کلمه جو
صفحه اصلی

wright


معنی : استاد، نجار، فریور، کارگر سازنده
معانی دیگر : (بیشتر در ترکیب) سازنده، - ساز، فرانک لویدرایت (معمار آمریکایی - 1869-1959)، برادران رایت (ارویل رایت - 1871-1948 و ویلبر رایت - 1867-1912 - مخترعان آمریکایی هواپیما)، سازنده، کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد

انگلیسی به فارسی

استاد، سازنده، کارگر سازنده، نجار، کسی که به کارهای ماشینی و ساختن آن اشتغال دارد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a worker at or creator of something (usu. used in combination).

- millwright
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] خوشبختی
- playwright
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] نمایشنامهنویس

• family name; male first name; city in minnesota (usa); county in iowa (usa); town in wyoming (usa)
artisan, artist; one who does; one who creates

مترادف و متضاد

استاد (اسم)
adept, master, professor, maestro, wright

نجار (اسم)
wright, carpenter, timberman

فریور (اسم)
wright

کارگر سازنده (اسم)
wright

جملات نمونه

1. Wright slipped but managed to keep hold of the ball.
[ترجمه ترگمان](رایت)لیز خورد اما توانست توپ را نگه دارد
[ترجمه گوگل]رایت تضعیف شد اما موفق به نگه داشتن توپ شد

2. The Wright Brothers made their first flight in the Kitty Hawk in 190
[ترجمه ترگمان]برادران رایت اولین پرواز خود را در رابطه با کیتی هاوک در ۱۹۰ انجام دادند
[ترجمه گوگل]برادران رایت اولین پرواز خود را در Kitty Hawk در سال 190 انجام دادند

3. Frank Lloyd Wright did not call himself an artist.
[ترجمه ترگمان]فرانک لوید رایت خود را هنرمند نمی دانست
[ترجمه گوگل]فرانک لویید رایت خود را هنرمند نامید

4. Orville and Wilbur Wright were aviation trail blazers.
[ترجمه ترگمان](اورویل)و (ویلبر رایت)رد هوانوردی بودند
[ترجمه گوگل]اورولیل و ویلبر راایت هواپیماهای بدون سرنشین بودند

5. Wright took the helm at the food retailer in December 200
[ترجمه ترگمان]رایت در ماه دسامبر، سکان را به خرده فروش مواد غذایی برد
[ترجمه گوگل]رایت در دسامبر 200 در خرده فروش مواد غذایی دستگیر شد

6. Wright is about to make his first foray into the music business.
[ترجمه ترگمان]رایت اولین تاخت و تاز خود را به حرفه موسیقی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]رایت در حال آماده شدن برای اولین بار در کسب و کار موسیقی است

7. Wright, geed up by his early goal, went on to score another.
[ترجمه ترگمان]رایت، که از اولین هدف خود استعفا داده بود، رفت تا امتیاز دیگری کسب کند
[ترجمه گوگل]رایت، با اهداف زودرسش، به خوبی توانست یکی را به ثمر برساند

8. Wright turned his ankle in the first minutes of the game.
[ترجمه ترگمان]رایت در دقایق اول بازی مچ پایش را چرخاند
[ترجمه گوگل]رایت مچ پا خود را در اولین دقیقه بازی قرار داد

9. Wright and Penn met when they co-starred in the movie 'State Of Grace'.
[ترجمه ترگمان](رایت)و پن (پن)وقتی که آن ها در فیلم ایالتی گریس بازی کردند، ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]رایت و پین ملاقات کردند وقتی که آنها در فیلم State Of Grace شرکت کردند

10. Wright was booked for a foul on the goalkeeper.
[ترجمه ترگمان](رایت)به خاطر a در دروازه بان جا رزرو کرده بود
[ترجمه گوگل]رایت برای دروازهبان دروازهبان بود

11. Wright passed the ball square to Brown.
[ترجمه ترگمان]رایت توپ را به سمت Brown برد
[ترجمه گوگل]رایت مربع توپ را به براون منتقل کرد

12. Wright said lobbying to keep red tape and regulatory cost to a minimum for local companies will be a priority.
[ترجمه ترگمان]رایت گفت که لابی کردن برای حفظ نوار قرمز و هزینه تنظیمی به حداقل برای شرکت های محلی یک اولویت محسوب می شود
[ترجمه گوگل]رایت گفت که لابیگری برای کم کردن هزینه و هزینه کم هزینه برای شرکتهای محلی، یک اولویت است

13. C. . Wright Mills similarly warned against starting and completing a series of disconnected research projects.
[ترجمه ترگمان]سی رایت میلز به همین ترتیب در مورد شروع و تکمیل مجموعه ای از پروژه های تحقیقاتی نامربوط هشدار داد
[ترجمه گوگل]C رایت میلز به طور مشابه در برابر شروع و تکمیل یک سری پروژه های تحقیقاتی متوقف شده هشدار داد

14. Writing about her friend Bea Wright, biographer Eleanor Chappell voiced the spirit expected of polio victims.
[ترجمه ترگمان]Eleanor Eleanor، نویسنده زندگینامه خود، با نوشتن در مورد دوستش Bea رایت، روحیه مورد انتظار قربانیان فلج اطفال را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]النور چپلل، نویسنده در مورد دوست او، بیا ریت، بیانگر روحی است که از قربانیان فلج اطفال انتظار می رود

15. But it still wasn't that bad . . . Peter Wright has done an admirable job and not just in the set scrum.
[ترجمه ترگمان]اما هنوز هم آن قدرها هم بد نیست پیتر رایت کار قابل تحسینی انجام داده است و نه تنها در یک مکان شلوغ
[ترجمه گوگل]اما هنوز هم بد نبود پیتر رایت یک کار قابل تحسین انجام داده است و نه فقط در مجموعه ای از ابهامات

wheelwright

چرخ‌ساز


shipwright

کشتی‌ساز


پیشنهاد کاربران

استاد


کلمات دیگر: