کلمه جو
صفحه اصلی

leapt

انگلیسی به فارسی

زمان گذشته ساده فعل Leap


قسمت سوم فعل Leap


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of leap.

• leapt is a past tense and past participle of leap.

Simple Past: leapt, Past Participle: leapt


جملات نمونه

1. He leapt into the car and drove like a maniac to the hospital.
[ترجمه ترگمان]او به داخل اتومبیل پرید و مانند دیوانه ای به بیمارستان رفت
[ترجمه گوگل]او به ماشین کوبید و مانند یک دیوانه به بیمارستان رفت

2. The dog leapt forward,but it failed to clear the fence.
[ترجمه ترگمان]سگ جلو پرید، اما موفق نشد حصار را خاموش کند
[ترجمه گوگل]سگ جهش به جلو، اما نتوانست حصار را پاک کند

3. When her brother was criticized she leapt to his defence.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که برادرش مورد انتقاد قرار گرفت، به دفاع از او پرداخت
[ترجمه گوگل]هنگامی که برادرش از او انتقاد کرد، به دفاع از خود افتاد

4. The tiger leapt at the hunter.
[ترجمه ترگمان]ببر به طرف شکارچی پرید
[ترجمه گوگل]ببر در شکارچی جهش یافته است

5. He leapt into the river and saved the child from drowning.
[ترجمه ترگمان]او به طرف رودخانه پرید و بچه را از غرق شدن نجات داد
[ترجمه گوگل]او به رودخانه جهنم رفت و بچه را از غرق شدن نجات داد

6. He leapt out of his car and ran towards the house.
[ترجمه ترگمان]از ماشین بیرون پرید و به طرف خانه دوید
[ترجمه گوگل]او از ماشینش جهنم رفت و به طرف خانه رفت

7. A dolphin leapt out of the water.
[ترجمه ترگمان]دلفین از آب بیرون پرید
[ترجمه گوگل]دلفین از آب بیرون می آید

8. The despairing girl went to the well and leapt in.
[ترجمه ترگمان]دختر نومید به چاه رفت و از جا جست
[ترجمه گوگل]دختر ناامید به چاه رفت و به جهنم رفت

9. He leapt onto the train just as it was pulling away.
[ترجمه ترگمان]درست موقعی که داشت از کنار قطار خارج می شد سوار قطار شد
[ترجمه گوگل]همانطور که در حال کشیدن است، او به قطار برخاست

10. The cat leapt from the chair.
[ترجمه ترگمان]گربه از روی صندلی پرید
[ترجمه گوگل]گربه جهنم از صندلی

11. He cracked the whip and the horse leapt forward.
[ترجمه ترگمان]شلاق را برداشت و اسب به جلو جست
[ترجمه گوگل]او شلاق خورد و اسب پابرجا شد

12. Stephen leapt up and caught the ball in one hand.
[ترجمه ترگمان]استفان از جا جست و توپ را در یک دست گرفت
[ترجمه گوگل]استفان بالا رفت و توپ را در یک دست گرفت

13. She shrieked and leapt from the bed.
[ترجمه ترگمان]او جیغ کشید و از تخت پایین پرید
[ترجمه گوگل]او از تختخواب تکان می خورد

14. The dog leapt over the fence.
[ترجمه ترگمان]سگ از روی نرده ها پرید
[ترجمه گوگل]سگ جهش بیش از حصار

15. The horse leapt a five-foot wall.
[ترجمه ترگمان]اسب از یک دیوار پنج فوتی پایین پرید
[ترجمه گوگل]اسب جهش یک دیوار 5 فوت است

پیشنهاد کاربران

جهش

گذشته leap به معنی پریدن


کلمات دیگر: