کلمه جو
صفحه اصلی

radon


معنی : رادون، ماده رادیو اکتیو
معانی دیگر : (شیمی) رادون ( نشان: rn، وزن اتمی: 222/00، شماره ی اتمی: 86، نقطه ی گداز: 71c -، نقطه ی جوش: -61/8c)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) رادون، ماده رادیو اکتیو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a radioactive chemical element of the inert gas group that has eighty-six protons in each nucleus and that is produced by the radioactive decay of trace amounts of radium in the soil. (symbol: Rn)

• (chemistry) radioactive gaseous chemical element (produced by the breakdown of radium)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] رادون - گاز بی اثر
[برق و الکترونیک] رادون عنصر گازی با پرتوزایی بالا، عدد اتمی 86 و وزن اتمی222، در سری پرتوزای اورانیم این عنصر بعد از رادیم است .
[زمین شناسی] عنصر رادیواکتیو بی ر نگ؛ شامل ایزوتوپ رادون-222، محصول واپاشی رادیوم. رادون 222 بصورت گاز می باشد. این گاز در سری واپاشی اورانیوم-238 ایجاد می گردد و حدود 50 درصد از مقدار کل تشعشع (دوز) وارد بدن افراد می شود.

مترادف و متضاد

رادون (اسم)
radon

ماده رادیو اکتیو (اسم)
radon

جملات نمونه

1. Radon is the daughter of radium.
[ترجمه ترگمان]Radon دختر رادیوم است
[ترجمه گوگل]رادون دختر رادیوم است

2. Can data on radon exposure and cancer risks in uranium miners be applied to the general population?
[ترجمه ترگمان]می تواند در میزان exposure و خطرات سرطان در معدن اورانیوم به عموم مردم اعمال شود؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان اطلاعات مربوط به قرار گرفتن در معرض رادون و سرطان در معدنچیان اورانیوم را به جمعیت عمومی اعمال کرد؟

3. Radon, a naturally-occurring radioactive gas, is formed in the earth from the decay of minute amounts of uranium.
[ترجمه ترگمان]Radon، که یک گاز رادیو اکتیو طبیعی است، در زمین از واپاشی مقادیر دقیق اورانیوم تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]رادون، یک گاز طبیعی رادیواکتیو، در زمین از پراکندگی مقادیری از اورانیوم تشکیل شده است

4. Equally high domestic lifetime radon exposures are rarely found.
[ترجمه ترگمان]رادون که به اندازه طول عمر خانوادگی هم وجود دارند به ندرت یافت می شوند
[ترجمه گوگل]مواجهه با رادون به طور مساوی داخلی در طول زندگی به ندرت پیدا می شود

5. Why is radon in homes the problem?
[ترجمه ترگمان]چرا رادون در خانه ها مشکل دارد؟
[ترجمه گوگل]چرا رادون در خانه مشکل دارد؟

6. Would firms move into areas with high radon concentrations?
[ترجمه ترگمان]آیا شرکت ها با غلظت بالای رادون به مناطقی نقل مکان می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا شرکت ها به مناطق با غلظت رادون بالا حرکت می کنند؟

7. Radon is a colourless, odourless and tasteless gas found in group O of the Periodic Table.
[ترجمه ترگمان]Radon یک گاز بی رنگ، odourless و بی مزه است که در گروه O (جدول تناوبی)یافت می شود
[ترجمه گوگل]رادون یک گاز بی رنگ، بی بو و بی مزه است که در گروه O جدول تناوبی یافت می شود

8. If the soil is permeable enough radon can diffuse out before it decays.
[ترجمه ترگمان]اگر خاک به اندازه کافی نفوذپذیر باشد، قبل از فروپاشی آن، می تواند نفوذ کند
[ترجمه گوگل]اگر خاک نفوذ پذیر باشد، رادون به اندازه کافی می تواند قبل از فروپاشی آن منتشر شود

9. In recent years, radon has been recognised as the main source of human exposure to ionising radiation.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، رادون به عنوان منبع اصلی مواجهه با تشعشع شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، رادون به عنوان منبع اصلی قرار گرفتن در معرض اشعه یونیزاسیون در انسان شناخته شده است

10. One area of recent debate concerns radon gas and its links to lung cancer.
[ترجمه ترگمان]رادون و ارتباط آن با سرطان ریه یکی از زمینه های بحث اخیر است
[ترجمه گوگل]یک منطقه از بحث های اخیر مربوط به گاز رادون و ارتباط آن با سرطان ریه است

11. But who do we blame for radon?
[ترجمه ترگمان]چه کسی را به خاطر رادون مقصر می دانیم؟
[ترجمه گوگل]اما چه کسی برای رادون سرزنش می کند؟

12. As for radon,[Sentence dictionary] Rudy said looking for radon in drinking water would be extremely expensive and might not help public health.
[ترجمه ترگمان]رادون که به دنبال رادون در نوشیدن آب است بسیار گران قیمت است و ممکن است به سلامتی مردم کمک نکند
[ترجمه گوگل]در مورد رادون [Dictionary dictionary] ردی گفت که جستجوی رادون در آب آشامیدنی بسیار گران است و ممکن است به سلامت عمومی کمک نکند

13. Suspended floors to allow air flow and prevent radon build-up.
[ترجمه ترگمان]طبقه معلق به جریان هوا اجازه می دهد و از ساخت رادون جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]کف های تعلیق شده جهت جریان هوا و جلوگیری از ایجاد رادون

14. Several small contracts to provide radon potential maps have been completed.
[ترجمه ترگمان]چندین قرارداد کوچک برای تامین توان بالقوه رادون تکمیل شده است
[ترجمه گوگل]چند قرارداد کوچک برای تهیه نقشه بالقوه رادون تکمیل شده است

15. Radon gas can be detected using an easily obtainable device.
[ترجمه ترگمان]گاز Radon را می توان با استفاده از یک دستگاه آسان قابل تهیه تشخیص داد
[ترجمه گوگل]گاز رادون را می توان با استفاده از یک دستگاه قابل دستیابی شناسایی کرد


کلمات دیگر: