کلمه جو
صفحه اصلی

ventilation


تهویه، هوارسانی، هواکشی، تازه سازی هوا، هوایش، وزانش، دستگاه تهویه، دستگاه وزانش، تجدیدهوا، بادگیری، طرح موضوعی

انگلیسی به فارسی

تهویه، تجدیدهوا، بادگیری، طرح موضوعی


تهویه، بادگیری، تجدید هوا، طرح موضوعی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: ventilative (adj.)
(1) تعریف: the process of ventilating or state of being ventilated.

(2) تعریف: the equipment or system by which building space is ventilated.

• act of providing with fresh air, airing out, freshening; act of raising a point or question for discussion; oxygenation of the blood

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] تهویه
[شیمی] تهویه
[عمران و معماری] تهویه
[مهندسی گاز] تهویه
[زمین شناسی] تهویه - ایجاد یک جریان جهت یافته هوای تازه و برگشت در طول تمام مسیرهای زیرزمینی، راه های عبور، کارگاه ها و بخشهای خدماتی معدن
[نساجی] تهویه

جملات نمونه

1. a ventilation fan
بادزن هوا رسانی

2. cross ventilation
وزانش (تهویه ی) همبر،تهویه ی سراسری

3. perforations made in a shoe upper for ornament or ventilation
سوراخ هایی که برای تزیین یا هوارسانی در رویه ی کفش ایجاد شده است

4. Inspectors checked that there was adequate ventilation.
[ترجمه ترگمان]اف بی آی \"چک کرده که تهویه وجود داره\"
[ترجمه گوگل]بازرسان بررسی کردند که تهویه مناسب وجود دارد

5. Her tiny attic room had poor ventilation and in summer it became unbearably stuffy.
[ترجمه ترگمان]اتاق زیر شیروانی کوچک او تهویه بسیار داشت و تابستان به طرز غیرقابل تحملی گرفته می شد
[ترجمه گوگل]اتاق اتاق زیر شیروانی او تهویه مطلوبی داشت و در تابستان غیرقابل انباشته بود

6. Make sure that there is adequate ventilation in the room before using the paint.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که قبل از استفاده از رنگ، تهویه کافی در اتاق وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از رنگ مطمئن شوید که تهویه مناسب در اتاق وجود دارد

7. The only ventilation comes from tiny sliding windows.
[ترجمه ترگمان] تنها تهویه که از پنجره های کوچیک پایین میاد
[ترجمه گوگل]تنها تهویه از پنجره های کوچک کشویی می آید

8. This would solve the problem of ventilation, for if a train entered this tunnel, it would draw in fresh air behind it.
[ترجمه ترگمان]این مساله مشکل تهویه را حل می کرد، زیرا اگر قطاری وارد تونل می شد، هوای تازه پشت آن را می کشید
[ترجمه گوگل]این مسئله تهویه را حل می کند، زیرا اگر یک قطار وارد این تونل شود، در هوای تازه در پشت آن جا می شود

9. The jacket has underarm eyelets for ventilation.
[ترجمه ترگمان]این ژاکت برای تهویه هوا آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]ژاکت دارای عقاب زیر بغل برای تهویه است

10. Poor ventilation and damp will almost certainly be the prime causes.
[ترجمه ترگمان]تهویه ضعیف و مرطوب می تواند به طور حتم دلایل اصلی باشد
[ترجمه گوگل]تهویه مناسب و مرطوب تقریبا قطعا یکی از دلایل اصلی است

11. Or mechanical extractor ventilation capable of providing at least three air changes per hour and operating with 15-minute overrun after activation.
[ترجمه ترگمان]یا تهویه مکانیکی قادر به فراهم کردن حداقل سه تغییر هوا در هر ساعت و عملیات با پرواز ۱۵ دقیقه ای بعد از فعال سازی است
[ترجمه گوگل]یا تهویه مکانیکی استخراج قادر به ارائه حداقل 3 تغییر هوا در هر ساعت و عامل با بیش از 15 دقیقه پس از فعال شدن

12. Ventilation ducts are cleaned to remove dust and debris, birds and insects.
[ترجمه ترگمان]کانال ها برای پاک کردن گرد و غبار و آوار، پرندگان و حشرات تمیز می شوند
[ترجمه گوگل]کانال های تهویه برای پاک کردن گرد و غبار و آوار، پرندگان و حشرات تمیز می شوند

13. It is fully double glazed, and ventilation plus an underfloor heating system means it can be used all year round.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور کامل دارای دو جداره است و تهویه به اضافه یک سیستم گرمایش underfloor به این معنی است که می تواند تمام سال مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این کاملا دو لعاب است و تهویه به همراه یک سیستم گرمایش کف زمین به این معنی است که می توان آن را در تمام طول سال استفاده کرد

14. In all stores adequate ventilation should be provided as an aid to temperature control with mechanical air conditioning if needed.
[ترجمه ترگمان]در تمام فروشگاه های موجود، تهویه مناسب باید به عنوان کمک به کنترل دما با تهویه مکانیکی در صورت نیاز فراهم شود
[ترجمه گوگل]در همه موارد، تهویه مناسب باید به عنوان کمک به کنترل دما با تهویه مطبوع مکانیکی در صورت نیاز باشد

15. Now check for damp, ventilation, condensation and for cracks in walls where they join the main building.
[ترجمه ترگمان]حالا به دنبال رطوبت، تهویه، چگالش و ایجاد ترک های روی دیوار که به ساختمان اصلی می پیوندند، چک کنید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برای مرطوب، تهویه، تراکم و برای ترک در دیوار که در آن به ساختمان اصلی متصل می شود

پیشنهاد کاربران

تهویه

تهویه ی مطبوع هوا

. The pump in to and out of special machine

[مهندسی پزشکی] فیلتر

در بحث تاسیسات، میتوان به صورت جابجایی هوا یا ورود هوای تازه، تهیه هوا تازه، معنی کرد


کلمات دیگر: