کلمه جو
صفحه اصلی

womanizer


معنی : مرد زن پرست
معانی دیگر : مشتاق زن

انگلیسی به فارسی

مشتاق زن، مرد زن پرست


انگلیسی به انگلیسی

• one who pursues women, one who has sexual relations with many women (also womaniser)
a womanizer is a man who likes to spend a lot of time in the company of women, usually in order to have short sexual relationships with them; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

philanderer


مرد زن پرست (اسم)
womanizer

Synonyms: Casanova, Don Juan, gigolo, heartbreaker, ladies’ man, lady-killer, lecher, libertine, lothario, lover, lover-boy, rake, Romeo, seducer, skirt chaser, stud, wolf


جملات نمونه

1. He was a gambler, a womanizer and a drunk.
[ترجمه ترگمان]او یک قمارباز، یک زن هرزه و یک مست بود
[ترجمه گوگل]او قمارباز، زنبازی و مست بود

2. Since John is a womanizer, it is not difficult to bring him to the lure.
[ترجمه مریم] از آنجایی که جان یک زنباره است آوردن او برای اغوا کردن سخت نیست
[ترجمه ترگمان]از آنجا که جان یک womanizer است، کشاندن او به دام کار دشواری نیست
[ترجمه گوگل]از آنجایی که جان یک زنی است، دشوار است که او را به عروسی برسانند

3. He has a reputation for being a womanizer.
[ترجمه شیوا] او شهرتی برای زن باره بودن دارد. ( او به زن باره بودن مشهور است )
[ترجمه ترگمان] اون شهرت زیادی برای یه زن womanizer داره
[ترجمه گوگل]او شهرت دارد زیرا زن زن است

4. A bit of a shady character, and a womanizer.
[ترجمه ترگمان] یه کم شخصیت مرموزی داره و یه زن womanizer
[ترجمه گوگل]کمی از شخصیت سایه دار و زناکار

5. BClinton, the acknowledged womanizer, can not separate himself from Johnson as a sort of political primitive.
[ترجمه ترگمان]BClinton، the تصدیق شده، نمی تواند خود را از جانسن به عنوان یک نوع ابتدایی سیاسی جدا کند
[ترجمه گوگل]BClinton، زناکار تصدیق شده، نمیتواند خود را از جانسون به عنوان نوعی ابتدایی سیاسی جدا کند

6. My first reaction was: this is an old womanizer.
[ترجمه ترگمان]اولین واکنش من این بود: این یک womanizer womanizer
[ترجمه گوگل]اولین واکنش من این بود که زناکار قدیمی است

7. Casanova, the infamous womanizer, made a habit of drinking chocolate before his romantic escapades.
[ترجمه ترگمان]خانم Casanova، یک زن هرزه infamous، عادت داشت که قبل از escapades his، شکلات بنوشد
[ترجمه گوگل]کازانوا، زناکر بدنام، عادت نوشیدن شکلات قبل از فرارهای عاشقانه خود را ساخته است

8. Britney Spears has unleashed her much-anticipated "Womanizer" music video, which was shot on September 24 and 25 in Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]\"بریتنی اسپیرز\" (Britney Spears)، ویدیو موسیقی \"Womanizer\" را که در ۲۴ و ۲۵ سپتامبر در لس آنجلس به ضرب گلوله کشته شد، رها کرده است
[ترجمه گوگل]بریتنی اسپیرز، موزیک ویدیوی بسیار زننده خود را که در 24 و 25 سپتامبر در لس آنجلس کشته شده است، رها کرده است

9. Don't fall in love with a womanizer who may not be on the level.
[ترجمه ترگمان]عاشق مردی نشوید که ممکن است در سطح نباشد
[ترجمه گوگل]در عشق با زنانی که ممکن است در سطح نباشد، عاشق نباشید

10. John:And I think they know you are a womanizer.
[ترجمه شیوا] جان و من فکر می کنیم آنها می دانند که تو یک زن باز هستی.
[ترجمه ترگمان]و من فکر می کنم اونا می دونن که تو یه زن womanizer
[ترجمه گوگل]جان و من فکر می کنم آنها می دانند شما یک زن زن است

11. Further, Edward was a notorious womanizer, rumored to have consorted with commoners, nobility and several famous actresses of the era.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ادوارد مردی بدنام و بدنام بود که گفته می شد با مردم عادی، نجبا، و چند بازیگر معروف در آن دوران معاشرت داشته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ادوارد یک زن زورگیر بدنام بود که شایعاتی را در مورد عادیان، عرفان و چند بازیگر برجسته عصر حاکم داشت

12. It makes me sound like a womanizer.
[ترجمه مریم] آن باعث میشه که من شبیه یک مرد زنباره به نظر بیام
[ترجمه ترگمان] باعث میشه مثل یه مرد womanizer حرف بزنم
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که من یک زن زنانه را صدا کنم

13. All the girls know he's a womanizer.
[ترجمه مریم] همه دخترها می دانند که او یک زن باز است
[ترجمه ترگمان]همه دخترها می دونن که اون یه زن womanizer
[ترجمه گوگل]همه دختران می دانند که زن زن است

14. Give up on him. He is just a womanizer.
[ترجمه ترگمان] ولش کن اون فقط یه زن womanizer
[ترجمه گوگل]رها کن او فقط زننده است

پیشنهاد کاربران

مردی که زیاد با خانم ها میپرد، زن باره

خانم باز


کلمات دیگر: