1. improve the wording of your sentences!
واژه بندی جملات خود را بهتر کن !
2. the obscenity of a writing may lie as much in intent as in wording
قباحت یک نوشتار ممکن است به همان اندازه که ناشی از جمله بندی است ناشی از قصد و نیت هم باشد.
3. There was a lot of discussion about the wording of the report.
[ترجمه ترگمان]بحث های زیادی در مورد the این گزارش وجود داشت
[ترجمه گوگل]بحث بسیار زیادی در مورد متن گزارش وجود داشت
4. They changed the wording of the advertisement to make it more palatable to women.
[ترجمه ترگمان]آن ها کلمات آگهی را تغییر دادند تا آن را برای زنان خوشایند جلوه دهند
[ترجمه گوگل]آنها اصطلاح آگهی را تغییر دادند تا آن را برای زنان جذاب تر کند
5. We changed the wording of the text to make it more comprehensible.
[ترجمه ترگمان]متن را تغییر دادیم تا قابل فهم شود
[ترجمه گوگل]ما اصلاح متن را تغییر دادیم تا آن را قابل فهم تر کنیم
6. The two sides failed to agree on the wording of a final report.
[ترجمه ترگمان]دو طرف نتوانستند در مورد جمله بندی نهایی توافق کنند
[ترجمه گوگل]دو طرف نتوانستند در مورد یک گزارش نهایی موافقت کنند
7. The wording of questions can influence how people answer.
[ترجمه ترگمان]کلمات سوالات می توانند بر چگونگی پاسخ مردم تاثیر بگذارند
[ترجمه گوگل]فرمول سوالات می تواند بر پاسخ مردم پاسخ دهد
8. The wording of this section of the contract is open to interpretation.
[ترجمه ترگمان]متن این بخش از قرارداد برای تفسیر باز است
[ترجمه گوگل]اصطلاح این بخش قرارداد برای تفسیر باز است
9. We need to think carefully about the wording of the request.
[ترجمه ترگمان]ما باید به دقت در مورد کلمه درخواست فکر کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید به دقت در مورد نظر درخواست فکر کنیم
10. We don't yet know the exact/precise wording of the agreement.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز جمله بندی دقیق \/ دقیقی از توافق را نمی دانیم
[ترجمه گوگل]هنوز رسم دقیق / دقیق توافقنامه را نمی دانیم
11. The statement was vague in its wording.
[ترجمه ترگمان]لحن کلام مبهم بود
[ترجمه گوگل]بیانیه در متن آن مبهم بود
12. The wording is so vague that no one actually knows what it means.
[ترجمه ترگمان]کلمات خیلی مبهم است که هیچ کس نمی داند معنی آن چیست
[ترجمه گوگل]اصطلاح چنین مبهم است که هیچ کس در واقع نمی داند منظور چیست؟
13. The wording of the agreement is ambiguous.
[ترجمه ترگمان]متن این قرارداد مبهم است
[ترجمه گوگل]متن قرارداد مبهم است
14. The wording was deliberately ambiguous.
[ترجمه ترگمان]کلمات به عمد مبهم بود
[ترجمه گوگل]این عبارت عمدا مبهم بود
15. What was the exact wording of the message?
[ترجمه ترگمان]معنی دقیق پیام چیه؟
[ترجمه گوگل]متن دقیق پیام چیست؟