معنی : ساکن دورترین نقطه شمالی زمین، بسیار سرد
معانی دیگر : شمالی، اهل شمال، شمالگانی، شمالزی، (h بزرگ) وابسته به شمال زیان یا هیپربوریان ها، (اسطوره ی یونان) هیپربوریان (هریک از ساکنان نواحی بسیار شمالی)، باحرف کوچک ساکن دورترین نقطه شمالی زمین
hyperborean
معنی : ساکن دورترین نقطه شمالی زمین، بسیار سرد
معانی دیگر : شمالی، اهل شمال، شمالگانی، شمالزی، (h بزرگ) وابسته به شمال زیان یا هیپربوریان ها، (اسطوره ی یونان) هیپربوریان (هریک از ساکنان نواحی بسیار شمالی)، باحرف کوچک ساکن دورترین نقطه شمالی زمین
انگلیسی به فارسی
(باحرف کوچک) ساکن دورترین نقطه شمالی زمین، بسیارسرد
هیپربورین، ساکن دورترین نقطه شمالی زمین، بسیار سرد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: one who lives in an extreme northern region.
• (2) تعریف: (cap.) in Greek mythology, one of a people said to live in eternal sunlight in a land beyond the north wind.
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: indicating the far north or arctic region.
• مشابه: arctic
• مشابه: arctic
• (2) تعریف: very cold; frigid.
• مشابه: arctic, frigid
• مشابه: arctic, frigid
• member of a people who live in a country located beyond the north wind where there is perpetual sunshine and plenty (greek mythology)
(greek mythology) of the hyperboreans (people who live in a country located beyond the north wind where there is perpetual sunshine and plenty)
of or pertaining to extreme north regions; of or pertaining to people living in the arctic
person who lives in the extreme north regions (such as the arctic)
(greek mythology) of the hyperboreans (people who live in a country located beyond the north wind where there is perpetual sunshine and plenty)
of or pertaining to extreme north regions; of or pertaining to people living in the arctic
person who lives in the extreme north regions (such as the arctic)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] منطقه سرد شمالی مربوط به شرق دور، مربوط به یک ناحیه منجمد شمالی.
مترادف و متضاد
ساکن دورترین نقطه شمالی زمین (اسم)
hyperborean
بسیار سرد (صفت)
frigid, icy, gelid, hyperborean
کلمات دیگر: