1. he is remorseful for what he has done
از آن چه کرده است پشیمان است.
2. He seemed genuinely remorseful for what he had done.
[ترجمه ترگمان]او به راستی از کاری که کرده بود پشیمان بود
[ترجمه گوگل]او به خاطر آنچه که انجام داده بود، به شدت مخالفت می کرد
3. He was genuinely remorseful.
[ترجمه ترگمان]او واقعا پشیمان بود
[ترجمه گوگل]او واقعا احمقانه بود
4. They saw a sometimes remorseful, if inarticulate and profane, Davis recount his now-familiar tale of killing 12-year-old Polly.
[ترجمه ترگمان]زمانی که دیویس داستان آشنای خود را درباره کشتن پولی ۱۲ ساله تعریف کرد، آن ها گاه احساس پشیمانی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها دیوانه گاه گاه وحشیانه، اگر نامعقول و بی رحمانه دیدند، داستانی را که در حال حاضر در مورد کشتن پولی 12 ساله است، به یاد می آورند
5. Beating remorseful and loud the mutable sands of the sea - shore.
[ترجمه ترگمان]شکست و برخورد با شن های ساحل دریا
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم و با صدای بلند شن و ماسه قابل تغییر در دریا - ساحل
6. Xuan was remorseful, but he was too stubborn to admit he had been wrong.
[ترجمه ترگمان]xuan ناراحت بود، اما بیش از آن لجباز بود که قبول کند که اشتباه کرده است
[ترجمه گوگل]خووان مجذوب او شد، اما او بیش از حد سرسختانه اعتراف کرد که اشتباه کرده بود
7. The minister well knew -- subtle, but remorseful hypocrite that he was!
[ترجمه ترگمان]وزیر خوب میدونست … زیرکانه بود، اما اون ریاکار remorseful بود
[ترجمه گوگل]وزیر به خوبی می دانست - منافق ظریف، اما منصفانه است که او بود!
8. I want to put the more shamefaced and remorseful of them to work, Profumo style.
[ترجمه ترگمان]می خواهم خجالت زده و پشیمان از آن ها باشم تا کار کنم، به سبک Profumo
[ترجمه گوگل]من می خواهم بیشتر شرمسار و شگفت انگیز از آنها برای کار، سبک Profumo
9. As you look remorseful I will forgive you.
[ترجمه ترگمان]همان طور که تو پشیمان به نظر می رسی، من تو را می بخشم
[ترجمه گوگل]همانطور که شما نگاه می کنید با احترام، من شما را ببخش
10. His voice assumed a remorseful tone as he apologized.
[ترجمه ترگمان]صدایش لحن غمگینی به خود گرفت و عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]صدای او همانطور که عذرخواهی کرد، لحن تکراری را به خود جلب کرد
11. He represented to the court that the accused was very remorseful.
[ترجمه ترگمان]او به دادگاه نشان داد که متهم بسیار پشیمان است
[ترجمه گوگل]او به دادگاه ارائه داد که متهم بسیار احمق بود
12. An A major-F major chord progression is heard as the remorseful Achilles reflects on his men who died through his fault.
[ترجمه ترگمان]یک پیشرفت عمده F - F [ F ] به عنوان the پشیمانی در مردانی که در اثر خطای او جان باختند به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]یک پیشرفت وتر از عمده ترین F ها شنیده می شود، زیرا آشیل که در حال سخن گفتن است، نشان دهنده ی مردانی است که در اثر گناه خود فوت کرده اند
13. Can't you let lad go just for this once? He is genuinely remorseful.
[ترجمه ترگمان]نمی توانی به پسرک اجازه بدهی که فقط یک بار برای این کار برود؟ او واقعا پشیمان است
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانید یک بار فقط برای این خانم بگردید؟ او واقعا احمقانه است
14. The truth is that a woman is extremely susceptible to a man who remorseful.
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که یک زن به شدت به مردی حساس است که از آن پشیمان است
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که یک زن به شدت حساس به یک مرد است که با احتیاط برخورد می کند
15. Ashurst bit at his sleeve, to stifle a groan of remorseful longing.
[ترجمه ترگمان]Ashurst در آستین او گاز گرفت تا ناله پشیمانی را خفه کند
[ترجمه گوگل]Ashurst کمی در آستین خود را، برای خفه شدن یک غرغر از تمسخر سخنرانی