کلمه جو
صفحه اصلی

woodwork


معنی : قسمت چوبی خانه، چوب الات نجاری
معانی دیگر : چیز ساخته شده از چوب، چوب آلات، بخش های چوبی ساختمان (مثلا در و پنجره و پلکان و نرده)

انگلیسی به فارسی

قسمت چوبی خانه، چوب الات نجاری


چوب کاری، قسمت چوبی خانه، چوب الات نجاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: out of the woodwork
• : تعریف: wooden objects, parts, or coverings, esp. the interior fittings of a house, such as door and window frames, wall coverings, stairways, and moldings.

• wooden edging and fittings (such as doors, window sills, etc.); parts made of wood, wooden objects
you can refer to the doors and other wooden parts of a house as the woodwork.
woodwork is the activity or skill of making things out of wood.
if you talk about someone or something being in the woodwork, you are referring to the fact that they do exist, although their presence in a situation may not always be obvious.

مترادف و متضاد

قسمت چوبی خانه (اسم)
woodwork

چوب الات نجاری (اسم)
woodwork

جملات نمونه

1. crude woodwork
کار دستی چوبی و زمخت

2. come (or crawl) out of the woodwork
(عامیانه) از اختفا درآمدن،(ناگهان) ظاهر شدن،از در و دیوار سر درآوردن

3. candidates continued to come out of the woodwork
نامزدهای انتخاباتی مرتبا ظاهر می شدند.

4. There's some rotting woodwork on the outside of the house that we need to replace.
[ترجمه ترگمان]مقداری چوب پوسیده در بیرون خانه هست که باید جایگزین آن بشویم
[ترجمه گوگل]در خارج از خانه برخی از محصولات پوسیدگی وجود دارد که ما باید جایگزین کنیم

5. I love the living room, with its dark woodwork, oriental rugs, and chunky furniture.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن را دوست دارم، با woodwork تیره رنگ، فرش های شرقی، مبلمان chunky
[ترجمه گوگل]من عاشق اتاق نشیمن با چوب های تیره و تیره، فرش های شرقی و مبلمان کمپلکس هستم

6. He hit the woodwork twice before scoring.
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه گل بزند، دو بار به woodwork ضربه زد
[ترجمه گوگل]او قبل از به ثمر رسیدن دو بار چوب را دوخت

7. This woodwork has had its final coat of paint.
[ترجمه ترگمان]این چوب woodwork آخرین نیم تنه را دارد
[ترجمه گوگل]این چوب کاری رنگ نهایی خود را داشته است

8. There were cracks in the woodwork.
[ترجمه ترگمان]ترک های the هم سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]در کارهای چوبی شکاف وجود دارد

9. The finish and workmanship of the woodwork was excellent.
[ترجمه ترگمان]کار چوبی پایان و ساخت the عالی بود
[ترجمه گوگل]پایان و کار با چوب کار عالی بود

10. Rain has got in and rotted the woodwork.
[ترجمه ترگمان]رین وارد شده و the را rotted
[ترجمه گوگل]باران درون چوب رو به زوال قرار داده است

11. If you paint over the cracks in the woodwork, they won't show so badly.
[ترجمه ترگمان]اگر روی ترک های روی چوب نقاشی رنگ بزنی، خیلی هم بد نشان نخواهند داد
[ترجمه گوگل]اگر بیش از ترک در چوب کار می کنید، آنها خیلی بد نشان داده نمی شوند

12. Liverpool hit the woodwork twice in the first half.
[ترجمه ترگمان]لیورپول در نیمه اول بار به the ضربه زد
[ترجمه گوگل]لیورپول دو بار در نیمه اول بازی را انجام داد

13. I have done woodwork for many years.
[ترجمه ترگمان]من چند ساله که woodwork رو انجام دادم
[ترجمه گوگل]من برای سالهای زیادی چوبکاری کرده ام

14. All the woodwork was rotting away.
[ترجمه ترگمان]تمام the در حال پوسیدن بود
[ترجمه گوگل]تمام کارهای چوبی دور افتاده بود

Candidates continued to come out of the woodwork.

نامزدهای انتخاباتی پیوسته ظاهر می‌شدند.


اصطلاحات

come (or crawl) out of the woodwork

(عامیانه) از اختفا درآمدن، (ناگهان) ظاهر شدن، از در و دیوار سر درآوردن


پیشنهاد کاربران

تیر دروازه

مصنوعات چوبی

تیر افقی دروازه

در فوتبال به زیر طاق دروازه گویند


کلمات دیگر: