1. we asked him questions, but he was completely mum
از او چند پرسش کردیم ولی او کاملا خاموش بود.
2. There was always a honeymoon period when Mum started a new job.
[ترجمه ترگمان]همیشه وقتی مامان کار جدیدی را شروع می کرد یک دوره ماه عسل وجود داشت
[ترجمه گوگل]همیشه یک دوره ماه عسل زمانی بود که مادر شروع به کار جدید کرد
3. Mum tried to anticipate all my needs.
[ترجمه ترگمان]مامان سعی کرد تمام نیازهای مرا پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]مامان سعی کرد همه نیازهایم را پیش بینی کند
4. My mum came over all giddy and had to sit down.
[ترجمه ترگمان]مادرم گیج شده بود و مجبور بود بنشیند
[ترجمه گوگل]مامانم بر همه گریه کرد و مجبور شدم نشستم
5. He was accusing my mum of having an affair with another man.
[ترجمه ترگمان]اون به مادرم متهم شده بود که با یه مرد دیگه رابطه داشته باشه
[ترجمه گوگل]او مادرم را متهم به داشتن رابطه با مرد دیگری کرد
6. Mum was a great believer in herbal medicines.
[ترجمه ترگمان]مامان به داروهای گیاهی معتقد بود
[ترجمه گوگل]مادرم معتقد به داروهای گیاهی بود
7. I shouldn't grumble about Mum — she's lovely really.
[ترجمه ترگمان]من نباید در مورد مادرم شکایت کنم او واقعا دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]من نباید در مورد مامان گریه کنم - او واقعا دوست داشتنی است
8. Mum, Lewis stuck out his tongue at me!
[ترجمه ترگمان]مامان، لو یس زبانش را به سمتم دراز کرد
[ترجمه گوگل]مادر، لوئیس زبان خود را در من گرفت!
9. It wasn't easy to lose puppy fat when Mum fed her on stodgy home cooking.
[ترجمه ترگمان]وقتی مامان در آشپزی stodgy به او غذا می داد آسان نبود
[ترجمه گوگل]آسان نبود که توله سگ چربی را از دست بدهد وقتی که مادرش در آشپزی خانه شلوغ تغذیه کرد
10. Mum, I can fight my own battles now.
[ترجمه ترگمان]مامان، من حالا می توانم با خودم مبارزه کنم
[ترجمه گوگل]مامان، من می توانم جنگ های خود را در حال حاضر مبارزه کنم
11. Mum paid for my driving lessons.
[ترجمه ترگمان]مامان برای درس رانندگی من پول داد
[ترجمه گوگل]مادر برای درس رانندگی من پرداخت می شود
12. My mum probably won't even notice I'm gone.
[ترجمه ترگمان]مادرم حتی متوجه حضور من هم نخواهد شد
[ترجمه گوگل]مادر من احتمالا حتی متوجه نمی شود که من رفته ام
13. It's nice for Mum to get out more.
[ترجمه ترگمان]خوبه که مامان بیشتر بیرون بره
[ترجمه گوگل]برای مامان خوب است که بیشتر بیاید
14. Don't be so nasty to your mum .
[ترجمه ترگمان]این قدر با مادرت بد نباش
[ترجمه گوگل]به مادرت عادت نکن
15. The whole family rallied round when Mum was ill.
[ترجمه ترگمان]وقتی مامان مریض بود همه خانواده دور هم جمع شدند
[ترجمه گوگل]تمام خانواده وقتی که مامان بیمار شد، گرد هم آمدند