(شیمی) نپتونیم (عنصر شیمیایی سیمین فام و تابشگر که جزو سری اکتینیدها بوده واز اورانیم گرفته می شود - نشان: np، وزن اتمی: 237/048، شماره ی اتمی: 93، وزن مخصوص: 20/25، نقطه ی گداز: 640c، نقطه ی جوش: 3902c)
neptunium
(شیمی) نپتونیم (عنصر شیمیایی سیمین فام و تابشگر که جزو سری اکتینیدها بوده واز اورانیم گرفته می شود - نشان: np، وزن اتمی: 237/048، شماره ی اتمی: 93، وزن مخصوص: 20/25، نقطه ی گداز: 640c، نقطه ی جوش: 3902c)
انگلیسی به فارسی
(شیمی) نپتونیم (عنصر شیمیایی سیمین فام و تابشگر که جزو سری اکتینیدها بوده واز اورانیم گرفته می‌شود - نشان: Np، وزن اتمی: 237/048، شماره‌ی اتمی: 93، وزن مخصوص: 20/25، نقطهی گداز: 640c، نقطهی جوش: 3902c)
نپتون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a synthetic radioactive chemical element of the actinide series that contains ninety-three protons in each nucleus. (symbol: Np)
• radioactive metallic element extracted from uranium ores which is a by-product of plutonium production (chemistry)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] نپتونیم - عنصر شیمیایی سیمین فام و تابشگر که جزو سرى اکتینیدها بوده و از اورانیم گرفته می شود
جملات نمونه
1. Only two, neptunium (9 and plutonium (9, occur in nature, and only as traces in uranium ores as a result of neutron irradiation.
[ترجمه ترگمان]تنها دو، neptunium (۹ و پلوتونیوم (۹)در طبیعت رخ می دهد و تنها به عنوان ردی از سنگ معدن اورانیوم به عنوان نتیجه تابش نوترونی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]فقط دو، نپتونیم (9 و پلوتونیوم (9) در طبیعت رخ می دهد و تنها به عنوان اثرات سنگ معدن اورانیوم در اثر تابش نوترون رخ می دهد
[ترجمه گوگل]فقط دو، نپتونیم (9 و پلوتونیوم (9) در طبیعت رخ می دهد و تنها به عنوان اثرات سنگ معدن اورانیوم در اثر تابش نوترون رخ می دهد
2. The adsorption isotherm of neptunium on silica gel corresponds to the form of Langmuir isotherm.
[ترجمه ترگمان]ایزوترم جذب neptunium بر روی ژل سیلیکا با فرم ایزوترم Langmuir مطابقت می کند
[ترجمه گوگل]ایزوترم جذب نپتون بر روی سیلیکا ژل مربوط به فرم ایزوترم لانگموییر است
[ترجمه گوگل]ایزوترم جذب نپتون بر روی سیلیکا ژل مربوط به فرم ایزوترم لانگموییر است
3. In the spent fuel reprocessing process and for the environmental concerns, very strict control is required for determination of neptunium.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند پردازش مجدد سوخت مصرف شده و برای نگرانی های زیست محیطی، کنترل بسیار شدیدی برای تعیین of مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]در فرایند بازیافت سوخت صرف شده و برای نگرانی های زیست محیطی، برای تعیین نپوتونیوم، کنترل بسیار دقیق مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]در فرایند بازیافت سوخت صرف شده و برای نگرانی های زیست محیطی، برای تعیین نپوتونیوم، کنترل بسیار دقیق مورد نیاز است
4. I'm not gonna talk too much about the but in the fertile to fissile chain if you look uranium 238 it captures the neutron, 239 by beta decay 239 goes to neptunium, neptunium to plutonium 23
[ترجمه ترگمان]اگر به اورانیوم ۲۳۸ نگاه کنید، اگر به اورانیوم ۲۳۸ نگاه کنید آن را جذب می کند، ۲۳۹ آن با واپاشی بتای آن به neptunium و پلوتونیوم به پلوتونیوم بستگی دارد
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بیش از حد حرف بزنم اما در زنجیر بارور به زاویه ای که اگر اورانیم 238 را نگاه می کند، نوترون را جذب کند، 239 به دلیل بتا شدن 239 به نپتون، نپتون به پلوتونیوم 23
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بیش از حد حرف بزنم اما در زنجیر بارور به زاویه ای که اگر اورانیم 238 را نگاه می کند، نوترون را جذب کند، 239 به دلیل بتا شدن 239 به نپتون، نپتون به پلوتونیوم 23
5. The method including the process of extraction chromatography and the mass spectrum measurement for the exact analysis of micro neptunium in the existence of large quantity of uranium is established.
[ترجمه ترگمان]این روش از جمله فرآیند کروماتوگرافی استخراجی و اندازه گیری طیف جرمی برای آنالیز دقیق of در وجود مقادیر زیادی اورانیوم تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]این روش شامل فرایند کروماتوگرافی استخراج و اندازه گیری طیف جرمی برای تجزیه و تحلیل دقیق میکرو نپتونیم در وجود مقدار زیادی اورانیوم است
[ترجمه گوگل]این روش شامل فرایند کروماتوگرافی استخراج و اندازه گیری طیف جرمی برای تجزیه و تحلیل دقیق میکرو نپتونیم در وجود مقدار زیادی اورانیوم است
کلمات دیگر: