کلمه جو
صفحه اصلی

absorber


چیزجاذب کننده، کشنده

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which absorbs; person or thing which takes in

دیکشنری تخصصی

[خودرو] موج گیر - ضربه گیر
[شیمی] جذب کن، چیز جذب کننده، کشنده
[برق و الکترونیک] جاذب ماده یا وسیله ای که انرژی تابیده را جذب میکند و از بین میبرد . میتوان از آن برای حفظ شی در مقابل انرژی جلوگیری از بازتاب انرژی، تعیین ماهیت تابش یا ارسال گزینشی یک یا چند مولفه تابشی استفاده کرد مانند جاذبهای آکوستیکی وجاذبهای مایکروریو
[مهندسی گاز] جذب کننده
[نفت] ظرف جذب
[پلیمر] جذب کن، چیز جذب کننده، کشنده

جملات نمونه

1. The UV absorber, 2-hydroxy-4-acryloyloxybenzophenone (2H4ABP), was prepared via the reaction of 4-dihydoxybenzophenone (UV-0) and acryloyl chloride.
[ترجمه ترگمان]The UV، ۲ - هیدروکسی - ۴ - acryloyloxybenzophenone (۲ H۴ABP)از طریق واکنش ۴ - dihydoxybenzophenone (UV - ۰)و acryloyl کلرید تهیه شد
[ترجمه گوگل]جذب UV، 2-hydroxy-4-acryloyloxybenzophenone (2H4ABP)، از طریق واکنش 4-dihydoxybenzophenone (UV-0) و acryloyl chloride تهیه شد

2. Abstract: A new project of an automotive shock absorber is developed based on magnetic levitation technique.
[ترجمه ترگمان]چکیده: یک پروژه جدید از جذب کننده شوک خودرو براساس تکنیک شناوری مغناطیسی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]چکیده پروژه جدیدی از یک جذب کننده شوک خودرو براساس تکنیک انبساط مغناطیسی طراحی شده است

3. Indolenine compound, near infrared absorber, and toner containing the same.
[ترجمه ترگمان]ترکیب Indolenine، نزدیک جذب کننده infrared، و نرم کننده مو نیز همین کار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]ترکیب Indolenine، نزدیک جذب مادون قرمز، و تونر حاوی همان

4. In fact, the spring of the absorber is not massless.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، فنر جاذب massless نیست
[ترجمه گوگل]در واقع، بهار جذب نشده است

5. Decreasing initial transmission of the saturable absorber can cause pulse energy increase, pulse duration decrease and the threshold pump power increase respectively.
[ترجمه ترگمان]کاهش انتقال اولیه جذب کننده saturable می تواند باعث افزایش انرژی پالس، کاهش طول پالس و افزایش قدرت پمپ آستانه شود
[ترجمه گوگل]کاهش انتقال اولیه جذب اشباع می تواند موجب افزایش انرژی پالس شود، کاهش مدت پالس و افزایش قدرت پتانسیل پتانسیل

6. UV absorber BAD is prepared with phenol, acetone, and salicylic acid as primary materials. The proper binding about acid agents and the annealed solvent are selected.
[ترجمه ترگمان]جذب کننده اشعه UV برای مواد اولیه، با فنول، استون و سالیسیلیک اسید تهیه می شود اتصال مناسب در مورد عوامل اسیدی و حلال annealed انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]جذب UV توسط BAD با فنل، استون و اسید سالیسیلیک به عنوان مواد اولیه تهیه می شود اتصال مناسب برای عوامل اسیدی و حلال آنیل، انتخاب می شود

7. Elevators ( lifts ) with an excellent shock aBsorBer go up and down steadily.
[ترجمه ترگمان]elevators (آسانسور)با یک شوک بسیار عالی بالا و پایین می رود
[ترجمه گوگل]بالابرها (بالابرها) با شوک عالی aBsorBer به طور پیوسته به بالا و پایین می روند

8. CIGS film absorber layer, which plays crucial role in enhancing the conversion efficiency of solar cell.
[ترجمه ترگمان]لایه جذب کننده فیلم نیز نقش مهمی در افزایش راندمان تبدیل سلول خورشیدی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]لایه جذب فیلم CIGS که نقش مهمی در افزایش کارایی تبدیل سلول های خورشیدی ایفا می کند

9. An external overflow pipe connects the absorber reaction tank to the box.
[ترجمه ترگمان]یک لوله سرریز خارجی، مخزن واکنش جذب کننده را به جعبه متصل می کند
[ترجمه گوگل]یک لوله سرریز خارجی، مخزن واکنش جذب را به جعبه متصل می کند

10. Innovative absorber, fully absorbed, super absorbability could lock the blood and provide more comprehensive protection.
[ترجمه ترگمان]جاذب مبتکرانه، کاملا مجذوب، ابر absorbability می تواند خون را قفل کرده و حفاظت جامع تری را فراهم کند
[ترجمه گوگل]جذب نوآورانه، کاملا جذب شده، جذب فوق العاده می تواند خون را قفل کرده و محافظت جامع تر را فراهم کند

11. In the end, a sample of spring absorber tolerance design is introduced.
[ترجمه ترگمان]در پایان، نمونه ای از طراحی تلرانس بهار معرفی می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک نمونه از طراحی تحمل جذب کننده بهار معرفی شده است

12. The design objectives of electronic-controlled pneumatic adjustable shock absorber under 'hard' and 'soft' damping situation are defined.
[ترجمه ترگمان]اهداف طراحی جذب کننده شوک مکانیکی تحت کنترل الکترونیکی تحت شرایط میرایی سخت و نرم تعریف شده اند
[ترجمه گوگل]اهداف طراحی کنترل الکترونیکی کنترل پنوماتیک تحت شرایط سخت 'سخت' و 'نرم' محاسبه می شوند

13. Brundle's trouble had been caused by a split exhaust pipe which overheated a shock absorber.
[ترجمه ترگمان]این مشکل ایجاد یک لوله اگزوز که باعث ایجاد شوک الکتریکی شده بود، ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]مشکل Brundle بوسیله یک لوله اگزوز تقسیم شده بود که یک جذب شوک را بیش از حد گرم کرد

14. During an impact, the scalp acts as rotational shock absorber by both compressing and sliding over the skull.
[ترجمه ترگمان]در طی یک ضربه، پوست سر به عنوان جاذب ضربه چرخشی توسط هم فشرده و هم فشرده در جمجمه عمل می کند
[ترجمه گوگل]در طول ضربه، پوست سر به وسیله هر دو فشرده سازی و کشیدن بیش از جمجمه به عنوان کمک فنر چرخشی عمل می کند

15. It adjusts itself to road conditions, switching each shock absorber from firm to soft in just 150 milliseconds.
[ترجمه ترگمان]این روش خود را با شرایط جاده ها تنظیم می کند و هر جذب کننده شوک را از یک شرکت به عرض ۱۵۰ میلی ثانیه کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این خود را به شرایط جاده تنظیم می کند، تغییر هر ضربه گیر از شرکت به نرم تنها در 150 میلی ثانیه

پیشنهاد کاربران

جاذب

Absorb = جذبیدن
Absorbing = جذبیدن، جذبان
جذبان مانند خندان.
Absorbingly = جذبانانه
Absorbed = جذبیده
Absorbedly = جذبیدِهانه
Absorber = جذبنده
Absorbable = جذبپذیر
Absorbability = جذبپذیری
Absorbabilize = جذبپذیرایاندن
Absorbent = جذبمند
Absorbentity = جذبمندی
Absorbance = جذبوَری
Absorbancy = جذبمندی
Absorptive = جذبومند
Absorptivate = جذبومَندیدن
Absorptivation = جذبومَندِش
Absorptiveness = جذبومندیّت
Absorptivity = جذبومندی
Absorption = جذبش
Absorptance = جذبَند




absorber ( فیزیک )
واژه مصوب: جذبنده
تعریف: هر ماده با مقطع جذبِ نوترون زیاد که بتوان از آن در تنظیم آهنگ واکنش هسته ای استفاده کرد


کلمات دیگر: