کلمه جو
صفحه اصلی

monocotyledon


(گیاه شناسی) تک لپه (از رده ی liliopsida نهان دانگان) (monocot هم می گویند)، گیاه تک لپه

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) تک لپه (از رده‌ی Liliopsida نهان‌دانگان)


تک شاخدار


انگلیسی به انگلیسی

• plant which has one cotyledon, plant with one seed leaves (botany)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تک لپه، یک لپه

جملات نمونه

1. This occurs for non-woody monocotyledons of low biomass, where leaves form a constant high proportion of the total biomass.
[ترجمه ترگمان]این اتفاق برای monocotyledons غیر چوبی زیست توده کم رخ می دهد که در آن برگ ها مقدار زیادی از زیست توده را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]این اتفاق برای یکپارچه های غیر چوبدار کم بیوماس رخ می دهد، جایی که برگ ها نسبت ثابت زیادی از کل زیست توده را تشکیل می دهند

2. In angiosperms there are 475 species of monocotyledon and 567 species of dicotyledon.
[ترجمه ترگمان]در نهان دانه ها ۴۷۵ گونه of و ۵۶۷ گونه از dicotyledon وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کوهنوردان 475 گونه از یکساله و 567 گونه دوکوتلدون وجود دارد

3. The orchid belongs to the monocotyledon, formed with sepals, flower petals, 6 anthers (dividing into 2 circles) and gynoecia. it is one of the ancient famous flowers in our country.
[ترجمه ترگمان]ارکیده متعلق به the است که با sepals، گلبرگ های گل، ۶ anthers (تقسیم به ۲ دایره)و gynoecia تشکیل شده است این یکی از معروف ترین گل ها در کشور ماست
[ترجمه گوگل]ارکیده متعلق به یکپاچه بابونه است که با دانه ها، گلبرگ های گل، 6 سیلندر (به 2 حلقه تقسیم شده) و gynoecia تشکیل شده است این یکی از گل های معروف باستانی در کشور ما است

4. Of monocotyledon there are 270 species of graminaceous plants and 115 species of sedge plants, and of dicotyledon there are 212 legume plants and 5composite plants.
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۷۰ گونه از گیاهان graminaceous و ۱۱۵ گونه گیاهان گلدار وجود دارد و از dicotyledon، ۲۱۲ گیاه بنشن و ۵ گیاه مرکب وجود دارد
[ترجمه گوگل]از یکپاچۀ یکساله 270 گونه از گیاهان گیاهخوار و 115 گونه از گیاهان ساحلی وجود دارد و از دوکوتلدون 212 بوته و 5 ترکیب مرکب وجود دارد

5. The seed number of monocotyledon was higher than that of dicotyledonous, and the seed number of monocotyledon was 7times for that of dicotyledonous.
[ترجمه ترگمان]تعداد دانه of بیشتر از مقدار of بود و عدد دانه of ۷ برابر for بود
[ترجمه گوگل]تعداد بذر تکویلدون بالاتر از دوچرخه سواری بود و تعداد بذر یک قطعه قطعه یک بوته یک برابر 7 برابر یک دوچرخه است

6. In agriculture carried out rotation of Dicotyledon and Monocotyledon.
[ترجمه ترگمان]در کشاورزی گردش Dicotyledon و Monocotyledon صورت گرفت
[ترجمه گوگل]در کشاورزی دوچرخه سواری و دوچرخه سواری را انجام داد

7. Compared with other monocotyledon, the rice's genome is smaller, so it has been considered as the model plant to study monocotyledon.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با سایر monocotyledon، ژنوم برنج کوچک تر است، بنابراین به عنوان گیاه مدل برای مطالعه monocotyledon در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]ژنوم برنج نسبت به سایر گیاهان زراعی کوچکتر است، بنابراین به عنوان مدل گیاهی برای مطالعه یکپارچگی در نظر گرفته شده است

8. In general the monocotyledon is more difficult than dicotyledon in tissue culture.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی the دشوارتر از dicotyledon در فرهنگ بافت است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، یکپاچگی در کشت بافت دشوارتر از دوچرخه است

9. OBJECTIVE To investigate the function of the monocotyledon Coniothyriunsp polysaccharide to induce apoptosis of human Leucocythmia K562 cell lines in vitro.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بررسی عملکرد of Coniothyriunsp polysaccharide برای القا آپوپتوز سلول های K۵۶۲ ی انسانی در آزمایشگاه
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی عملکرد پلی ساکارید Coniothyriunsp تک سلولی به منظور ایجاد آپوپتوز سلول های سلولی K562 لکوسیتیسم انسان در شرایط آزمایشگاهی

10. The plan is firstly studied at the aspect that the monocotyledon is sowed and prototype of a machine trial-production .
[ترجمه ترگمان]این طرح ابتدا در این جنبه مورد مطالعه قرار گرفته است که در آن the ها کاشته می شوند و نمونه اولیه تولید یک ماشین می باشد
[ترجمه گوگل]این طرح در ابتدا مورد بررسی قرار گرفته است که یکپارچه کشت می شود و نمونه اولیه تولید آزمایشی دستگاه است

11. The herbicidal activity on dicotyledon weeds is better than on monocotyledon weeds.
[ترجمه ترگمان]فعالیت herbicidal بر روی علف های هرز بهتر از علف هرز است
[ترجمه گوگل]فعالیت علف کش در علف های هرز دوکوتلند بهتر از علف های هرز نخود است

12. We have built an efficient method to observe the stomata of monocotyledon by improving the traditional one.
[ترجمه ترگمان]ما یک روش کارآمد برای مشاهده منافذ of با بهبود روش سنتی ساخته ایم
[ترجمه گوگل]ما یک روش کارآمد برای رفع بوته های تک سلولی با بهبود سنتی ساخته ایم

13. The results showed that Vallisneria spinulosa had structural characteristics of aquatic monocotyledon with well-developed adventitious root and multi-node stolon.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که Vallisneria spinulosa دارای ویژگی های ساختاری of آبی با ریشه اورتو توسعه یافته و stolon چند گرهی است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که Vallisneria spinulosa دارای ویژگیهای ساختاری تک سگهای آبزی است که دارای Stolon ریشه و چندگانه است

14. Nevertheless, molecular biological technology requires the high-efficiency regeneration of plant tissues and cells which is comparatively difficult for the monocotyledon.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، فن آوری زیستی مولکولی نیازمند بازسازی بازده بالا بافت و سلول های گیاهی است که برای the نسبتا دشوار است
[ترجمه گوگل]با این وجود، تکنولوژی بیولوژیکی مولکولی نیازمند بازآفرینی با راندمان بالا بافت و سلول های گیاهی است که برای یکپارچه سازی گیاهان نسبتا مشکل است


کلمات دیگر: