کلمه جو
صفحه اصلی

semitic


معنی : زبان سامی، سامی، از نژاد سام بن نوح
معانی دیگر : وابسته به نژاد سامی، از نژاد سام

انگلیسی به فارسی

semitic، زبان سامی، سامی، از نژاد سام بن نوح


سامی، از نژاد سام بن نوح، زبان سامی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a major branch of the Afroasiatic languages that includes Akkadian, Hebrew, Arabic, and Ethiopic.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the Semites or their languages.

• family of languages spoken by semitic peoples (includes hebrew, arabic, aramaic, akkadian, ethiopic, and phoenician)
pertaining to the semites; pertaining to the languages of the semites; jewish
the semitic languages are a group of languages that include arabic and hebrew.
semitic people belong to one of the groups of people who speak a semitic language.
semitic is sometimes used to mean jewish.

مترادف و متضاد

زبان سامی (اسم)
semitic

سامی (صفت)
phlogistic, semitic

از نژاد سام بن نوح (صفت)
semitic

جملات نمونه

1. Hebrew and Arabic are Semitic languages.
[ترجمه ترگمان]عبری و عربی زبان های سامی هستند
[ترجمه گوگل]عبری و عربی زبان های سامی هستند

2. Meleager was very conscious of his Semitic origins.
[ترجمه ترگمان]از اصل نژاد سامی به خوبی آگاه بود
[ترجمه گوگل]Meleager در مورد ریشه های سامی خود بسیار آگاه بود

3. In he north they had merged with the Semitic colonists from Arabia to produce the civilization of Aksum.
[ترجمه ترگمان]در شمال، آن ها با the سامی از عربستان ادغام شده تا تمدن of را تولید کنند
[ترجمه گوگل]در شمال او با اکوسیستم های سامی از عربستان برای تولید تمدن آکسوم ادغام شد

4. I tan easily, being of Semitic stock.
[ترجمه ترگمان]به آسانی برنزه شدم، از سهام سامی بودم
[ترجمه گوگل]من به راحتی می سوزم، وجود سامی است

5. The professor made the description of the Semitic languages her specialty.
[ترجمه ترگمان]استاد توضیح داد که زبان نژاد سامی تخصص او است
[ترجمه گوگل]استاد توصیفی از زبان های سامی را به عنوان تخصصش توصیف کرد

6. No Semitic people had founded an empire now for more than a thousand years.
[ترجمه ترگمان]اکنون مردم سامی برای بیش از هزار سال یک امپراطوری تاسیس کرده بودند
[ترجمه گوگل]هیچ یک از مردم سامی امپراطوری را برای بیش از یک هزار ساله تاسیس نکردند

7. The professor made description of the Semitic languages her specialty.
[ترجمه ترگمان]استاد توضیح داد که زبان نژاد سامی تخصص او است
[ترجمه گوگل]پروفسور توصیفی از زبان های سامی را به او اختصاص داد

8. The black, Semitic eyes gazed at Yasha with a sort of knowing mockery.
[ترجمه ترگمان]چشمان سیاه سامی با نوعی استهزا آمیز به او خیره شده بود
[ترجمه گوگل]چشمان سیاه و سفید سامی در نگاه یاسا با نوعی آزار و اذیت شناخته شد

9. The administration was centralised and the Semitic language Akkadian (named after Sargon's capital) was introduced as the official language in preference to Sumerian.
[ترجمه ترگمان]دولت مرکزی بود و زبان سامی Akkadian (نام بعد از پایتخت Sargon)به عنوان زبان رسمی در اولویت با سومری معرفی شد
[ترجمه گوگل]دولت متمرکز بود و زبان اکرمی زبان سامی (به نام پایتخت سرنگون) به عنوان زبان رسمی به عنوان اولویت سومر معرفی شد

10. This religiously inspired ideology is deeply anti - Semitic, dehumanizes Jews, and demands Israel's destruction.
[ترجمه ترگمان]این ایدئولوژی از لحاظ مذهبی به شدت ضد یهودی، یهودی و یهودی است و خواستار نابودی اسرائیل است
[ترجمه گوگل]این ایدئولوژی الهام گرفته از مذهب عمیقا ضد یهودی است، یهودیان را غیرمنتظره می کند و از تخریب اسرائیل خواسته است

11. Afro-Asiatic languages Arabic are Semitic languages, the main passage in the Middle East and North Africa region.
[ترجمه ترگمان]زبان های آفریقایی - آسیایی، زبان های سامی، معبر اصلی در خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا هستند
[ترجمه گوگل]زبانهای آفریقایی آسیایی زبان عربی زبانهای سامی هستند، عبور اصلی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا

12. He was a patriarchal Semitic nomad.
[ترجمه ترگمان]او یک خانه بدوش سامی بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد عادی خواهر سامی بود

13. The people were probably governed by the customary Semitic law of the desert.
[ترجمه ترگمان]شاید مردم بر طبق قانون معمول مسلمانان صحرا در آن حکومت می کردند
[ترجمه گوگل]احتمالا مردم توسط قانون سنتی عادی صحرا اداره می شوند

14. The Semitic family were then in advance of the Aryan, and in theof the human race.
[ترجمه ترگمان]سپس خاندان سامی قبل از آریایی، و در theof نژاد بشر قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]خانواده سامی پس از آریایی، و در نژاد بشر بودند


کلمات دیگر: