کلمه جو
صفحه اصلی

scavenger


معنی : سپور، روبنده، جانور کثافت خور، جانور لاشخور
معانی دیگر : (آدمی که در آشغال یا چیزهای دور انداخته دنبال خوراک یا چیزهای به دردخور می گردد) آخال گزین، زباله گرد، آشغال خور، (جانور) لاشخور، آخالخور، تنظیف کردن، سپوری کردن، جاروب کردن

انگلیسی به فارسی

جانور لاشخور، جانور کثافت خور، سپور، تنظیف کردن،سپوری کردن، جاروب کردن


تسخیر کننده، روبنده، سپور، جانور کثافت خور، جانور لاشخور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that scavenges, esp. an animal that eats decaying flesh.

- Vultures are not predators but scavengers.
[ترجمه ترگمان] کرکس ها منسوب به جانوران scavengers نیستند
[ترجمه گوگل] پرورش دهنده ها شکارچیان نیستند بلکه پرورش دهنده ها نیستند
- We were a couple of scavengers looking in the dumpster for something to serve as a table.
[ترجمه ترگمان] یه چند تا حیوون خونگی بودیم که توی سطل آشغال نگاه می کردیم که به عنوان یه میز سرو کار داشته باشیم
[ترجمه گوگل] ما یک زن و شوهر از دست رفته به دنبال چیزی که برای میز غذا به عنوان میز آشپزخانه نگاه می کنیم

• one who cleans; animal that feeds on trash or decaying flesh; street cleaner; one who searches through garbage for usable materials
a scavenger is a person, bird, or animal that collects food or other things by searching among waste and unwanted objects.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] رباینده

مترادف و متضاد

سپور (اسم)
dustman, sweeper, scavenger

روبنده (اسم)
sweeper, scavenger, housecleaner

جانور کثافت خور (اسم)
scavenger

جانور لاشخور (اسم)
scavenger

جملات نمونه

1. Macrophage: a large scavenger cell present in connective tissue and in many major organs and tissues.
[ترجمه ترگمان]macrophage: یک سلول بزرگ scavenger در بافت پیوندی و در بسیاری از اندام ها و بافت های مهم وجود دارد
[ترجمه گوگل]ماکروفاژ یک سلول بزرگ کننده که در بافت همبند و در بسیاری از اندام ها و بافت های اصلی وجود دارد

2. The second major category of feeders is the scavenger group.
[ترجمه ترگمان]دومین گروه عمده of گروه scavenger است
[ترجمه گوگل]دومین دسته بزرگ فیدرها گروه فله ای است

3. Oxyhaemoglobin, a scavenger of nitric oxide, also abolished the relaxations but methaemoglobin had no such effect.
[ترجمه ترگمان]Oxyhaemoglobin، a از نیتریک اکسید، این سرگرمی ها را حذف کرد اما methaemoglobin چنین تاثیری نداشت
[ترجمه گوگل]Oxyhaemoglobin، توزیع کننده اکسید نیتریک، آرامبخش را نیز لغو کرد، اما مته هموگلوبین چنین تاثیری نداشت

4. We had a scavenger hunt at the party.
[ترجمه ترگمان] ما یه مسابقه scavenger داشتیم که تو مهمونی شکار می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در حزب یک شکار خزنده داریم

5. The city, though, was a sparkly scavenger hunt and the prospect of office drag and a trudging predetermined trajectory sent me reeling into a panic attack.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این شهر یک شکار scavenger درخشان بود و دورنمای کشش دفتری و یک خط سیر از پیش تعیین شده، مرا گیج کرده و به یک حمله وحشت زده تبدیل کرده بود
[ترجمه گوگل]شهر، با این حال، یک شکار طعمه ای جادویی بود و چشم انداز کشیدن دفتر و مسیری که از پیش تعیین شده بود، به من حمله کرد

6. Scavenger hunts. Hide items such as tins of food, tube of toothpaste, toys, shoes etc. around your house and let your kids find them.
[ترجمه ترگمان]شکار scavenger اقلامی چون قوطی های غذا، لوله خمیر دندان، اسباب بازی، کفش و غیره را در اطراف خانه خود پنهان کنید و بگذارید کودکان آن ها را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]شکارچی شکار می کند پنهان کردن مواردی مانند قلع مواد غذایی، لوله خمیر دندان، اسباب بازی، کفش و غیره در اطراف خانه خود و اجازه دهید بچه ها شما را پیدا کنند

7. Gas scavenger sachets (2 are also provided within the sealed chamber to remove atmospheric oxygen, thus causing a further reduction in the chamber pressure.
[ترجمه ترگمان]sachets Gas (۲ نیز در داخل محفظه آب بندی برای حذف اکسیژن جوی تامین می شود، در نتیجه باعث کاهش بیشتر فشار محفظه می شود
[ترجمه گوگل]دسته های گاز گیرنده گاز (2 نیز در داخل محفظه مهر و موم شده برای حذف اکسیژن اتمسفر فراهم می شود، بنابراین باعث کاهش بیشتر فشار محفظه می شود

8. He is not a scavenger nor just a moving appetite as some sharks are.
[ترجمه ترگمان]او یک لاشخور نیست و نه فقط اشتهای زیاد کوسه ها
[ترجمه گوگل]او بعنوان یک مهاجم و نه فقط یک اشتیاق در حال حرکت است که برخی کوسه ها دارند

9. Photo Scavenger Hunt IdeasIt gets people working jnd laughing together, requires little equipment and has lots of room for creativity.
[ترجمه ترگمان]عکس \"هانت IdeasIt\" (Hunt هانت IdeasIt)به افرادی که در حال خندیدن به یکدیگر هستند، نیاز دارد، به تجهیزات کوچک نیاز دارد و فضای زیادی برای خلاقیت دارد
[ترجمه گوگل]عکس شکار شکار IdeasIt می شود مردم کار Jnd خنده با هم، نیاز به تجهیزات کوچک و دارای مقدار زیادی برای خلاقیت

10. He's just fit for a job as scavenger.
[ترجمه ترگمان]او فقط برای کاری به عنوان لاشخور مناسب است
[ترجمه گوگل]او فقط برای شغل به عنوان تسلی دهنده مناسب است

11. At the beginning of your upkeep, sacrifice Anurid Scavenger unless you put a card from your graveyard on the bottom of your library. Krosa's topmost bottom feeder. Illus.
[ترجمه ترگمان]در آغاز of، Anurid را قربانی کنید، مگر اینکه یک کارت از گورستان شما در پایین کتابخانه خودتان نصب کنید topmost feeder Krosa Illus
[ترجمه گوگل]در ابتدای نگهداری خود، Anurid Scavenger را قربانی کنید، مگر اینکه یک کارت از قبرستان خود را در پایین کتابخانه خود قرار دهید پایین ترین فیدر Krosa Illus

12. He be just fit for a job as scavenger.
[ترجمه ترگمان] اون فقط برای کاری مثل \"scavenger\" مناسبه
[ترجمه گوگل]او فقط برای یک شغل به عنوان فریبنده مناسب است

13. The methods of sulfide scavenger selection, several used sulfide scavengers and the application how - to were introduced.
[ترجمه ترگمان]روش های انتخاب scavenger سولفیدی چندین مورد استفاده از آشغال sulfide سولفیدی و نحوه معرفی آن ها را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]روش های جمع آوری سولفید، چندین کاربرده سولفید استفاده شده و نحوه کاربرد آن معرفی شد

14. He be just fit aas scavenger.
[ترجمه ترگمان] اون فقط با \"aas\" بازی میکنه
[ترجمه گوگل]او فقط می تواند یک مهاجم است

پیشنهاد کاربران

پاک کننده

آشغال جمع کن، در پی اقلام کم ارزش، به دنبال موارد/چیزهای بی ارزش

نظافت چی، رفتگر

زباله گرد

لاشخورها

scavenger ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: زباله گرد
تعریف: کسی که از میان پسماندهای جامد مواردی را به طور غیرقانونی جدا می کند


کلمات دیگر: