کلمه جو
صفحه اصلی

watering hole


(امریکا-خودمانی) میخانه، پاتوق عرق خوری

انگلیسی به فارسی

(آمریکا-عامیانه) میخانه، پاتوق عرق خوری


آبیاری سوراخ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a place where animals drink water, such as a spring.

(2) تعریف: (informal) a bar or tavern.
مشابه: saloon, tavern

• a watering hole is a place, especially a caf? or pub, where people go to drink and meet; often used humorously.
a watering hole is a place, especially a caf? or pub, where people go to drink and meet; often used humorously.
a watering hole is a place, especially a caf? or pub, where people go to drink and meet; often used humorously.
a watering hole is a place, especially a caf? or pub, where people go to drink and meet; often used humorously.
a watering hole is a place, especially a caf? or pub, where people go to drink and meet; often used humorously.

جملات نمونه

1. I was in my favorite watering hole, waiting for the game to start.
[ترجمه ترگمان]من در گودال مورد علاقه ام بودم و منتظر بودم که بازی شروع شود
[ترجمه گوگل]من در سوراخ آبیاری مورد علاقه من بودم، انتظار بازی را شروع کردم

2. Hippos are unable to submerge in the few remaining water holes.
[ترجمه ترگمان]Hippos قادر به زیر آب رفتن در چند سوراخ باقیمانده آب نیستند
[ترجمه گوگل]Hippos قادر به چندین حفره آب باقی مانده است

3. Champers is one of Tony's favourite watering holes.
[ترجمه ترگمان]Champers یکی از چاله های آب مورد علاقه تونی است
[ترجمه گوگل]قهرمانان یکی از سوراخ های آبیاری مورد علاقه تونی است

4. What's your favorite watering hole?
[ترجمه ترگمان]گودال آبی مورد علاقتون چیه؟
[ترجمه گوگل]سوراخ آبیاری مورد علاقه شما چیست؟

5. During the dry season animals gather in large numbers around the water holes.
[ترجمه ترگمان]در طول فصل خشک حیوانات با تعداد زیاد در اطراف حفره های آب جمع می شوند
[ترجمه گوگل]حیوانات در طول فصل خشک تعداد زیادی در اطراف حفره های آب جمع می شوند

6. A troop of Hanuman langur a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از Hanuman در پارک ملی Bandhavgarh هند از سوراخ آب استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نیروی هامون لنگر یک سوراخ آبی که توسط ببرها در پارک ملی بندوشنگ هند استفاده می شود

7. A watering hole for writers and artists, it is also patronised by backpackers hoping for work as western extras in Bollywood films.
[ترجمه ترگمان]یک گودال پر آب برای نویسندگان و هنرمندان، آن هم توسط کوهنوردان به این امید است که به عنوان چیزهای اضافی غربی در فیلم های بالیوود کار کنند
[ترجمه گوگل]سوراخ آبی برای نویسندگان و هنرمندان، همچنین توسط backpackers امیدوار به کار به عنوان اضافی غربی در فیلم های بالیوود حامی

8. A herd of elephants lolloped across the plains towards a watering hole.
[ترجمه ترگمان]یک گله فیل از دشت ها عبور می کند و به سوی گودال آبی می رود
[ترجمه گوگل]گله ای از فیل ها در اطراف دشت ها به سوی سوراخ آبیاری فرو ریخت

9. Stealthy wire can be attached to branch, across a rock or by a watering hole.
[ترجمه ترگمان]سیم Stealthy را می توان به شاخه، در یک صخره یا یک گودال آبیاری متصل کرد
[ترجمه گوگل]سیم خاردار را می توان به شاخه، سنگ یا یک سوراخ آبیاری متصل کرد

10. Yet there is something beguiling about the bleakness of this place that you miss if you bop across the country by air, from warthog to lion, from sand spout to watering hole.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نه تنها چیزی که نه تنها از طرف the بلکه تنها چیزی که بیش از آن نه تنها از طرف نه تنها با او مواجه شده بلکه تنها چیزی است که شما را از دست داده، از گراز وحشی به شیر، از فواره شنی تا سوراخ آب
[ترجمه گوگل]با این حال، چیزی در مورد غم و اندوه این مکان وجود دارد که شما از دست می دهید اگر از طریق هوا، از جادوگر تا شیر، از سوراخ شن و سوراخ آبیاری در سراسر کشور بپ کنید

11. Finally, I decide that its time to hit the watering hole and wile away this party through a stupor.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من تصمیم می گیرم که زمان آن رسیده که به گودال آب بزند و از بین یک گیجی این حزب را به قتل برساند
[ترجمه گوگل]سرانجام، تصمیم می گیرم که وقت آن باشد که به سوراخ آبیاری ضربه بزنم و این حزب را از طریق استوپ دور کنم

12. A troop of Hanuman langur monkeys drinks from a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]گروهی از میمون ها در پارک ملی Bandhavgarh هند از یک گودال آبی استفاده می کنند که توسط ببرها در پارک ملی Bandhavgarh هند استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک سرباز از میمون های لانگور هانومان نوشیدنی ها از یک سوراخ آبی که توسط ببرها در پارک ملی بندعه گار هند استفاده می شود

13. He got off his mount and led it to a watering hole.
[ترجمه ترگمان]از اسبش پیاده شد و به یک گودال پر آب برد
[ترجمه گوگل]او کوه خود را برداشت و آن را به یک سوراخ آبیاری هدایت کرد

پیشنهاد کاربران

پاتوق
مکانی که افراد دور هم جمع می شوند و باهم وقت می گذرانند


کلمات دیگر: