کلمه جو
صفحه اصلی

wordage


معنی : عبارت، جمله بندی، کلمات، واژه بندی
معانی دیگر : طرز قراردادن لغات، واژه آرایی، لغت بندی، نوع واژه ها (در جمله یا مقاله و غیره)، واژه گزینی، اطناب، درازگویی، پرگویی

انگلیسی به فارسی

عبارت، جمله بندی، کلمات، واژه بندی


کلمه، عبارت، جمله بندی، کلمات، واژه بندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: words in general, or amount or quantity of words.

- How much wordage is allowed on each page?
[ترجمه ترگمان] در هر صفحه چقدر مجاز است؟
[ترجمه گوگل] چقدر کلمه در هر صفحه مجاز است؟

(2) تعریف: excess use of words; wordiness.

(3) تعریف: choice of words; wording.

• words; quantity of words; wordiness; phraseology

مترادف و متضاد

عبارت (اسم)
style, quotation, passage, expression, phrase, phraseology, diction, wording, wordage

جمله بندی (اسم)
wording, wordage

کلمات (اسم)
wordage

واژه بندی (اسم)
wordage

جملات نمونه

1. The direct wordage principle in lawsuit requests witnessing in court, but the latter has become a problem as to lacking concerning legislation and relative rules.
[ترجمه ترگمان]اصل wordage مستقیم در دادخواست شکایت در دادگاه است، اما دومی به یک مشکل تبدیل شده است که مربوط به قوانین و قوانین نسبی است
[ترجمه گوگل]اصل قاعده مستقیم در دعوی دعوی دعوی در دادگاه دیده می شود، اما دومی به دلیل فقدان قوانین و مقررات نسبی مشکل پیدا کرده است

2. Li-Junping. 20 The Thoughts of Ancient Chinese Intellectuals: a Case Study (Wordage 298000). Beijing: Chinese Society Publishing House.
[ترجمه ترگمان]لی - Junping ۲۰ تفکر روشنفکران باستانی چین: مطالعه موردی (Wordage ۲۹۸۰۰۰) پکن: انتشارات جامعه چین
[ترجمه گوگل]لی جونگ 20 اندیشه های روشنفکران باستان چینی یک مطالعه موردی (Wordage 298000) پکن انجمن چینی انتشارات

3. Hereinbefore red wordage this. Adduction you target conversation, Ignorance sic translate this No, is just true.
[ترجمه ترگمان]این کلمات قرمز را ادا می کرد اگه موضوع بحث رو عوض کنی، نادانی این رو ترجمه می کنه، نه، فقط حقیقت داره
[ترجمه گوگل]در اینجا قبل از کلمه قرمز این Adduction شما به مکالمه می روید، ناخودآگاه این را ترجمه می کنید، درست است

4. Li-Junping. 199 The Great Style of Han Dynasty(Wordage 200000). Beijing: Beijing Normal University Publishing House.
[ترجمه ترگمان]لی - Junping شکل ۱۹۹: سبک عالی سلسله هان (Wordage ۲۰۰۰۰۰)پکن: انتشارات دانشگاه عادی پکن
[ترجمه گوگل]لی جونگ 199 سبک بزرگ سلسله هان (Wordage 200000) پکن پکن پکن انتشارات دانشگاه عادی

5. This writer has the fault at excess wordage.
[ترجمه ترگمان]این نویسنده مقصر wordage افراطی است
[ترجمه گوگل]این نویسنده دارای خطا در کلمه کلیدی است

6. I think there are two aspects should be perfected. On Capacity of evidence, we should carry out direct wordage principle in litigation, set up franchise rules, exclude illegally obtained evidence.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که دو جنبه باید کامل شود براساس ظرفیت شواهد، ما باید اصل wordage مستقیم را در دادخواهی اجرا کنیم، قوانین حق رای را تنظیم کنیم، و مدارک به دست آمده به طور غیر قانونی را حذف کنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که دو جنبه باید کامل شود در ظرفیت شواهد، ما باید اصل قاعده مستقیم را در دادگستری انجام دهیم، قوانین حق رای را اجرا کنیم، شواهد غیرقانونی به دست ندهیم

7. A garbage model based syllable lattice is expounded in the paper for small wordage keyword spotting system, by low detection time and high diction rate.
[ترجمه ترگمان]یک شبکه garbage که بر پایه یک شبکه سیلاب قرار دارد، در مقاله برای سیستم تشخیص کلید واژه wordage کوچک، با زمان تشخیص پایین و نرخ بیان بالا، توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]یک شبکه مخلوط مبتنی بر زباله در مقاله برای سیستم علامت گذاری کلمات کلیدی کلمات کلیدی، با زمان تشخیص کم و نرخ گفتار بالا توضیح داده شده است

8. There are signs of youth and in experience in his wordage.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از جوانی و تجربه در wordage وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه های جوانان و تجربه در متن او وجود دارد

9. It is really regret in the research on Paleography, especially on Zhan Guo wordage.
[ترجمه ترگمان]واقعا در این تحقیق درباره paleography، به خصوص در Zhan گیو wordage متاسفم
[ترجمه گوگل]در تحقیق درباره Paleography، به ویژه در مورد کلمه Zhan Guo، واقعا پشیمانی است


کلمات دیگر: