کلمه جو
صفحه اصلی

semiannual


معنی : نصف سالی، شش ماهه، شش ماه یکبار، دارای دوام شش ماهه
معانی دیگر : سالی دوبار، دوبار در سال، نیمسالی، ششماهه

انگلیسی به فارسی

شش ماه یکبار، دارای دوام شش ماهه، شش ماهه، نصف سالی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: semiannually (adv.)
• : تعریف: occurring or published once each half year or twice each year.

• occurring twice a year, taking place every six months

مترادف و متضاد

نصف سالی (اسم)
semiannual

شش ماهه (صفت)
biannual, semiannual, semiyearly

شش ماه یکبار (صفت)
semiannual

دارای دوام شش ماهه (صفت)
semiannual

جملات نمونه

1. The premium may be paid semiannually, quarterly or monthly, and the premium expiration date is the corresponding day of semiannual, quarterly or monthly effective date of the Contract, respectively.
[ترجمه ترگمان]حق بیمه ممکن است به ترتیب semiannually، فصلی یا ماهانه داده شود، و تاریخ انقضا این قرارداد به ترتیب روز corresponding، فصلی یا ماهانه موثر قرارداد است
[ترجمه گوگل]حق بیمه ممکن است به صورت نیمه سالانه، سه ماهه یا ماهانه پرداخت شود، و تاریخ انقضا حق بیمه مربوط به روز مربوط به نیمه سالانه، سه ماهه یا ماهانه قرارداد می باشد

2. Both make semiannual invest payments called coupon payments.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها پرداخت های سرمایه ای به نام پرداخت های کوپن را سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو پرداخت های سرمایه گذاری نیمه سالانه به نام پرداخت کوپن پرداخت می شود

3. Economists expect the Bank of Japan in its semiannual outlook Friday to forecast that the core consumer-price index will fall for the fiscal year ending in March 20 at a rate of at least 0. 5%.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان انتظار دارند که بانک ژاپن در چشم انداز semiannual روز جمعه پیش بینی کند که شاخص قیمت مصرف کننده اصلی در سال مالی جاری در ۲۰ مارس با نرخ حداقل ۰ به پایان خواهد رسید % ۵
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان پیش بینی می کنند بانک مرکزی ژاپن در دیدار نیمه دوم ماه اوت انتظار می رود پیش بینی کند که شاخص اصلی مصرف کننده برای پایان سال مالی سال مالی 20 مارس با نرخ حداقل 5/0٪ سقوط کند

4. An annual or even semiannual evaluation isn't enough. They want to know how they're doing weekly, even daily.
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی سالانه یا حتی semiannual کافی نیست آن ها می خواهند بدانند که چگونه هر روز هفتگی، حتی روزانه چه می کنند
[ترجمه گوگل]ارزیابی سالانه یا حتی نیمه سالانه کافی نیست آنها می خواهند بدانند که آنها هر هفته، حتی روزانه، انجام می دهند

5. The Treasury makes such determinations in a semiannual report required by Congress.
[ترجمه ترگمان]وزارت خزانه داری این تصمیمات را در گزارشی که توسط کنگره مورد نیاز است تعیین می کند
[ترجمه گوگل]وزارت خزانه داری چنین تصمیماتی را در گزارش نیم سالانه مورد نیاز کنگره می گذارد

6. In a much-anticipated semiannual report, the Treasury stopped short of labeling Beijing a currency manipulator, which could trigger sanctions under U. S. law.
[ترجمه ترگمان]در گزارشی که به شدت مورد انتظار بود، خزانه داری به مدت کوتاهی برچسب زدن به دست زدن پول در پکن را متوقف کرد که ممکن است موجب تحریم ها در زیر U شود اس قانون
[ترجمه گوگل]در خلال یک گزارش نیم ساله بسیار پیش بینی شده، وزارت خزانه داری از برچسب پکن به عنوان دستیار ارز، که می تواند تحریم ها را تحت قانون U S

7. There was still the semiannual roundup when cowboys representing several ranches rendezvoused and rode great circles, rounding up all the cattle they could find.
[ترجمه ترگمان]هنوز شش ماه بود که کابوی ها، که نمایندگی از ranches موز را نشان می دادند و دایره های بزرگ می زدند، گرد و خاک را جمع می کردند و همه احشام را جمع می کردند
[ترجمه گوگل]هنوز هم دوره ی نیمه ی سالی بود که کابوی ها از چندین مزرعه به نمایش گذاشتند و دایره های بزرگ را می ریختند و تمام گاوهایی را می یافتند که می توانستند پیدا کنند

8. Paulson testified about Treasury's semiannual currency report issued in December 200 which, like all previous ones, did not name any major U. S. trading partner as a currency manipulator.
[ترجمه ترگمان]Paulson در مورد گزارش واحد پول semiannual خزانه داری که در ۲۰۰ دسامبر منتشر شد شهادت داد که مانند همه بانک های قبلی، نام هیچ U بزرگ را ذکر نکرده است اس شریک تجاری به عنوان یک فروشنده ارز
[ترجمه گوگل]پلسون شهادت داد که گزارش نیمه سالانه خزانه داری که در دسامبر سال 2000 منتشر شد، که مانند همه موارد قبلی، هیچ یک از شریک تجاری عمده U S را به عنوان دستیار ارزشیابی نام نهاد

9. Practice regular breast self-examination and get annual or semiannual clinical breast exams (depending on your doctor's recommendation).
[ترجمه ترگمان]معاینه منظم سینه را تمرین کنید و آزمون های سالانه یا semiannual پستان (بسته به توصیه پزشک خود)انجام دهید
[ترجمه گوگل]تمرین خودسنجی منظم سینه را انجام دهید و امتحانات پستان بالغ سالانه یا نیمه سالانه (بسته به توصیه پزشکان) انجام دهید

10. What information is included in the semiannual report to Rotary International?
[ترجمه ترگمان]چه اطلاعاتی در گزارش semiannual به روتاری بین المللی ارایه شده است؟
[ترجمه گوگل]چه اطلاعاتی در گزارش نیمه سالانه به روتاریای بین المللی موجود است؟

11. He helped launch the high-level semiannual talks shortly after taking office in 200
[ترجمه ترگمان]او به راه اندازی مذاکرات با سطح بالا در مدت کوتاهی پس از گرفتن کار در ۲۰۰ نفر کمک کرد
[ترجمه گوگل]او به تازگی پس از تصویب در 200 سال، به مذاکرات نیمه دولتی در سطح بالا کمک کرد

12. My semiannual value level is $ 41 with a monthly risky level at $1 3
[ترجمه ترگمان]سطح ارزش semiannual ۴۱ دلار با سطح ریسک ماهانه در ساعت ۱ ۳ دلار است
[ترجمه گوگل]سطح ارزش من نیمه سالانه 41 دلار با سطح خطرناک ماهانه در 1 دلار است

13. My annual value level is $5 54 with a semiannual pivot at $5 60 and semiannual risky level at $5 3
[ترجمه ترگمان]سطح ارزش سالانه من ۵ \/ ۵ دلار با یک محور semiannual در ۵ دلار و semiannual سطح ریسک دار در ۵ دلار است
[ترجمه گوگل]سطح ارزش سالانه من 5 54 دلار با یک محدوده نیمه سالانه در 60 دلار و سطح مخاطره آمیز در نیمه سالانه 5 دلار است

14. Two months later, on March a semiannual interest payment is made to bondholders.
[ترجمه ترگمان]دو ماه بعد، در ماه مارس، یک پرداخت بهره semiannual به دارندگان قرضه ملی صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]دو ماه بعد، در ماه مارس، پرداخت سود نیمه سالانه به صاحبان اوراق قرضه صورت می گیرد

15. Would a certain microchip company survive for twenty years to meet its semiannual interest payments?
[ترجمه ترگمان]آیا یک شرکت ریز تراشه به مدت بیست سال دوام خواهد آورد تا با پرداخت بهره semiannual خود مواجه شود؟
[ترجمه گوگل]آیا یک شرکت میکروچیپ مشخصی برای بیست سال به طول انجامید تا بتواند پرداخت سود خود را در نیمه سالیانه انجام دهد؟

پیشنهاد کاربران

biannually, occurring twice a year


کلمات دیگر: