کلمه جو
صفحه اصلی

drawstring


معنی : طناب کشی، نخ کشی
معانی دیگر : بند شلوار، بند کیسه (که با آن در کیسه را می بندند)، ن  کشی، طناب کشی برای پرده وغیره

انگلیسی به فارسی

نخ‌کشی، طناب‌کشی (برای پرده و غیره)


طناب، طناب کشی، نخ کشی


انگلیسی به انگلیسی

• string running through the opening of a bag or garment which can be pulled tight in order to close the opening
a drawstring is a cord that goes through a seam round an opening, for example at the top of a bag or a pair of trousers. when the cord is pulled tighter, the opening gets smaller.

مترادف و متضاد

طناب کشی (اسم)
drawstring

نخ کشی (اسم)
drawstring, threading, filature

جملات نمونه

1. Pockets: single compartment with drawstring; deep lid pocket with rear zip; deep pocket on sack front with semi-circular zip.
[ترجمه ترگمان]جیبش: تک کوپه با نخ، جیبی عمیق با زیپ rear
[ترجمه گوگل]جیب: محفظه تک با طناب؛ جیب درب عمیق با زیپ عقب؛ جیب عمیق در جعبه جبهه با زیپ نیم دایره ای

2. Other features: elasticated drawstring at waist, elasticated ankle.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های دیگر: elasticated در دور کمر، مچ پا
[ترجمه گوگل]ویژگی های دیگر: طناب کششی elasticated در کمر، مچ پا elasticated

3. They fasten with a drawstring.
[ترجمه ترگمان]با نخ نخ بسته می شوند
[ترجمه گوگل]آنها با یک طناب گیر بسته میشوند

4. Jane pulled on her trousers and tied the drawstring.
[ترجمه ترگمان]جین شلوارش را پوشید و نخ زه را بست
[ترجمه گوگل]جین بر شلوارهایش کشیده و طناب را گره خورده است

5. He laid upon the table a drawstring purse of soft leather, that chinked faintly as it shifted and settled.
[ترجمه ترگمان]او کیسه ای از چرم نرم را روی میز گذاشت که با صدای ضعیفی که جابه جا می شد و به هم می خورد به هم می خورد
[ترجمه گوگل]او بر روی میز گذاشته بود یک کیف چرمی از چرم نرم، که به آرامی در حال حرکت و سکونت افتاد

6. Thin vertical stripes and a drawstring waist make this divided dress ideal for the fuller figure.
[ترجمه ترگمان]نوارهای باریک عمودی و پوشش drawstring این لباس را برای اندام کامل تر به بهترین شکل ایده آل می کنند
[ترجمه گوگل]خطوط عمودی نازک و کمر طناب دار این لباس تقسیم شده ایده آل را برای شکل کامل تر نشان می دهد

7. A cylindrical drawstring bag used by sailors to hold their clothing and other gear.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه حاوی زباله استوانه ای از ملوانان برای نگه داشتن لباس و لوازم دیگر
[ترجمه گوگل]کیسه طناب استوانه ای که ملوانان برای پوشیدن لباس و وسایل دیگر خود استفاده می کنند

8. Padded drawstring top and matching bottom features flowers in bright colors against a pink checkered setting.
[ترجمه ترگمان]Padded از بالا و تطابق با گل های بارنگ روشن در رنگ های روشن در مقابل یک محیط شطرنجی صورتی رنگ
[ترجمه گوگل]گلدوزی بالا و تطبیق ویژگی های پایین گل در رنگ های روشن در برابر تنظیمات صورتی کرک شده

9. Front zipper and a waist drawstring.
[ترجمه ترگمان]یک زیپ و یک کمر بند از آن
[ترجمه گوگل]زیپ جلو و طناب کمر

10. He pulled the drawstring and closed the bag.
[ترجمه ترگمان]او نخ را کشید و بسته را بست
[ترجمه گوگل]او طناب را کشید و کیف را بسته کرد

11. Raglan sleeves create an hour glass shape, drawstring accentuates the smallest part of your midriff.
[ترجمه ترگمان]آستین های Raglan یک شکل شیشه ای ساعت ایجاد می کنند، در حالی که کم ترین بخشی از شکمش را خنثی می کند
[ترجمه گوگل]آستین های Raglan شکل یک ساعت شیک ایجاد می کنند، طناب را کوچکترین قسمت موی شما را برجسته می کند

12. Long Pajama pants have an elasticized waist drawstring tie front.
[ترجمه ترگمان]شلوار دراز مدته که کمر نخ داره
[ترجمه گوگل]شلوار بلند پیراهن دارای یک دست کراوات کمربند کمرنگ است

13. Ribbed crew neckline with attached drawstring hood lined in soft waffle-knit cotton.
[ترجمه ترگمان]crew یقه گشاد شده با روپوش پشمی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]گردن بندی خدمه برشی با هود طناب دار متصل شده در پنبه نرم وفل

پیشنهاد کاربران

بند شلوار یا شرت



کلمات دیگر: