کلمه جو
صفحه اصلی

wraparound


معنی : شال
معانی دیگر : (جامه) لنگ مانند، دورپیچ، کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند

انگلیسی به فارسی

کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند، شال


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something that wraps around or that has overlapping parts, esp. a skirt that wraps around with sufficient overlapping that it covers the body even though it is fastened only at the waist.
صفت ( adjective )
• : تعریف: overlapping, appearing to overlap, or having parts that overlap.

- a wraparound skirt
[ترجمه ترگمان] یک دامن کوتاه
[ترجمه گوگل] دامن دامن

• object that is curved around another; piece of clothing that adjusts to the body by wrapping it around (e.g. a skirt, coat, etc.)
of that which wraps around body (e.g. a skirt)
a wrap-around skirt is one that you put on by tying it round your body rather than by stepping into it.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تداوم یک عملیات مانند تغییر در مکان حافظه از بزرگترین مان آدرس پذیر به اولین مکان آدرس پذیر ادامه داده در بالای صفحه CRT هنگامی که محل پایین صفحه پرشده باشد بازگشت به اولین محل و موقعیت قابل آدرس دهی در حافظه هنگامی که در خلال یک عملکرد آخرین محل آدرس دهی مورد استفاده واقع شده باشد توسعه وسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیه ای از صفحه نمایش

مترادف و متضاد

شال (اسم)
scarf, shawl, wraparound

جملات نمونه

a wraparound skirt

دامن که دور بدن می‌پیچند


1. a wraparound skirt
دامن که دور بدن می پیچند

2. Dressed in town clothes and wraparound shades, they stand out from the throng of tribal dress and ochre bodies.
[ترجمه ترگمان]آن ها ملبس به لباس شهری و رنگ های تیره، از ازدحام لباس قبیله ای و پیکره ای سرخ مایل به بیرون می ایستند
[ترجمه گوگل]در لباس های شهر و سایه های پنهانی لباس می پوشیدند، آنها از لباس های قبیله ای و بدن های اوحر ایستاده بودند

3. You can include an octagonal tower, a wraparound porch or a two-story vaulted-glass-walled kitchen.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک برج هشت ضلعی، یک ایوان wraparound و یا یک آشپزخانه دو طبقه دارای طاق قوسی را در بر داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک برج هشت ضلعی، یک حیاط خلوت یا یک آشپزخانه شیشه ای با قفسه سقف دو طبقه داشته باشید

4. I hated to exchange the basic wraparound for a tailored suit, but I had priorities.
[ترجمه ترگمان]از تعویض لباس پایه برای یک کت و شلوار مناسب متنفر بودم، اما من اولویت داشتم
[ترجمه گوگل]من از تعجب مبنی بر مبادله اساسی برای لباس مناسب استفاده می کردم، اما اولویت هایم را داشتم

5. These wraparound units culminate in an upswept rear edge, introducing a Saab design theme from the 9-5 range and classic 900 model.
[ترجمه ترگمان]این واحدهای wraparound در لبه عقب upswept به حد خود رسیدند و موضوع طراحی Saab را از محدوده ۹ - ۵ و مدل کلاسیک ۹۰۰ به وجود آوردند
[ترجمه گوگل]این واحدهای wraparound در لبه عقب قرار گرفته اند و یک طرح طراحی Saab از مدل 9-5 و مدل کلاسیک 900 معرفی شده است

6. The soft shoe was made of wraparound leather, similar to a moccasin.
[ترجمه ترگمان]کفش نرم از چرم wraparound ساخته شده بود شبیه به کیسه چرمی بود
[ترجمه گوگل]کفش نرم از چرم پشمالو ساخته شده است، شبیه به موکاسین

7. This book is wraparound rise have the following marked characteristics.
[ترجمه ترگمان]این کتاب دارای ویژگی های مشخص زیر است
[ترجمه گوگل]این کتاب در حال افزایش است، ویژگی های مشخص شده زیر است

8. The wraparound jacket band on the 20th volume of Hiromu Arakawa's Fullmetal Alchemist manga will confirm on Friday that a new television anime series is in the works.
[ترجمه ترگمان]The مانگا در رده بیستم volume Hiromu Arakawa s s در روز جمعه تایید خواهد کرد که یک مجموعه تلویزیونی تلوزیونی جدید در این سری آثار وجود دارد
[ترجمه گوگل]گروه ژاکت گردنبند در جلد 20 مانگای کیمیاگر Fullromal Hiromu Arakawa روز جمعه تایید می کند که مجموعه ای از انیمیشن های تلویزیونی جدید در آثار است

9. In the near field, an effect from the wraparound connection is distinguished.
[ترجمه ترگمان]در میدان نزدیک، یک اثر از ارتباط wraparound متمایز است
[ترجمه گوگل]در زمینه نزدیک، اثر از اتصال wraparound مشخص شده است

10. Word and sometimes page wraparound is automatically performed as needed.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات کلمه and به طور خودکار به صورت نیاز اجرا می شود
[ترجمه گوگل]کلمه و گاهی اوقات صفحه wraparound به صورت خودکار انجام می شود به عنوان مورد نیاز

11. Wraparound rise, basically have the following big characteristics.
[ترجمه ترگمان]افزایش قابل توجه، اساسا دارای ویژگی های بزرگ زیر است
[ترجمه گوگل]افزایش وزن، اساسا دارای ویژگی های زیر است

12. Such, pure, abstract opposite quantity and specific, wraparound absolute magnitude, the public does not look to give the correlation between both, can't help wanting to ask: Grow fast. . .
[ترجمه ترگمان]این کمیت، خالص، انتزاعی مخالف و به طور خاص، با عظمت مطلق، مردم نگاه نمی کنند که همبستگی بین هر دو را ایجاد کنند، نمی توانند به خواستن از آن ها کمک کنند: سریع رشد کنند
[ترجمه گوگل]چنین مقدار تقریبی خالص، انتزاعی و غیرمستقیم، عموم مردم به دنبال ایجاد همبستگی بین این دو نیستند، نمی توانند به خواسته های خود بپردازند

13. Young Duval manages a somewhat sinister presence on the course in wraparound sunglasses.
[ترجمه ترگمان]از عینک آفتابی wraparound، دو مرد جوان در حال حاضر یک حضور نسبتا شوم را بر روی این درس مدیریت می کنند
[ترجمه گوگل]Young Duval یک حضور تا حدودی ناخوشایند را در این دوره در عینک آفتابی wraparound مدیریت می کند

14. The car had an extremely small glasshouse with a sharply raked wraparound windscreen and a minute roof.
[ترجمه ترگمان]ان جا یک بازداشتگاه بسیار کوچک با یک سقف دار و یک سقف شیشه ای داشت
[ترجمه گوگل]این ماشین دارای یک گلخانه ای بسیار کوچک با یک شیشه جلو و یک سقف کوتاه است

پیشنهاد کاربران

احاطه کننده

به دور خود پیچیدن


کلمات دیگر: