کلمه جو
صفحه اصلی

radioactive


معنی : رادیو اکتیو
معانی دیگر : تابشگر، پرتوزا، رخشی، رخششی، پرتو افشان، تابش دار

انگلیسی به فارسی

پرتوزا، رادیو اکتیو، پرتو‌افشان، تابش‌دار


رادیو اکتیو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: radioactively (adv.)
(1) تعریف: emitting energy or subatomic particles as a result of the decay of unstable isotopes.

(2) تعریف: of or pertaining to an unstable isotope or instruments used to handle unstable isotopes.

• emitting energy as a result of atomic decay, radiating energy in waves or moving particles
something that is radioactive contains a substance that produces energy in the form of powerful and harmful rays.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] پرتوزا، رادیو اکتیو
[برق و الکترونیک] پرتوزا بروز ویژگی پرتوزایی،این منبع می تواند طبیعی یا ساخت بشر باشد . - رادیو اکتیو، پرتوزا
[ریاضیات] پرتو زا، تابش دار، رادیواکتیو، پرتو افشان

مترادف و متضاد

رادیو اکتیو (صفت)
radioactive

جملات نمونه

1. some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years
برخی مواد تابشگر قادرند سال ها به طور خطرناکی از خود اشعه ی رادیواکتیو ساطع کنند.

2. The machine can accurately locate radioactive material.
[ترجمه ترگمان]دستگاه می تواند به دقت مواد رادیو اکتیو را تعیین کند
[ترجمه گوگل]دستگاه می تواند با دقت مواد رادیواکتیو را پیدا کند

3. People should keep away from the radioactive waste.
[ترجمه ترگمان]مردم باید از پسماند رادیواکتیوی دوری کنند
[ترجمه گوگل]مردم باید از زباله های رادیواکتیو دور باشند

4. We found that pitchblende contains at least two radioactive materials, one of which, accompanying bismuth, has been given the name polonium, while the other, paired with barium, has been called radium.
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که pitchblende دارای حداقل دو ماده رادیواکتیو است که یکی از آن ها حاوی مواد رادیواکتیو است، در حالی که یکی دیگر از آن ها که با باریوم جفت شده است، رادیوم نام گرفته است
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که گلدان حاوی حداقل دو ماده رادیو اکتیو است، یکی از آنها همراه با بیسموت، به نام پولونیوم نامگذاری شده است، در حالی که دیگر، همراه با باریم، رادیوم نامیده شده است

5. They were exposed to radioactive fallout during nuclear weapons tests.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حین آزمایش سلاح های هسته ای در معرض ذرات رادیواکتیو قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها در طی تست های سلاح های هسته ای در معرض آلودگی رادیواکتیو قرار داشتند

6. The airborne radioactive particles have covered a huge area of Russia.
[ترجمه ترگمان]ذرات رادیواکتیو در هوا منطقه وسیعی از روسیه را پوشش داده اند
[ترجمه گوگل]ذرات رادیواکتیو هوا، یک منطقه بزرگ روسیه را پوشانده اند

7. These are standard procedures for handling radioactive waste.
[ترجمه ترگمان]اینها دستورالعمل های استاندارد برای حمل زباله های رادیو اکتیو هستند
[ترجمه گوگل]این روش های استاندارد برای دفع زباله های رادیواکتیو است

8. The government has been storing radioactive waste at Fernald for 50 years.
[ترجمه ترگمان]دولت برای ۵۰ سال ضایعات رادیو اکتیو را در Fernald ذخیره کرده است
[ترجمه گوگل]دولت 50 سال است که مواد زائد رادیواکتیو را در Fernald نگهداری می کند

9. At the extreme, some nuclear waste is so radioactive it has to be kept isolated for thousands of years.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، برخی ضایعات هسته ای به قدری رادیواکتیو است که باید به مدت هزاران سال منزوی نگه داشته شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، برخی از مواد زائد هسته ای بسیار رادیواکتیو هستند و باید هزاران سال از آنها جدا شود

10. Radioactive waste is simply spent fuel.
[ترجمه ترگمان]زباله رادیو اکتیو به سادگی سوخت مصرف می شود
[ترجمه گوگل]زباله های رادیواکتیو صرفا سوخت را صرف می کنند

11. A radioactive plume could reach the city within hours.
[ترجمه ترگمان]یک توده رادیواکتیو ممکن است در عرض چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه گوگل]یک قطره رادیواکتیو می تواند در عرض چند ساعت به شهر برسد

12. The consequences of the radioactive leakage may not become apparent for a generation or more.
[ترجمه ترگمان]عواقب نشت رادیو اکتیو ممکن است برای یک نسل یا بیشتر آشکار نشود
[ترجمه گوگل]عواقب نشت رادیواکتیو ممکن است برای یک نسل یا بیشتر آشکار شود

13. There is a danger of serious contamination from radioactive waste.
[ترجمه ترگمان]خطر آلودگی شدید مواد رادیواکتیو وجود دارد
[ترجمه گوگل]خطر آلودگی جدی از زباله های رادیواکتیو وجود دارد

14. Radioactive waste has been found at the dump.
[ترجمه ترگمان]waste رادیو اکتیوی توی این آشغالدونی پیدا شده
[ترجمه گوگل]زباله های رادیو اکتیو در تخلیه یافت شده است

15. Eastern Europe is rapidly becoming a dumping-ground for radioactive residues.
[ترجمه ترگمان]اروپای شرقی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک زمین دفن زباله برای باقی مانده های رادیواکتیو است
[ترجمه گوگل]اروپای شرقی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک زمین لرزه برای باقی مانده های رادیواکتیو است

پیشنهاد کاربران

تابش زا

مربوط به فیزیک است

radioactive ( شیمی )
واژه مصوب: پرتوزا
تعریف: ویژگی ماده‏ای که از خود یک یا تعدادی از تابش های آلفا و بتا و گاما را نشر دهد

so divisive or controversial as to require avoidance
آنقدر تفرقه انگیز یا بحث انگیز که نیاز به اجتناب دارد

بعضی اوقات به عنوان یه اصطلاح برای ادما هم استفاده میشه.


کلمات دیگر: