soldering

1. Soldering was valuable for such purposes as attaching handles to vessels or closing the final links of chains.

[ترجمه ترگمان]soldering برای چنین اهدافی چون اتصال به کشتی ها و یا بستن حلقه های نهایی زنجیر ارزشمند بود
[ترجمه گوگل]لحیم کاری برای اهداف مهم مانند دسته بندی دسته ها و بسته شدن لینک های نهایی زنجیرهای ارزشمند بود

2. Copper pads lift off when soldering Excessive heat applied during soldering.

[ترجمه ترگمان]هنگامی که لحیم کاری و گرمای بیش از حد در طول لحیم کاری و لحیم کاری انجام شود، لایه های مس حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]در هنگام لحیم کاری پد های مس باعث لغزش می شوند گرمای بیش از حد در طی لحیم کاری

3. Like the tip of a soldering iron.

[ترجمه ترگمان]مثل نوک آهن
[ترجمه گوگل]مانند نوک لحیم کاری آهن

4. The reflection of a soldering iron in protective goggles as the musical weapons are forged.

[ترجمه ترگمان]انعکاس یک اهن لحیم کاری در عینک محافظ به عنوان سلاح های موسیقی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]انعکاس یک آهن لحیم کاری در عینک های محافظ به عنوان سلاح های موسیقایی جعلی است

5. Suitable for maintenance industry, reassembling soldering tin of integrated circuit.

[ترجمه ترگمان]مناسب برای صنعت نگهداری، یک لحیم کاری افتضاح مدار مجتمع
[ترجمه گوگل]مناسب برای صنعت تعمیر و نگهداری، دوباره تجمع قلع لحیم کاری مدار مجتمع

6. Applicable to automatic and soldering process without pharmacon .

[ترجمه ترگمان]تبدیل شدن به فرآیند جوشکاری اتوماتیک و لحیم کاری بدون pharmacon
[ترجمه گوگل]مناسب برای فرایند اتوماتیک و لحیم کاری بدون دارونکو

7. The soldering qualities of radiating fin are increased by adding Mg spalls in vacuo soldering furnace.

[ترجمه ترگمان]ویژگی های لحیم کاری در باله از طریق اضافه کردن spalls منیزیم در یک لوله لحیم کاری vacuo افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]ویژگی های لحیم کاری باله های تابشی با افزودن اسپری های Mg در کوره لحیم کاری واکسن افزایش می یابد

8. I first experimented with a Weller instant soldering iron.

[ترجمه ترگمان] من برای اولین بار با یه آهن لحیم شدیم برای اولین بار آزمایش کردم
[ترجمه گوگل]من ابتدا با یک لحیم لحیم کاری Weller آزمایش کردم

9. Hands-on experience PCBA soldering and debug as first plus.

[ترجمه ترگمان]دست ها - بر روی تجربه لحیم کاری و اشکال زدایی به عنوان اولین اضافه
[ترجمه گوگل]تجربه دستکاری PCBA لحیم کاری و اشکال زدایی به عنوان اولین به علاوه

10. Suitable for all soldering of SMT, MCM, HIC placement and low power, short - time iron soldering.

[ترجمه ترگمان]مناسب برای لحیم کاری افتضاح SMT، MCM، hic و مقاومت کم، لحیم کاری آهن کوتاه مدت
[ترجمه گوگل]مناسب برای تمام لحیم کاری SMT، MCM، HIC قرار دادن و کم قدرت، لحیم کاری آهن کوتاه مدت

11. Usually be used to soldering the protector tube, sensor, wire, reproducer etc.

[ترجمه ترگمان]معمولا برای لحیم کاری لوله محافظ، سنسور، سیم، سیم و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]معمولا به لحیم کردن لوله محافظ، سنسور، سیم، پخش کننده و غیره مورد استفاده قرار می گیرد

12. Methods of SMT solder reflow, wave-soldering and manual soldering are presented in this paper.

[ترجمه ترگمان]روش های لحیم کاری reflow SMT، لحیم کاری موج و لحیم کاری دستی در این مقاله ارائه می شوند
[ترجمه گوگل]در این مقاله روشهای ذوب لحیم SMT، لحیم کاری لحیم کاری و لحیم کاری دستی معرفی شده است

13. Auto shift to tweezers or soldering iron function.

[ترجمه ترگمان]تعویض خودکار به موچین و یا لحیم کاری نقش آهن
[ترجمه گوگل]تغییر خودکار به موچین یا عمل جراحی

14. Smt Reflow Oven, Lead Free Wave Soldering Machine, Components forming Machine, Reflow Tracker, Lead Wire Cutter Cutting Tools, Broaches and Cutters.

[ترجمه ترگمان]smt Reflow، کوره، موج آزاد Lead ماشین، ماشین تشکیل قطعات، Reflow اسکریم، ابزار برش سیم Lead، broaches و cutters
[ترجمه گوگل]Smt Reflow کوره، سرب لحیم کاری رایگان لحیم کاری، قطعات تشکیل دستگاه، Reflow ردیاب، ابزار برش برش سیم برش، بروشس و برش

15. In SMT reflow soldering process, profiling a PCBA is a extremely important step.

[ترجمه ترگمان]در یک فرآیند لحیم کاری در SMT، پروفایل های پروفایل یک گام بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]در فرآیند لحیم کاری Reflow SMT، پروفیل یک PCBA یک گام بسیار مهم است

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران