کلمه جو
صفحه اصلی

wrestler


معنی : کشتیگیر
معانی دیگر : کشتی گیر

انگلیسی به فارسی

کشتی گیر، کشتیگیر


انگلیسی به انگلیسی

• one who wrestles, contestant whose object is to pin his opponent to the ground (sports); one who fights
a wrestler is someone who wrestles as a sport.

مترادف و متضاد

کشتی گیر (اسم)
wrestler

جملات نمونه

1. a wrestler must have both strength and speed
کشتی گیر باید هم زور داشته باشد هم چابکی.

2. a wrestler who finally found his match
کشتی گیری که بالاخره حریف خود را پیدا کرد

3. the wrestler easily threw his opponent
کشتی گیر به آسانی حریف خود را به زیر آورد.

4. the wrestler folded up in agony
کشتی گیر از شدت درد به خود پیچید.

5. the wrestler scaled 70 kilos
کشتی گیر 70 کیلو وزن داشت.

6. the wrestler upended his opponent
کشتی گیر حریف خود را کله پا کرد.

7. this wrestler is a phenomenon
(عامیانه) این کشتی گیر معرکه است.

8. a gigantic wrestler
کشتی گیر نره غول

9. a hefty wrestler
کشتی گیر گردن کلفت

10. a powerful wrestler
کشتی گیر مرد افکن (یا پرزور)

11. a professional wrestler
کشتی گیر پیشه کار (حرفه ای)

12. a redoubtable wrestler
کشتی گیر پر ارج

13. the huge wrestler
کشتی گیر تنومند

14. he paired off our wrestler with the champion of the world
کشتی گیر ما را با قهرمان جهان روبرو کردند.

15. the supple body of a wrestler
بدن نرمشدار یک کشتی گیر

16. they admired the virile young wrestler
آنها آن کشتی گیر جوان و نیرومند را مورد تحسین قرار دادند.

17. In an unpublished term paper, a high-school wrestler describes one such experience: Late in that last period something strange happened.
[ترجمه ترگمان]در یک مقاله منتشر نشده، کشتی گیر دبیرستانی یکی از این تجربیات را شرح می دهد: دیر در آخرین دوره اتفاق عجیبی رخ داده است
[ترجمه گوگل]در یک مقاله کوتاه منتشر نشده، یک کشتی گیر دبیرستان چنین تجربیاتی را توصیف می کند در اواخر دوره گذشته چیزی عجیب و غریب رخ داده است

18. A civil rights campaigner dressed as a wrestler in a cape?
[ترجمه ترگمان]یک مبارز حقوق مدنی که به عنوان کشتی گیر در یک شنل لباس می پوشید؟
[ترجمه گوگل]یک مبارز مدافع حقوق بشر به عنوان یک کشتی گیر در یک قبر پوشیده شده است؟

19. The wrestler threw his opponent.
[ترجمه ترگمان]کشتی گیر حریف خود را پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]کشتی گیر حریف خود را انداخت

20. What do you feed a sumo wrestler?
[ترجمه ترگمان]تو به یه کشتی گیر سومو چی میدی؟
[ترجمه گوگل]شما یک کشتی گیر سومو را تغذیه می کنید؟

21. The Russian Aleksandr Karelin was the first wrestler to win the same weight division, super heavyweight of greco-roman wrestling, three times in the 198 1992 and 1996 Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]الکساندر Karelin از روسیه نخستین کشتی گیر قزاقستانی بود که در رقابت های المپیک ۱۹۹۶ و ۱۹۹۶، سه بار در دهه ۱۹۸ و ۱۹۹۶ برنده شد
[ترجمه گوگل]الکساندر کارلین روسیه اولین کشتی گیر بود که سه بار در 198 بازیهای المپیک 1992 و 1996 در سه رقم وزن، فوق العاده سنگین وزن کشتی گورو-رومیان به دست آورد

22. A wrestler is penalized one point or even be disqualified for committing a foul.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی گیر به خاطر ارتکاب جرم، یک امتیاز و یا حتی رد صلاحیت می شود
[ترجمه گوگل]یک کشتی گیر یک نقطه را جریمه می کند و یا حتی می تواند برای انجام یک دروغ رد صلاحیت شود

پیشنهاد کاربران

کلنجار رفتن

کشتی گیر


کلمات دیگر: