کلمه جو
صفحه اصلی

bolometer


(فیزیک) تابش سنج، بولومتر

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) تابش‌سنج، بولومتر


بلومتر


انگلیسی به انگلیسی

• instrument to measure radiant energy

دیکشنری تخصصی

[شیمی] تابش سنج، بولومتر
[برق و الکترونیک] تابش سنج و بولومتر وسیله ای که انرژی زیر قرمز یا ریز موج را اندازه می گیرد . دارای یک عنصر مقاومتی است که در صورت گرم شدن یا انرژی تابیده مقاومت آن تغییر می کند .
[زمین شناسی] تابش سنج دستگاه برقی حساسی برای اندازه گیری تشعشعات حرارتی بکار رود. از این وسیله برای آشکار ساختن دمای سطح ستارگان و بررسی ناحیه زیر قرمز طیف استفاده می شود

جملات نمونه

1. Uncooled bolometer infrared focal plane arrays with high-performance and low-cost have become research hot spots on infrared thermal imaging.
[ترجمه ترگمان]آرایه های صفحه اصلی مادون قرمز با کارایی بالا و کم هزینه، به نقاط داغ تحقیقاتی در تصویربرداری حرارتی مادون قرمز تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]آرایه های هواپیما کانونی مادون قرمز با عملکرد بالا و کم هزینه، از نقاط خنثی شده، نقاط داغ تحقیق در تصویربرداری حرارتی مادون قرمز شده است

2. The technology bolometer will be a new industry in next decade.
[ترجمه ترگمان]این فن آوری در دهه آینده یک صنعت جدید خواهد بود
[ترجمه گوگل]بولومتر فناوری یک صنعت جدید در دهه آینده خواهد بود

3. The paper describes an apparatus, bolometer and system for measuring the specific heat of small samples above liquid nitrogen temperature using relaxation calorimetry.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک دستگاه، bolometer و سیستم را برای اندازه گیری گرمای خاص نمونه های کوچک بالای دمای نیتروژن مایع با استفاده از کالری سنجی، توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک دستگاه، بلومتر و سیستم برای اندازه گیری گرمای ویژه نمونه های کوچک با درجه حرارت مایع نیتروژن با استفاده از کالریمتری آرام سازی را توصیف می کند

4. The responsivity of the superconducting bolometer is analyzed.
[ترجمه ترگمان]The of superconducting bolometer آنالیز شده است
[ترجمه گوگل]پاسخگویی بلومتر ابررسانا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است

5. After compared with the uncooled pyroelectric thermal imager, the bolometer thermal imager owns the better performance.
[ترجمه ترگمان]پس از مقایسه با uncooled حرارتی pyroelectric pyroelectric، the حرارتی bolometer دارای عملکرد بهتری است
[ترجمه گوگل]پس از مقایسه با نمایشگر گرمایی خورشیدی ناپیوسته، نمایشگر حرارت سنج بولومتری دارای عملکرد بهتر است

6. Preparation of thermal sensitive thin film resistor is one of key technologies in uncooled micro bolometer IR FPA fabrication.
[ترجمه ترگمان]آماده سازی مقاومت غشای نازک حرارتی، یکی از تکنولوژی های کلیدی در ساخت میکرو bolometer IR uncooled است
[ترجمه گوگل]آماده سازی مقاومتی مقاوم در برابر حرارتی یکی از فن آوری های کلیدی در تولید خنک کننده بکار رفته در IR FPA می باشد

7. We use the thermal sensing circuit to replace the special material in antenna coupled bolometer in other process which the CMOS process does not provide.
[ترجمه ترگمان]ما از مدار سنجش حرارتی برای جایگزینی مواد خاص در bolometer کوپل شده آنتن در فرآیند دیگری که فرآیند CMOS ارائه نمی دهد، استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما با استفاده از مدار حسگر حرارتی برای جایگزین مواد خاص در آنتن همراه بولومتر در فرایند دیگر که در آن فرایند CMOS را فراهم نمی کند

8. Analysis of the simulation result attests that the thermal isolation structure is important in the design of a bolometer detector thus endorsing the present work.
[ترجمه ترگمان]تحلیل نتایج شبیه سازی موید این امر است که ساختار جداسازی حرارتی در طراحی آشکارساز bolometer مهم است و بنابراین کار حاضر را تایید می کند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نتیجه شبیه سازی نشان می دهد که ساختار انزوا حرارتی در طراحی آشکارساز بلومتر مهم است و بنابراین در حال تایید کار فعلی است

9. Radiation loss and neutral flux loss in HT—6B TOKAMAK have been measured by means of the bolometer.
[ترجمه ترگمان]افت تابش و افت شار خنثی در حزب التحریر ۶ B به وسیله of اندازه گیری شده است
[ترجمه گوگل]از دست دادن شعاع و از دست رفتن شار خورشید در HT-6B TOKAMAK با استفاده از بلومتر اندازه گیری شده است

10. Study on designing of sensor device's structures and whole reasonable fabrication process, which are two key issues of uncooled infrared bolometer that based on MEMS technique.
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی طراحی سازه های حسگر و کل فرآیند ساخت منطقی، که دو مساله کلیدی of مادون قرمز uncooled هستند که مبتنی بر تکنیک MEMS می باشند
[ترجمه گوگل]مطالعه طراحی سازه های سنسور و فرآیند تولید کامل منطقی، که دو موضوع کلیدی بولومتر مادون قرمز خاموش است که براساس تکنیک MEMS انجام می شود

11. The properties, preparation and characteristics of vanadium oxide thin film, which has been successfully used in un cooled micro bolometer fabrication, are reviewed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها، آماده سازی و ویژگی های فیلم نازک اکسید وانادیوم، که با موفقیت در ساخت میکرو bolometer un مورد استفاده قرار گرفت، مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]خواص، آماده سازی و ویژگی های فیلم نازک اکسید وانادیوم، که با موفقیت در تولید میکرو بولومتر Un-cooled مورد استفاده قرار گرفت، بررسی می شود

12. The system employs multiple detectors, each comprising an antenna coup LED with a device ( a bolometer) for measuring the energy of incident electromagnetic radiation.
[ترجمه ترگمان]این سیستم چندین ردیاب را بکار می گیرد که هر یک شامل یک LED یک آنتن با یک دستگاه (a)برای اندازه گیری انرژی تابش الکترومغناطیسی تابش است
[ترجمه گوگل]این سیستم با استفاده از آشکارسازهای چندگانه، هر کدام شامل یک LED کودتا آنتن با یک دستگاه (یک بولومتر) برای اندازه گیری انرژی تابش الکترومغناطیسی حادثه است


کلمات دیگر: