کلمه جو
صفحه اصلی

word processor


(کامپیوتر) واژه پرداز، واژآما

انگلیسی به فارسی

(کامپیوتر) واژه‌پرداز، واژآما


پردازنده کلمه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a computerized device, such as an electronic typewriter, or combination of devices, such as a video screen, program, memory, and printer, used to generate, edit, print, store, duplicate, or transmit text.

(2) تعریف: a person who operates such a device or devices.

• special computer program that allows one to edit documents that have been entered into the computer
a word processor is an electronic machine which has a keyboard and a screen like a computer terminal, but which is used as a typewriter to produce documents, letters, and other printed material.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کلمه پرداز
[برق و الکترونیک] واژه پرداز، ویرایشگر

مترادف و متضاد

document processing program


Synonyms: data processor, editor, text editor, word processing program


جملات نمونه

1. Most reports are produced on a word processor.
[ترجمه ترگمان]اغلب گزارش ها بر روی یک پردازشگر کلمه تولید می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر گزارش ها بر روی یک پردازشگر کلمه تولید می شوند

2. The system came bundled with a word processor, spreadsheet and graphics program.
[ترجمه ترگمان]سیستم با یک پردازشگر کلمه، صفحه گسترده و برنامه گرافیکی انطباق پیدا کرد
[ترجمه گوگل]سیستم همراه با یک پردازشگر کلمه، صفحه گسترده و برنامه گرافیکی همراه بود

3. I can use a word processor but I don't understand its operation.
[ترجمه ترگمان]می توانم از یک کلمه پرداز استفاده کنم، اما این عمل را نمی فهمم
[ترجمه گوگل]من می توانم از یک پردازنده ی کلمه استفاده کنم اما عملیات آن را درک نمی کنم

4. Work produced on a word processor tends to look more professional.
[ترجمه ترگمان]کار تولید شده بر روی یک پردازشگر کلمه به نظر حرفه ای بیشتری می رسد
[ترجمه گوگل]کار بر روی یک پردازشگر کلمه، به نظر می رسد حرفه ای تر باشد

5. He would often be working away on his word processor late into the night.
[ترجمه ترگمان]او اغلب در حال کار روی کلمه پرداز شب در شب کار می کرد
[ترجمه گوگل]او غالبا کار دشواری را در پردازشگر کلمه خود در اواخر شب انجام می دهد

6. Having a word processor would be a help.
[ترجمه ترگمان]داشتن یک پردازشگر کلمه کمک خواهد بود
[ترجمه گوگل]داشتن یک پردازشگر کلمه یک کمک خواهد بود

7. I have my own word processor and printer at home, so that everything I need is on tap.
[ترجمه ترگمان]من کلمه پرداز و چاپگر رو در خونه دارم پس همه چیزایی که لازم دارم اینه که ضربه بزنم
[ترجمه گوگل]من پردازشگر و چاپگر خودم را در خانه دارم، به طوری که همه چیزهایی که نیاز دارم، روی شیر است

8. Which word processor do you have on your computer?
[ترجمه ترگمان]کدوم کلمه پرداز تو کامپیوتر تو کار می کنه؟
[ترجمه گوگل]کدام پردازنده کلمه شما روی رایانه شما دارید؟

9. I left my word processor in her keeping when I went abroad.
[ترجمه ترگمان]وقتی به خارج سفر کردم کلمه پرداز را در او جا گذاشتم
[ترجمه گوگل]وقتی به خارج از کشور رفتم، پردازشگر کلمه من را ترک کرد

10. This word processor allows you to work with two documents at one time.
[ترجمه ترگمان]این پردازشگر کلمه به شما این امکان را می دهد که با دو سند در یک زمان کار کنید
[ترجمه گوگل]این پردازنده کلمه اجازه می دهد تا شما را به کار با دو اسناد در یک زمان

11. You can even use a word processor, as long as it will let you save the files as plain text.
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید از یک پردازشگر کلمه، تا زمانی که اجازه دهید فایل را به عنوان متن ساده ذخیره کنید، استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما حتی می توانید یک کلمه پردازنده را استفاده کنید تا زمانی که فایل ها به صورت متن ساده ذخیره شود

12. Microsoft releases GUI along with tip-top word processor.
[ترجمه ترگمان](مایکروسافت)GUI را با پردازشگر کلمه برتر منتشر می کند
[ترجمه گوگل]مایکروسافت رابط کاربری GUI را همراه با پردازشگر صوتی نوکیا منتشر می کند

13. The word processor proved to be, and still is, a joy after my own old typewriter at home.
[ترجمه ترگمان]کلمه پرداز ثابت شد، و هنوز هم لذت بخش از ماشین تحریر قدیمی خودم در خانه است
[ترجمه گوگل]پردازشگر کلمه ثابت شده است، و هنوز هم، یک شادی بعد از صفحه نمایش ماشین من قدیمی خود را در خانه است

14. The word processor automatically divides your text into pages.
[ترجمه ترگمان]پردازشگر کلمه به طور خودکار متن شما را به صفحات تقسیم می کند
[ترجمه گوگل]پردازنده کلمه به طور خودکار متن شما را به صفحات تقسیم می کند

15. The latest update to your trusty old word processor can barely keep up with your keystrokes.
[ترجمه ترگمان]آخرین به هنگام سازی یک پردازشگر کلمه قدیمی قابل اعتماد، به سختی می تواند با keystrokes شما حفظ شود
[ترجمه گوگل]آخرین بروزرسانی به پردازنده کلمه قدیمی شما قابل اطمینان است که به سختی میتواند با فشارهای کلیدی شما حفظ شود

پیشنهاد کاربران

واژه پرداز، ویرایشگر

How did an author ever write a book without a word processor?
( Inside reading1 )
لغت نامه ( معمولاآخرکتابا مینویسن )

How did an author ever write a book without a word processor?
( Inside reading1 )
لغت نامه ( معمولا آخرکتابا میبینیم؛فهرست لغات )

word processor ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: واژه‏پرداز
تعریف: نرم‏افزار مخصوص واژه‏پردازی


کلمات دیگر: