آرزو چپ لیبرال استقرار

13. I only have to go a few quid over and I get snooty letters threatening to take it off me.
[ترجمه ترگمان]من فقط باید چند تا پوند اضافه کنم و نامه های پر فیس و افاده به دستم برسه که منو تهدید کنه که درش بیارم
[ترجمه گوگل]من فقط باید چندین بار برنده شوم و نامه هایی را که تهدید می کنم به من می رسانم

14. I didn't like the way you looked at May Arnold, or the snooty way you talked.
[ترجمه ترگمان]از طرز نگاه کردن به آرنولد، یا طرز حرف زدن you خوشم نمی اومد
[ترجمه گوگل]من روشی را که در May Arnold دیده اید یا شیوه ای که شما صحبت می کرد دوست نداشتم

پیشنهاد کاربران

پر افاده
پر کبر

از دماغ فیل افتاده، پر فیس و افاده، خود برتر بین
Snobby
Stuck up


کلمات دیگر: