کلمه جو
صفحه اصلی

sterilize


معنی : عقیم کردن، سترون کردن، نازا و عشوه، بی بار یا بی حاصل کردن
معانی دیگر : نازا کردن، گندزدایی کردن، ضد عفونی کردن

انگلیسی به فارسی

سترون کردن، نازا کردن، بی بار یا بی حاصل کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sterilizes, sterilizing, sterilized
مشتقات: sterilizable (adj.), sterilizer (n.)
(1) تعریف: to free of live microorganisms; decontaminate.
متضاد: contaminate

(2) تعریف: to render unable to reproduce, as by removing or damaging the reproductive organs.

• make sterile; decontaminate, disinfect (also sterilise)
if you sterilize a thing or place, you make it completely clean and free from germs.
if a person or an animal is sterilized, they have an operation that makes it impossible for them to have or produce babies.

مترادف و متضاد

عقیم کردن (فعل)
frustrate, castrate, mock, spay, sterilize, narrow down

سترون کردن (فعل)
sterilize

نازا و عشوه (فعل)
sterilize

بی بار یا بی حاصل کردن (فعل)
sterilize

make clean or unproductive


Synonyms: alter, antisepticize, autoclave, castrate, change, clean, decontaminate, desexualize, disinfect, emasculate, fix, fumigate, incapacitate, make sterile, neuter, pasteurize, purify, sanitize, spay


Antonyms: dirty


جملات نمونه

1. Sulphur is also used to sterilize equipment.
[ترجمه ترگمان]سولفور نیز برای sterilize تجهیزات مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]گوگرد نیز برای استریل کردن تجهیزات استفاده می شود

2. Antiseptic is used to sterilize the skin before giving an injection.
[ترجمه ترگمان]Antiseptic قبل از تزریق به تزریق، برای تمیز کردن پوست به کار می رود
[ترجمه گوگل]آنتی سپتیک برای استریل کردن پوست قبل از تزریق استفاده می شود

3. Always sterilize the needle to prevent infection.
[ترجمه ترگمان]همیشه از سرنگ برای جلوگیری از عفونت استفاده کنید
[ترجمه گوگل]همیشه سوزن را برای جلوگیری از عفونت استریل کنید

4. Scald the needles to sterilize them.
[ترجمه ترگمان]سوزن را باز کن تا آن ها را ضدعفونی کند
[ترجمه گوگل]سوزن ها را به عقب انداختن آنها را تمیز کنید

5. Sterilize the bottles with boiling water.
[ترجمه ترگمان]بطری ها را با آب جوش Sterilize
[ترجمه گوگل]استریل کردن بطری ها با آب جوش

6. You can't sterilize children against violences.
[ترجمه ترگمان]شما نمی تونید بچه ها رو ضد این بزرگ کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید کودکان را در برابر خشونت ها عقیم کنید

7. There is no need to launder bedding or sterilize clothing.
[ترجمه ترگمان]دیگر نیازی به رخت شویی یا لباس sterilize نیست
[ترجمه گوگل]نیازی به تمیز کردن ملافه یا لباس پوشیدن نیست

8. Sterilize the needle in boiling water.
[ترجمه ترگمان]سوزن را در آب جوش فرو کنید
[ترجمه گوگل]سوزن را در آب جوش بریزید

9. You can sterilize a needle by holding it in a flame.
[ترجمه ترگمان]میتونی یه سوزن رو با نگه داشتن اون تو یه شعله ضدعفونی کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک سوزن را با نگه داشتن آن در یک شعله عقیم کنید

10. Why do they sterilize the needle for lethal injections?
[ترجمه ترگمان]چرا سوزن رو برای تزریق مرگبار ضدعفونی میکنن؟
[ترجمه گوگل]چرا این سوزن را برای تزریق کشنده استریل می کنند؟

11. Conclusion Peracepic acid can replace formaldehyde to sterilize dialyzer and it is safe as well as effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اسید Peracepic می تواند formaldehyde را به sterilize dialyzer جایگزین کند و این ماده سالم و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اسید پراتسیپیک می تواند فرمالدئید را به منظور استریلیزاسیون دیالیزر تعویض کند و همچنین موثر و امن باشد

12. A more efficient technique is to sterilize the attracted insects.
[ترجمه ترگمان]یک روش کارآمدتر این است که حشرات را جذب کند
[ترجمه گوگل]یک تکنیک کارآمدتر این است که حشرات جذب شده را استریل کنند

13. The ultraviolet ray light can sterilize the packaging material.
[ترجمه ترگمان]نور اشعه ماورا بنفش می تواند مواد بسته بندی را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]نور اشعه ماوراء بنفش می تواند مواد بسته بندی را استریلی کند

After her illness, she became sterile.

پس از بیماری نازا شد.


sterilized surgical instruments

ابزار جراحی گندزدایی‌شده


پیشنهاد کاربران

لم یزرع کردن، بایر کردن

استریل کردن

روزی رَساد ( امیدوار ام روزی برسد ) که دست اندرکاران گرد آوردن و نوشتن واژه نامه ها از سبک غربیان بی آموزند و معنای واژه ها را توضیح دهند نه آن که بگویند این واژه به معنای آن واژه است
این واژه در زبان انگلیسی دو معنی دارد؛

معنای نخست

همه باکتریها یا دیگر خرده اُرگانیسمهای چیزی را نابود کردن و کُشتن

ترجمه؛ میکروبکُشی کردن، اَمیکروباندن، بیمیکروباندن

اَ پیشوندی هم معنا با نا و بی است و معنای نادارندگی می دهد پس اَمیکروب با بی میکروب برابرمعنا است

پسوند آندن پسوندی فعل ساز است که فعل سببی می سازد پس اَمیکروباندن و بیمیکروباندن هردو معنی می دهند بی میکروب کردن

معنای دوم

کاری کردن که کسی یا چیزی نازای و نافرزندآور شود بویژه با برداشن یا مسدود کردن اندام سکسانه یا جنسی

ترجمه؛ نازایاندن، نافرزنداوراندن، اَفرزنداوراندن، ستَروَنیدن

توضیح نازایاندن، نازای صفتی به معنای ناتوان از فرزند زادن است و پسوند آندن آن را فعل می کند پس نازایاندن به معنای ناتوان از فرزندزایی کردن است

توضیح نافرزنداوراندن یا اَفرزنداوراندن؛ فرزندآور صفتی به معنای توانا بر فرزند زادن یا فرزند آوردن است و پیشوندِ اَ یا نا آن را منفی می کند پس اَفرزنداور صفتی است به معنای ناتوان از فرزند زادن یا فرزند آوردن است و پسوند آندن آن را فعل می کند بنابرین اَفرزنداوراندن به معنای ناتوان از فرزندزایی یا فرزندآوری کردن

توضیح سترونیدن؛ ستَروَن صفتی است به معنای نازای، بی بر، بی بار، بی میوه، بی محصول، بی نتیجه، تولیدنکننده ی ایده و تصور.
میان س و ت هیچ مصوتی نیست، با اضافه کردن پسوند مصدریِ ایدن یا آدن یا دیگر پسوندهای مصدری می توان آن را فعل کرد پس ستَروَنیدن به معنای ناتوان کردن از تولید کردن فرزند، میوه، نتیجه، محصول، ایده و تصور است.

بی میکروب کردن، نازای کردن، نازایاندن، اَمیکروباندن، بیمیکروباندن، میکروبکُشی کردن

بهتر است بگوییم و بنویسیم؛ ویمیکروبیدن

ریشه شناسی؛ فعل نوساخته از پیشوندِ ویـ و واژه میکروب، پیشوند ویـ به پیش از بنواژه می چسبد و به معنی جدا کردن و برداشتن و دور کردن بنواژه از چیز یا کسی دیگر است پس وی میکروب ریشه ای به معنی دور کردن یا برداشتن میکروب از چیزی است.

sterilize ( پزشکی )
واژه مصوب: سترون کردن
تعریف: از بین بردن همۀ ریزاندامگان های موجود در مواد یا اشیا


کلمات دیگر: