کلمه جو
صفحه اصلی

quantum mechanics


(فیزیک) مکانیک کوانتومی، نظریه ی کوانتوم، نگره ی چنده

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) مکانیک کوانتومی، نظریه‌ی کوانتوم، نگرهی چنده


مکانیک کوانتومی


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: quantum-mechanical (adj.)
• : تعریف: (used with a sing. or pl. verb) a theory in physics describing the motion of objects in terms of the principles of quantum theory.

• branch of physics dealing with the descripiton of behavior of subatomic particles in terms of quanta

دیکشنری تخصصی

[شیمی] مکانیک کوانتومی
[برق و الکترونیک] مکانیک کوانتمی - مکانیک کوانتومی مطالعه ساختار اتمی و پدیده های مربوط به آن به صورت کمیتهایی که قابل اندازه گیری هستند .
[ریاضیات] مکانیک کوانتمی
[آمار] مکانیک کوانتومی

مترادف و متضاد

branch of quantum physics


Synonyms: statistical mechanics, wave mechanics


جملات نمونه

1. Both quantum mechanics and chaos theory suggest a world constantly in flux.
[ترجمه ترگمان]هم مکانیک کوانتومی و هم تیوری هرج و مرج یک جهان را به طور پیوسته در جریان القا می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو روش مکانیک کوانتومی و نظریه هرج و مرج جهان را به طور مداوم در شار نشان می دهد

2. Quantum mechanics is the study of the way atoms behave.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی مطالعه رفتار اتم ها است
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی مطالعه روش اتم ها است

3. To understand quantum mechanics, we must come to terms with complex-number weightings.
[ترجمه ترگمان]برای درک مکانیک کوانتومی، باید با اعداد مختلط باشیم
[ترجمه گوگل]برای درک مکانیک کوانتومی، ما باید با مقیاس های پیچیده ارزیابی کنیم

4. In general, quantum mechanics does not predict a single definite result for an observation.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مکانیک کوانتومی یک نتیجه قطعی را برای مشاهده پیش بینی نمی کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مکانیک کوانتومی یک نتیجه مشخص برای یک مشاهده را پیش بینی نمی کند

5. John Pople has set new standards for quantum mechanics, theoretical chemists, and for the general chemistry community.
[ترجمه ترگمان]جان Pople استانداردهای جدیدی را برای مکانیک کوانتومی، شیمی شیمی نظری و برای جامعه شیمی عمومی تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]جان پاور استانداردهای جدیدی را برای مکانیک کوانتومی، شیمی درمانی و جامعه شیمی عمومی تعیین کرده است

6. Quantum mechanics depicts space as a seething foam of uncertainty, with unimaginably short-lived elementary particles appearing and disappear ing.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی فضا را به عنوان یک موج خروشان از عدم قطعیت به تصویر می کشد که به طور غیرقابل تصوری ذرات بنیادی کوچک زنده ظاهر می شوند و ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی فضای را به عنوان یک فوم پرتاپ عدم اطمینان نشان می دهد، با ذرات ابتدایی غیرقابل تصور کوتاه مدت ظاهر می شود و ناپدید می شود

7. This feature of quantum mechanics proved very distasteful to some of the very men who had helped to create the subject.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی مکانیک کوانتومی برای برخی از مردانی که به خلق این موضوع کمک کرده بودند بسیار ناخوشایند بود
[ترجمه گوگل]این ویژگی مکانیک کوانتوم به برخی از مردان بسیار که به ایجاد موضوع کمک کرده بودند بسیار ناراحت کننده بود

8. The whole point of quantum mechanics is that it has a different view of reality.
[ترجمه ترگمان]کل نقطه مکانیک کوانتومی این است که دیدگاه متفاوتی از واقعیت دارد
[ترجمه گوگل]کل نقطه مکانیک کوانتومی این است که آن دیدگاه متفاوت از واقعیت دارد

9. Quantum mechanics, although now eighty years old, has shown no signs of transforming the school science curriculum.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی، با این که اکنون هشتاد ساله است، هیچ نشانه ای از تبدیل برنامه درسی دانش آموزان به مدرسه نشان نداده است
[ترجمه گوگل]اگرچه اکنون مکانیک کوانتومی هشتاد و یک ساله است، هیچ نشانه ای از تبدیل برنامه آموزشی علمی مدرسه نشان داده نشده است

10. Here, quantum mechanics provides us with a remarkable economy.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، مکانیک کوانتومی برای ما یک اقتصاد قابل توجه فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در اینجا، مکانیک کوانتومی ما را با یک اقتصاد قابل توجه فراهم می کند

11. Early quantum mechanics required that interactions between sub-nuclear particles and atoms occur in spaces which are free of energy and mass.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی اولیه مستلزم آن است که برهم کنش میان ذرات هسته ای و اتم ها در فضاهای که عاری از انرژی و جرم هستند رخ دهد
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی اولیه نیاز داشت که تعاملات بین ذرات زیر اتمی و اتم ها در فضاهای بدون انرژی و جرم اتفاق می افتد

12. It is a striking feature of quantum mechanics, however, that for identical particles the rules are different.
[ترجمه ترگمان]این یک ویژگی قابل توجه مکانیک کوانتومی است، با این حال، برای ذرات یک سان، قوانین متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]این یک ویژگی قابل توجهی از مکانیک کوانتومی است، اما برای ذرات یکسان قوانین متفاوت هستند

13. They are still worrying about the foundations of quantum mechanics that were laid down sixty-five years ago.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز هم نگران اصول مکانیک کوانتومی هستند که شصت و پنج سال پیش تعیین شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در مورد پایه های مکانیک کوانتومی که شصت و پنج سال پیش قرار داشتند نگران هستند

14. Quantum cryptography exploits a key principle of quantum mechanics, according to which certain aspects of any subatomic process are inherently unknowable.
[ترجمه ترگمان]رمزنگاری کوانتومی از اصول کلیدی مکانیک کوانتومی استفاده می کند، که براساس آن برخی از جنبه های هر فرآیند درون اتمی ذاتا قابل شناخت هستند
[ترجمه گوگل]رمزنگاری کوانتومی از اصل کلیدی مکانیک کوانتومی بهره می برد، که بر طبق آن جنبه های خاصی از فرایند زیر اتمی به طور ذاتی غیر قابل شناخت است


کلمات دیگر: