1. armored vehicle
خودروی زرهدار
2. a dual-purpose vehicle which carries both cargo and passengers
وسیله ی نقلیه ی دو کاره که هم بار می برد و هم مسافر
3. every sort of vehicle is put in requisition
انواع وسایط نقلیه را به کار می گیرند.
4. music is a universal vehicle of artistic thought
موسیقی بیانگر جهانی اندیشه های هنری است.
5. the date of the next launch of the space vehicle
تاریخ پرتاب بعدی سفینه فضایی
6. He gave me his personal assurance that the vehicle was safe.
[ترجمه ترگمان]به من اطمینان داد که ماشین در امان است
[ترجمه گوگل]او به من اطمینان شخصی داد که وسیله نقلیه امن است
7. The tail exhaust pipe of the motor vehicle emitted poisonous smoke.
[ترجمه ترگمان]لوله اگزوز وسیله نقلیه دود سمی منتشر می کرد
[ترجمه گوگل]لوله اگزوز دم وسیله نقلیه موتور دود سمی است
8. The vehicle was impounded as part of the police investigation.
[ترجمه ترگمان]این وسیله به عنوان بخشی از تحقیقات پلیس توقیف شده است
[ترجمه گوگل]این وسیله به عنوان بخشی از تحقیقات پلیس محاصره شد
9. People would benefit greatly from a pollution-free vehicle.
[ترجمه ترگمان]مردم از یک وسیله نقلیه عاری از آلودگی سود می برند
[ترجمه گوگل]مردم از یک وسیله نقلیه بدون آلودگی بهره خواهند برد
10. He had been using the vehicle to tow his work trailer.
[ترجمه ترگمان]او از وسیله نقلیه برای کشیدن trailer کارش استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]او از وسیله نقلیه برای تریلر کار خود استفاده کرده بود
11. The power plant burns used vehicle tyres as fuel.
[ترجمه ترگمان]این نیروگاه سوخت از لاستیک خودرو به عنوان سوخت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نیروگاه سوخت را می پوشد لاستیک خودرو به عنوان سوخت استفاده می شود
12. The vehicle is sturdy enough to withstand rough terrain.
[ترجمه ترگمان]این وسیله به اندازه کافی محکم است که بتواند در برابر زمین سخت مقاومت کند
[ترجمه گوگل]وسیله نقلیه به اندازه کافی محکم برای مقاومت در برابر زمین های خشن است
13. Investment in fixed assets is an important vehicle for ensuring that the latest technology is available to business.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در دارایی های ثابت یک وسیله مهم برای حصول اطمینان از این است که آخرین فن آوری برای تجارت در دسترس است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در دارایی های ثابت یک وسیله مهم برای اطمینان از اینکه آخرین فن آوری برای کسب و کار در دسترس است
14. The police pursued the stolen vehicle along the motorway.
[ترجمه ترگمان]پلیس وسیله نقلیه به سرقت رفته را در طول بزرگراه دنبال کرد
[ترجمه گوگل]پلیس خودروی سرقت شده را در امتداد بزرگراه دنبال کرد
15. Police can remove a vehicle that is causing an obstruction .
[ترجمه ترگمان]پلیس می تواند یک وسیله نقلیه را از بین ببرد که باعث انسداد می شود
[ترجمه گوگل]پلیس می تواند وسیله نقلیه ای را که باعث انسداد می شود را حذف کند
16. We saw a vehicle sprinkling water on the street.
[ترجمه ترگمان]ما دیدیم که یک وسیله نقلیه در خیابان آب پاشیده می شود
[ترجمه گوگل]ما یک وسیله نقلیه آبی را در خیابان دیدیم
17. The flimsy structure of the vehicle could not withstand even mild impacts.
[ترجمه ترگمان]ساختار سست وسیله نقلیه نمی تواند در برابر تاثیرات ملایم مقاومت کند
[ترجمه گوگل]ساختار شاداب کننده خودرو نمیتواند حتی اثرات خفیف را تحمل کند