1. be concerned with (something)
1- علاقمند بودن به (موضوعی)،ذینفع بودن در 2- مربوط بودن به،رابطه داشتن با
2. it is concerned with money
به پول مربوط است.
3. letters from concerned individuals
نامه های اشخاص ذیعلاقه
4. his parents were concerned about his health
والدینش نگران سلامتی او بودند.
5. our office is concerned with immigrant affairs
اداره ی ما با امور مهاجرتی سر و کار دارد.
6. the story was concerned with the consequences of war
داستان مربوط به پیامدهای جنگ بود.
7. we are all concerned about his health
ما همه نگران سلامتی او هستیم.
8. we are greatly concerned not to offend them
بسیار مشتاق هستیم که موجب رنجش آنها نشویم.
9. as far as money was concerned she was comfortably circumstanced
از نظر مالی در رفاه بود.
10. we spoke with the authorities concerned
با مقامات مربوطه صحبت کردیم.
11. as far as i am concerned
تا آنجایی که به من مربوط است
12. We are concerned about the size of our debt.
[ترجمه ترگمان]ما نگران اندازه بدهی خود هستیم
[ترجمه گوگل]ما درباره میزان بدهی ما نگرانیم
13. He said he had concerned for me very much last night.
[ترجمه ترگمان]اون گفت دیشب خیلی نگران من بوده
[ترجمه گوگل]او گفت که او شب گذشته بسیار نگران من بود
14. The one point that concerned us a little was. . .
[ترجمه گلی افجه ] تنها نکته ای که ما را نگران کرده بود
[ترجمه ترگمان] تنها نکته ای که نگران ما بود این بود که
[ترجمه گوگل]یک نکته ای که کمی به ما مربوط بود، بود
15. She doesn't seem unduly concerned about her exams.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که او بی جهت نگران امتحانات خود باشد
[ترجمه گوگل]او در مورد امتحاناتش نگران نباشید
16. I am still concerned about the left, you do not see my time.
[ترجمه ترگمان]من هنوز نگران سمت چپ هستم، وقت مرا نخواهید دید
[ترجمه گوگل]من هنوز در مورد چپ نگران هستم، وقت من را نمی بینید
17. They will be concerned to cut back expenditure on unnecessary items.
[ترجمه ترگمان]آن ها نگران کاهش هزینه ها بر روی آیتم های غیر ضروری خواهند بود
[ترجمه گوگل]آنها نگران کاهش هزینه های اقلام غیر ضروری می باشند
18. Disgusted onlookers claimed the driver was more concerned about his car than about the victim.
[ترجمه ترگمان]تماشاگران حس انزجار ادعا کردند که راننده بیشتر نگران اتومبیلش بود تا در مورد قربانی
[ترجمه گوگل]تماشاچیان ناراحت ادعا کردند که راننده بیشتر در مورد خودروش نگران قربانی بوده است
19. Although the relationship is no longer as concerned about it, but how can you say broken off.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این رابطه دیگر به آن اندازه که در مورد آن نگران است، نیست، اما چطور می توانید بگویید که این رابطه چگونه شکسته می شود
[ترجمه گوگل]اگر چه رابطه بیشتر به آن نگران نیست، اما چگونه می توان گفت که خسته شده است