کلمه جو
صفحه اصلی

velocity


معنی : شتاب، سرعت، تندی
معانی دیگر : هنگار، روندی، سیزی، چابکی، (فیزیک) میزان پیمایش مسافت نسبت به زمان، (شیمی) سرعت فعل و انفعال، هنگار واکنش، سرعت سیر، تندی برحسب زمان

انگلیسی به فارسی

سرعت، شتاب، تندی، سرعت سیر، تندی برحسب زمان


تندی، سرعت، سرعت سیر، شتاب، تندی برحسب زمان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: velocities
(1) تعریف: speed.
مترادف: fastness, quickness, rapidity, speed, swiftness
مشابه: alacrity, celerity

(2) تعریف: rate of speed or motion.
مترادف: pace, speed
مشابه: clip, rate

• speed; rate of change of the position of a moving body in relation to its speed and direction of travel
velocity is the speed at which something moves in a particular direction; a technical term.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] سرعت
[عمران و معماری] سرعت - تندی
[برق و الکترونیک] سرعت کمیت برداری مقدار آن برابر با تندی است ولی شامل جهت حرکت نیز می شود . در بیان سرعت باید تندی و جهت حرکت هر دو بیان شوند . اگر تندی یا جهت هر کدام تغییر کنند، سرعت جسم تغییر می کند . وقتی که جهت عوض می شود، سرعت زاویه ای حرکت را توصیف می کند. - سرعت
[فوتبال] تندی-سرعت
[مهندسی گاز] سرعت، شتاب، تندی
[زمین شناسی] سرعت اولیه ،سرعت سیر،شتاب ،تندی برحسب زمان
[نساجی] سرعت
[ریاضیات] سرعت، تندی
[آب و خاک] سرعت

مترادف و متضاد

شتاب (اسم)
hurry, pelt, acceleration, haste, speed, velocity, precipitation, dispatch, hustle, expedience, expediency, tilt

سرعت (اسم)
acceleration, haste, speed, velocity, rapidity, rate, pace, expedition, celerity, promptitude, fastness, headway, speeding, quickness

تندی (اسم)
acceleration, speed, velocity, rapidity, pace, rigor, pungency, celerity, acerbity, fire, acrimony, violence, angularity, virulence, heat, impetuosity, petulance, choler, kick, petulancy, discourtesy, fastness, inflammability, tempest, ginger

speed


Synonyms: acceleration, celerity, dispatch, expedition, fleetness, gait, haste, headway, hurry, impetus, momentum, pace, quickness, rapidity, rapidness, rate, swiftness, tempo


جملات نمونه

1. velocity vector
حامل سرعت،بردار هنگار

2. the velocity of a rifle bullet
سرعت یک گلوله ی تفنگ

3. angular velocity
سرعت زاویه ای،سرعت دورانی،هنگار چرخشی

4. the magnitude of a velocity
میزان سرعت

5. sound travels at a high velocity
صدا با سرعت زیاد حرکت می کند.

6. Eventually, the star attained the velocity of light.
[ترجمه ترگمان]سرانجام ستاره به سرعت نور دست یافت
[ترجمه گوگل]در نهایت، ستاره سرعت نور را به دست آورد

7. The speedboat reached a velocity of 120 mph.
[ترجمه ترگمان]قایق موتوری سریع السیر به سرعت ۱۲۰ مایل بر ساعت رسید
[ترجمه گوگل]قایق رانی به سرعت 120 مایل در ساعت رسید

8. Light travels at the highest achievable velocity in the universe.
[ترجمه بهروز مددی] نور با بالاترین سرعت ممکن در جهان هستی حرکت می‎کند.
[ترجمه ترگمان]نور در بالاترین سرعت قابل دستیابی در جهان حرکت می کند
[ترجمه گوگل]نور در بالاترین سرعت قابل دستیابی در جهان حرکت میکند

9. Light travels at a constant velocity.
[ترجمه ترگمان]نور در یک سرعت ثابت حرکت می کند
[ترجمه گوگل]نور با سرعت ثابت حرکت می کند

10. Martinez had good velocity on his fastball.
[ترجمه ترگمان]مارتینز سرعت خوبی داشت
[ترجمه گوگل]مارتینز سرعت خوبی در fastball داشت

11. A bullet goes from this gun with a velocity of 3000 feet per second.
[ترجمه ترگمان]گلوله ای با سرعت ۳۰۰۰ فوت در ثانیه از این تفنگ عبور می کند
[ترجمه گوگل]یک گلوله از این تفنگ با سرعت 3000 پا در ثانیه می رود

12. Turns reduce velocity and restrict the amount of air that gets to the register.
[ترجمه ترگمان]می چرخد سرعت را کاهش داده و میزان هوایی که به ثبت می رسد را محدود می کند
[ترجمه گوگل]سرعت را کاهش می دهد و مقدار هوا که به ثبت نام می رسد را محدود می کند

13. At apogee its radial velocity reaches zero, so it once again has a purely horizontal velocity.
[ترجمه ترگمان]در اوج سرعت شعاعی آن به صفر می رسد، بنابراین یک بار دیگر دارای یک سرعت کاملا افقی است
[ترجمه گوگل]در آن زمان سرعت شعاعی آن به صفر می رسد، به طوری که یک بار دیگر یک سرعت کاملا افقی دارد

14. Derive the velocity profile for optimum acceleration of this system.
[ترجمه ترگمان]تنظیم پروفیل سرعت برای تسریع بهینه این سیستم
[ترجمه گوگل]برای سرعت بخشیدن به این سیستم، سرعت سرعت را بدست آورید

15. Scheduled to ship in September Velocity 0 will cost £1000 for an entry level development seat with add-on seats costing £000.
[ترجمه ترگمان]زمانبندی شده برای کشتی در \"سرعت ۰\" ۱۰۰۰ پوند برای یک صندلی توسعه سطح ورودی با هزینه ای بالغ بر ۱۰۰۰ پوند هزینه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شده برای ارسال در ماه سپتامبر سرعت 0 خواهد شد � 1000 برای یک صندلی توسعه سطح ورود با اضافه کردن صندلی هزینه � 000 هزینه

16. Still traveling above escape velocity, it slowly rose and grew fainter over Alberta, until it was no longer visible.
[ترجمه ترگمان]همچنان که در بالا از سرعت گریز حرکت می کرد، به کندی افزایش یافت و در سمت آلبرتا ضعیف تر شد، تا زمانی که دیگر قابل رویت نبود
[ترجمه گوگل]هنوز هم در حال حرکت بیش از سرعت فرار، آن را به آرامی افزایش یافت و رشد بیش از آلبرتا، تا زمانی که دیگر قابل مشاهده نیست

Sound travels at a high velocity.

صدا با سرعت زیاد حرکت می‌کند.


the velocity of a rifle bullet

سرعت گلوله‌ی تفنگ


اصطلاحات

velocity vector

حامل سرعت، بردار هنگار


angular velocity

سرعت زاویه‌ای، سرعت دورانی، هنگار چرخشی


پیشنهاد کاربران

روند

نرخ زمانی تغییر موقعیت - تغییر موقعیت در زمان

( میزان ) سرعت، پیشروی، شتاب
سرعت سیر

سرعت_از لحاظ مکانیکی نسبت جابجایی به زمان

به معنی سرعت ( با درنظر گرفتن جهت حرکت )
و با شتاب فرق داره! شتاب نسبت سرعت به زمانه
درحالی که سرعت نسبت جابجایی به زمانه

velocity ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: سرعت
تعریف: [ژئوفیزیک] در لرزه شناسی، آهنگ انتشار موج لرزه ای بدون اشاره به راستایی مشخص|||[فیزیک] ؟

سرعت : آهنگ تغییرات متوسط یا لحظه ای بردار مکان متحرک نسبت به زمان ( دارای جهت )
تندی : آهنگ تغییرات متوسط یا لحظه ای بردار مکان متحرک نسبت به زمان ( بدون جهت )

سرعت حرکت ( برداری )
🔴 quickness of motion : speed
[count]
◀️particles moving at high velocities
[noncount]
◀️measuring the velocity of sound
◀️the velocity of a bullet
◀️His pitches have great velocity. [=his pitches are very fast]

Speed is the time rate at which an object is moving along a path, while velocity is the rate and direction of an object's movement. Put another way, speed is a scalar value, while velocity is a vector. . . . In its simplest form, average velocity is calculated by dividing change in position ( Δr ) by change in time ( Δt ) .



من یکسری عکس میزارم که متوجه تفاوت Speed و Velocity بشید

Velocity بیشتر در مباحث علمی و فیزیک و ریاضیات کاربرد داره و درباره vector هست یعنی برداری هست و اسکالر نیست ( Scalar )


کلمات دیگر: