کلمه جو
صفحه اصلی

slob


معنی : گل، لجن، ادم نامرتب و کثیف، ادم کثیف و ژولیده
معانی دیگر : (عامیانه) آدم کثیف، آدم شلخته، آدم بی عار

انگلیسی به فارسی

گل، لجن، آدم نامرتب وکثیف، آدم کثیف وژولیده


سیلاب، ادم نامرتب و کثیف، لجن، گل، ادم کثیف و ژولیده


انگلیسی به انگلیسی

• slovenly and obnoxious person (informal)
if you say that someone is a slob, you think they are very lazy and untidy; an informal word.

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an untidy, sloppy, or mannerless person.

مترادف و متضاد

گل (اسم)
mud, clay, lair, blossom, flower, silt, slob, slobber, slosh

لجن (اسم)
ooze, mud, slub, silt, slob, mire, slough, slobber, slush, slosh, sludge, slop

ادم نامرتب و کثیف (اسم)
slob

ادم کثیف و ژولیده (اسم)
slob

جملات نمونه

1. My boyfriend used to call me a fat slob.
[ترجمه ترگمان]دوست پسرم قبلا بهم می گفت شلخته و شلخته
[ترجمه گوگل]دوست پسر من به من تلفن زد

2. He's a big fat slob of a man - I can't stand him.
[ترجمه حامد قربانی] او مرد چرک و چاقی است. تحمل اش را ندارم
[ترجمه ترگمان]او یک مرد چاق و چله از یک مرد است - من نمی توانم او را تحمل کنم
[ترجمه گوگل]او چربی بزرگی از یک مرد است - نمی توانم او را تحمل کنم

3. Get out of bed, you fat slob!
[ترجمه ترگمان]از رختخواب بیا بیرون، ای شلخته و کثیف!
[ترجمه گوگل]از رختخواب بیرون بیایید

4. Get out of bed, you idle slob!
[ترجمه ترگمان]از رختخواب برو بیرون، شلخته و کثیف!
[ترجمه گوگل]از رختخواب بیرون بیایید

5. Jo's such a slob - how can you live like that?
[ترجمه ترگمان]جو خیلی شلخته است، چطور می توانی این طور زندگی کنی؟
[ترجمه گوگل]جوی چنین سیل - چطور میتونید مثل این زندگی کنید؟

6. And the big slob didn't even realize how objectionable he was.
[ترجمه ترگمان]و the هم حتی نفهمیده بود که او چقدر ناراحت است
[ترجمه گوگل]و سیلاب بزرگ حتی متوجه نشدم که او اعتراض دارد

7. His no-good slob of a kid was talking of having forty thousand dollars.
[ترجمه ترگمان]شلخته و شلخته او از داشتن چهل هزار دلار حرف می زد
[ترجمه گوگل]نوشیدنی خوب او یک بچه بود که صحبت از داشتن چهل هزار دلار بود

8. I choose to believe he was merely a slob rather than inefficient enough to walk around with bloodstains from his last victim.
[ترجمه ترگمان]من انتخاب کردم که او فقط کمی شلخته باشد تا با لکه های خون روی قربانی آخرین قربانی راه برود
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم بر این باور باشم که او فقط یک سیل بود و نه به اندازه کافی ناکارآمد بود که بتواند با خونریزی از آخرین قربانی خود دست و پنجه نرم کند

9. Why are you going out with that fat slob?
[ترجمه ترگمان]چرا با اون slob چاق میری بیرون؟
[ترجمه گوگل]چرا با آن چربی سیر می شوید؟

10. A worn out slob, he can not accustom himself to the idea of women playing the sport seriously.
[ترجمه ترگمان]او شلخته و کثیف است و نمی تواند عادت کند که این ورزش را جدی بگیرد
[ترجمه گوگل]یک ساندوی پوشیده شده، او نمیتواند خود را به این فکر بکشد که زنان به طور جدی ورزش کنند

11. You can look like a slob for free, I figure.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم تو هم می تونی مثل یه آدم شلخته و آزاد به نظر بیای
[ترجمه گوگل]من می توانم به صورت رایگان به نظر برسم، شکل می گیرم

12. If you keep dressing like a slob, no one's ever going to ask you for a date.
[ترجمه ترگمان]اگر مثل یک آدم شلخته و کثیف لباس بپوشی، هیچ کسی قرار نیست از تو برای یک قرار ملاقات دعوت کند
[ترجمه گوگل]اگر شما همچون یک سیب را سیر کنید، هیچ کس هرگز از شما برای تاریخ درخواست نمی کند

13. Instead of slob, every company need si the diligent employee.
[ترجمه ترگمان]به جای of، همه شرکت به کارمندان سخت کوش نیاز دارند
[ترجمه گوگل]به جای سیل، هر شرکت نیازمند کارمند سختگیرانه است

14. MIGUEL : You'' re a slob, Pedro, but you'' re a great photographer.
[ترجمه ترگمان]تو خیلی slob، پدرو، ولی تو عکاس خوبی هستی
[ترجمه گوگل]MIGUEL شما یک اسلوب هستید، پدرو، اما شما یک عکاس بزرگ هستید

15. I'm like cat here, a no - name slob.
[ترجمه ترگمان]من مثل گربه اینجا هستم
[ترجمه گوگل]من مثل گربه اینجا هستم، یک اسم بدون نام

پیشنهاد کاربران

کثیف، نامرتب، بهم ریخته

لجن - نکبت - آدم چرک و پیس و حال بهمزن با ظاهر فوق کثیف

These slobs are on 2008 Technology : این لجنای نکبت توی تکنولوژی سال ۲۰۰۸ گیر کردن هنوز


کلمات دیگر: