کلمه جو
صفحه اصلی

beta


معنی : بتا، دومین حرف الفبای یونانی
معانی دیگر : حرف دوم الفبای یونانی، رقم دوم (فهرست یا لیست)، نفر یا چیز دوم، (نجوم) نام دومین ستاره ی هر استارگان (صورت فلکی) از نظر میزان درخشش (که بعد از آن نام استارگان ذکر می شود مثلا: beta centauri)، نام تجارتی دستگاه الکترونیکی برای ضبط و گذاشتن نوار ویدیو

انگلیسی به فارسی

بتا، دومین حرف الفبای یونانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the second letter of the Greek alphabet.

• (informal) beta test, final testing period for new computer software before it is released on the market; beta group, group of users who test a program before general distribution
second letter of the greek alphabet
beta is the second letter of the greek alphabet, and is sometimes used as a mark given for a student's work.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] بتا[ حروف یونان بتا] بهره ی جریان یک ترانزیستور در آرایش امیتر مشترک ( امیتر متصل به زمین ) . بتا به صورت نسبت تغییر کوچک جریان کلکتور به تغییر جریان بیس در صورت ثابت بودن ولتاژ کلکتور تعریف می شود.
[ریاضیات] دومین حرف الفبای یونانی، بتا، ?

مترادف و متضاد

بتا (اسم)
beta

دومین حرف الفبای یونانی (اسم)
beta

being tested


Synonyms: dubious, experimental, flaky, mostly working, new, pre-release, suspect, testing, unready


جملات نمونه

1. a beta emitter
گسیلگر اشعه ی بتا

2. Moving rapidly through school, he graduated Phi Beta Kappa from the University of Kentucky at age 1
[ترجمه ترگمان]او در سن ۱ سالگی از دانشگاه کنتاکی فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]او به سرعت از طریق مدرسه حرکت کرد، او Phi Beta کاپا را از دانشگاه کنتاکی در سن 1 سالگی فارغ التحصیل کرد

3. The revolutionary new system goes into beta test this month.
[ترجمه ترگمان]این ماه، سیستم جدید انقلابی در آزمون بتا قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این سیستم انقلابی جدید در ماه جاری به آزمایش بتا می رسد

4. Verio will begin beta trials of the new application service with customers by the end of 199
[ترجمه ترگمان]در پایان سال ۱۹۹ آزمایش بتای برنامه کاربردی جدید با مشتریان آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]Verio آزمایشات بتا سرویس سرویس جدید با مشتریان را تا انتهای سال 199 آغاز خواهد کرد

5. The company will also start a Microsoft-controlled field beta test.
[ترجمه ترگمان]شرکت همچنین یک آزمون بتای می دانی تحت کنترل مایکروسافت را آغاز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین یک آزمایش بتا آزمایشی تحت کنترل مایکروسافت را آغاز خواهد کرد

6. The Beta stands on a much higher plane of civilization and is more developed.
[ترجمه ترگمان]بتا در سطح بسیار بالاتری از تمدن قرار دارد و توسعه یافته تر است
[ترجمه گوگل]بتا در سطح بالایی از تمدن قرار دارد و بیشتر توسعه یافته است

7. So beta merely uses the correlation coefficient to weight the ratio of the risks of the security and the market.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بتا فقط از ضریب همبستگی برای کاهش نسبت ریسک امنیت و بازار استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین بتا صرفا با استفاده از ضریب همبستگی برای وزن نسبت به خطرات امنیتی و بازار است

8. But some of it is beta software.
[ترجمه ترگمان]اما برخی از آن ها نرم افزار بتا هستند
[ترجمه گوگل]اما بعضی از آن نرم افزار بتا است

9. Beta is a fine orange star of spectral type M, beautiful in binoculars; it has been suspected of slight variability.
[ترجمه ترگمان]بتا یک ستاره درخشان نارنجی از نوع M، زیبا در دوربین چشمی است؛ این ستاره به تغییرات جزیی متهم شده است
[ترجمه گوگل]بتا یک ستاره نارنجی خوب از نوع طیفی M است که در دوربین های عکاسی زیبا دیده می شود آن را در تنوع اندکی مشکوک است

10. It is expected to go beta in March next year.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این شرکت در ماه مارس سال آینده به این بیماری ادامه دهد
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که در ماه مارس سال آینده بتا برگزار شود

11. As it's a beta version, it's tricky to give ClarisWorks a star rating.
[ترجمه ترگمان]همانطور که این یک نسخه بتای است، ارایه یک درجه بندی ستاره دشوار است
[ترجمه گوگل]همانطور که یک نسخه بتا است، ClarisWorks یک امتیاز ستاره است

12. It is going into beta test now with ships planned for early next year.
[ترجمه ترگمان]اکنون با کشتی هایی که برای اوایل سال آینده برنامه ریزی شده اند، آزمایش بتا خواهد شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به آزمایشات بتا در حال حاضر با کشتی های برنامه ریزی شده برای اوایل سال آینده است

13. Beta particles can penetrate the skin but can be stopped by metal.
[ترجمه ترگمان]ذرات بتا می توانند به پوست نفوذ کنند اما می توانند توسط فلز متوقف شوند
[ترجمه گوگل]ذرات بتا می توانند به پوست نفوذ کنند اما می توانند توسط فلز متوقف شوند

14. Among the actions which Ahlquist had attributed to beta receptors was the stimulation of the rate and force of the heartbeat.
[ترجمه ترگمان]از جمله کارهایی که Ahlquist به گیرنده های بتا نسبت داده بودند، محرک نرخ و نیروی ضربان قلب بود
[ترجمه گوگل]در میان اقداماتی که اهلکیست به گیرنده های بتا نسبت داده بود تحریک نرخ و نیروی ضربان قلب بود

15. There was no manual with the beta version, but the package as a whole is a cinch to use.
[ترجمه ترگمان]هیچ دستی با نسخه بتای وجود ندارد، اما بسته به عنوان یک کل یک cinch برای استفاده است
[ترجمه گوگل]هیچ نسخه دستی با نسخه بتا وجود نداشت، اما بسته به طور کلی یک سینک برای استفاده است

پیشنهاد کاربران

بتا

یک نام از نام های مختلف نسخه های نرم افزار ( بتا )

بتا ، یک کلمه ی یونانی هست که میشه ب یعنی دومین حرف الفبای یونانی.
Beta:The second alphabet of Greek language.

نسخه آزمایشی نرم افزار رو میگن


کلمات دیگر: