کلمه جو
صفحه اصلی

worthiness


معنی : شایستگی، ارزش، جلال، سزاواری
معانی دیگر : ارزش، جلال، شایستگی

انگلیسی به فارسی

ارزش، جلال، شایستگی


ارزش، شایستگی، سزاواری، جلال


انگلیسی به انگلیسی

• value, merit, worth; deservingness; being worth the effort

مترادف و متضاد

شایستگی (اسم)
ability, sufficiency, competency, competence, merit, suitability, worthiness, aptitude, desert, acceptability, adequacy, pertinence, pertinency, aptness, decency, eligibility

ارزش (اسم)
worthiness, value, valence, valency, avail, cost, meed, price

جلال (اسم)
worthiness, glory, kudos, honesty, refulgence

سزاواری (اسم)
merit, worthiness, suitableness

جملات نمونه

1. She persuaded the board of her worthiness to run the company.
[ترجمه ترگمان]او هییت مدیره را ترغیب کرد تا شرکت را اداره کند
[ترجمه گوگل]او هیئت مدیره ارزشش را برای اجرای این شرکت متقاعد کرد

2. The policy of artistic worthiness which had been pursued since Tubular Bells, three years before, had produced progressively diminishing returns.
[ترجمه ترگمان]سیاست شایستگی هنری که از زمان Tubular بلز به مدت سه سال پیش دنبال شده بود، تدریجا در حال کاهش بود
[ترجمه گوگل]سیاست ارزشمندی هنری که از سه سال قبل از Tubular Bell دنبال شد، به تدریج کاهش تولید را افزایش داد

3. Political correctness now debates the worthiness of many words.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات سیاسی در حال حاضر با ارزش بسیاری از کلمات بحث و گفتگو می کنند
[ترجمه گوگل]درستی سیاسی اکنون ارزش بسیاری از کلمات را مورد بحث قرار می دهد

4. However, corporate credit - worthiness is a key factor in assessing the value and risk of corporate bonds.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارزش اعتبار شرکت یک فاکتور کلیدی در ارزیابی ارزش و ریسک اوراق قرضه شرکت است
[ترجمه گوگل]با این حال، اعتبار شرکتی - ارزش گذاری یک عامل کلیدی در ارزیابی ارزش و خطر اوراق قرضه شرکت است

5. The judge will evaluate the worthiness of these claims.
[ترجمه ترگمان]قاضی می تواند ارزش این ادعاها را ارزیابی کند
[ترجمه گوگل]قاضی ارزش این ادعاها را ارزیابی خواهد کرد

6. Worthiness has nothing to do with action.
[ترجمه ترگمان]worthiness هیچ ربطی به عمل نداره
[ترجمه گوگل]شایستگی هیچ ارتباطی با عمل ندارد

7. Companies with higher credit worthiness are more likely to be safe investments but their coupon rate will be lower than companies with lower credit ratings.
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی با ارزش اعتباری بالاتر به احتمال زیاد سرمایه گذاری ایمن هستند، اما نرخ کوپن های آن ها کم تر از شرکت هایی است که نرخ اعتبار کمتری دارند
[ترجمه گوگل]شرکت هایی با اعتبار بالاتری نسبت به اعتباری بالاتری دارند، احتمالا سرمایه گذاری های ایمن هستند، اما نرخ کوپن آنها پایین تر از شرکت هایی با رتبه بندی اعتباری پایین تر است

8. Credit worthiness includes many variables, including repayment habits; the number of open credit facilities a person currently has, debt to income ratio and credit history.
[ترجمه ترگمان]ارزش اعتباری شامل بسیاری از متغیرهای شامل عادات بازپرداخت می باشد؛ تعداد تسهیلات اعتباری باز که فرد در حال حاضر دارد، بدهی به نسبت درآمد و تاریخچه اعتباری
[ترجمه گوگل]حسن اعتبار شامل بسیاری از متغیرها، از جمله عادات بازپرداخت؛ تعداد امکانات باز اعتباری که فرد در حال حاضر دارد، نسبت بدهی نسبت به درآمد و تاریخ اعتبار است

9. I would have demonstrated my worthiness to receive the world's gifts.
[ترجمه ترگمان]من شایستگی خود را برای دریافت هدایای دنیا نشان می دادم
[ترجمه گوگل]من ارزشمندم را برای دریافت هدایای جهان نشان دادم

10. There is much democratic insistence on the worthiness of every level of birth and work.
[ترجمه ترگمان]اصرار دموکراتیک زیادی در مورد ارزش هر سطح تولد و کار وجود دارد
[ترجمه گوگل]اصرار زیادی در مورد ارزش هر نوع تولد و کار وجود دارد

11. The Cabinet seemed to him to have a reputation of worthiness verging on the dull.
[ترجمه ترگمان]هیات کابینه به نظرش می رسید که شایستگی شایستگی شایستگی شایستگی خود را دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کابینه او را به شهرت ارزشمندی که در حال غرق شدن است، به دست می آورد

12. Members of the society were sending 100,000 enquiries a year to its central office about credit worthiness.
[ترجمه ترگمان]اعضای جامعه ۱۰۰،۰۰۰ سوال در سال به دفتر مرکزی خود در مورد شایستگی اعتباری ارسال کردند
[ترجمه گوگل]اعضای جامعه 100 هزار پرسش در سال به دفتر مرکزی خود در مورد اعتبار اعتبار ارسال کردند

13. He let his eyes roam her face, as though he was assessing her worthiness as a repository for his secrets.
[ترجمه ترگمان]او چشمانش را به صورت او دوخت، انگار داشت شایستگی او را به عنوان یک صندوق برای اسرارش ارزیابی می کرد
[ترجمه گوگل]او به چشمانش نگاه می کند، مثل اینکه او به عنوان یک مخزن برای اسرار او ارزش خود را ارزیابی می کند

14. When we feel good about the choices we're making and when we're engaging with the world from a place of worthiness rather than scarcity, we feel no need to judge and attack. Brene Brown
[ترجمه ترگمان]وقتی در مورد گزینه هایی که ایجاد می کنیم احساس خوبی داریم و زمانی که با جهان از یک مکان ارزشمند درگیر می شویم به جای کمیابی، احساس نمی کنیم که نیازی به قضاوت و حمله نداریم Brene براون
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در مورد انتخاب هایی که در حال ساخت انجام می دهیم احساس خوبی داریم و زمانی که ما با توجه به جایگاه ارزشمندی به جای کمبود در حال تعامل با جهان هستیم، احساس نیاز به قضاوت و حمله نمی کنیم برن براون


کلمات دیگر: