1. Then the woodcutter let his axe fly— Thwack! Everyone heard it.
[ترجمه ترگمان]سپس چوب بر سرش را تکان داد و گفت: thwack! همه این را شنیدند
[ترجمه گوگل]سپس چوبدانه ها را به سمت چنگال خود می کشید! همه آن را شنیدند
2. The woodcutter had a little house on the fringes of the forest.
[ترجمه ترگمان]چوب بر در حاشیه جنگل یک خانه کوچک داشت
[ترجمه گوگل]چوب تراشه یک خانه کوچک در حاشیه جنگل داشت
3. You can replace the hunter with a woodcutter to reduce the atmosphere for violence.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید شکارچی را با چوب بر جایگزین کنید تا جو خشونت را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک شکارچی را با یک چوبدانه جایگزین کنید تا فضای خشونت را کاهش دهد
4. The astonished cashier told McGregor, an unemployed woodcutter, to come back later - then called the police.
[ترجمه ترگمان]صندوق دار متعجب به مک گری گور، یک چوب بر بی کار، گفته بود که بعدا برگردد - سپس به پلیس زنگ زد
[ترجمه گوگل]صندوقدار شگفت انگیز به مک گرگور، یک خردهفروش بیکار گفت که بعدا به عقب برگردد و سپس به پلیس گفته شود
5. Once upon a time, there lived a poor woodcutter and his family.
[ترجمه ترگمان]روزی روزگاری، یک چوب بر و خانواده او زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]یک بار یک جنگل فقیر و خانواده اش زندگی می کرد
6. The second tree smiled when the woodcutter took her to a shipyard sailingday.
[ترجمه ترگمان]درخت دوم زمانی لبخند زد که چوب بر او را به یک کارخانه کشتی سازی برد
[ترجمه گوگل]درخت دوم وقتی لبخند زد، چوبدستگاه او را به یک روز قایقرانی کشتیرانی برد
7. The woodcutter, on the other hand, was very sad.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، چوب بر بسیار غمگین بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، چوب تراکتور بسیار غمگین بود
8. On his way, he met an old blind woodcutter sitting on a tree stump.
[ترجمه ترگمان]در راه، یک چوب بر درختی دیده بود که روی تنه درختی نشسته بود
[ترجمه گوگل]در راه او، یک چوب کوره قدیمی کور را دید که بر روی یک چوب درخت نشسته بود
9. A LION demanded the daughter of a woodcutter in marriage.
[ترجمه ترگمان]A از دختر یک چوب بر تقاضای ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]LION خواستار ازدواج دختر یک تراشه چوبی بود
10. The woodcutter doesn't want to do it. He loves his children.
[ترجمه ترگمان]چوب بر نمی خواهد این کار را بکند او بچه هایش را دوست دارد
[ترجمه گوگل]چوب تراکتور نمی خواهد این کار را انجام دهد او فرزندانش را دوست دارد
11. The woodcutter laid his axe to the tree.
[ترجمه ترگمان]چوب بر تبرش را به سوی درخت دراز کرد
[ترجمه گوگل]چوب تراکتور تبر خود را به درخت گذاشت
12. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard.
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد
[ترجمه گوگل]درخت سوم هنگامی که چوبدستی او را به تیرهای قوی بریده بود، گیج شد و او را در یک چوبگاه کشتند
13. The third tree was confused when the woodcutter cut her into strong beams and left her in a lumberyard. "What happened?"
[ترجمه ترگمان]درخت سوم زمانی گیج شد که چوب بر او را به درون تیره ای محکم برید و او را در یک lumberyard رها کرد چه اتفاقی افتاد؟ \"
[ترجمه گوگل]درخت سوم هنگامی که چوبدستی او را به تیرهای قوی بریده بود، گیج شد و او را در یک چوبگاه کشتند 'چی شد؟'
14. Peter became a judge but John remained a woodcutter.
[ترجمه ترگمان]پیتر قاضی شد، ولی جان یک چوب بر باقی ماند
[ترجمه گوگل]پیتر قاضی شد اما جان جان باخت