1. rounded periods
جملات کامل و زیبا
2. i rounded the island in a small boat
در یک قایق کوچک جزیره را دور زدم.
3. i rounded the street corner
گوشه ی خیابان را پیمودم.
4. she rounded her lips and tried to whistle
او لب های خود را گرد کرد و کوشید سوت بزند.
5. we rounded out the party with a "happy birthday" song
مهمانی را با سرود ((تولدت مبارک)) ختم کردیم.
6. our talks rounded into a plan
صحبت های ما به نقشه ای انجامید.
7. the runners rounded the racecourse three times
دوندگان سه بار میدان مسابقه را دور زدند.
8. He rounded the clay into a sphere.
[ترجمه ترگمان]او خاک رس را به کره تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]او رس را به یک کره متصل کرد
9. The cowboys rounded the cattle up.
[ترجمه ترگمان]کابوی ها گاوها را جمع و جور کردند
[ترجمه گوگل]گاوچران گاو را گرد می کند
10. She rounded upon him in the office,charging him with telling lies about her.
[ترجمه ترگمان]او را در دفتر جمع کرد و او را با دروغ گفتن به خود متهم کرد
[ترجمه گوگل]او در دفترش بر روی او متمرکز شد و او را با دروغ گفتن درباره او شنیده بود
11. Smooth rounded corners make cleaning easier.
[ترجمه ترگمان]گوشه های گرد و صاف تمیز کردن را آسان تر می کنند
[ترجمه گوگل]گوشه های گرد صاف ساده تر می شود
12. I rounded off the corners with sandpaper.
[ترجمه ترگمان]من با کاغذ سمباده گوشه و کنار کشیدم
[ترجمه گوگل]گوشه ها را با کاغذ انباشته کردم
13. The police rounded up a number of suspects.
[ترجمه ترگمان]پلیس تعدادی از مظنونین را دستگیر کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس تعدادی مظنون را جمع کرد
14. He rounded off the sharp corners of the table with a piece of sandpaper.
[ترجمه ترگمان]با یک تکه کاغذ سمباده گوشه میز را دور زد
[ترجمه گوگل]او گوشه های تیز میز را با یک تکه کاغذ انباشته کرد
15. The performance was rounded off with a one - act play .
[ترجمه ترگمان]نمایش با یک نمایش یک عمل گرد شد
[ترجمه گوگل]عملکرد با یک بازی یکپارچه خاتمه یافت
16. The storms had abated by the time they rounded Cape Horn.
[ترجمه ترگمان]طوفان ها تا زمانی که دماغه هورن را گرد کرده بودند فروکش کرده بود
[ترجمه گوگل]طوفان ها تا زمانی که Cape Horn را می پوشند، کاهش یافته است