کلمه جو
صفحه اصلی

sugarcoat


معنی : باشکر پوشاندن
معانی دیگر : شکر پوش کردن، روی داروی تل  را باشکر پوشاندن

انگلیسی به فارسی

(روی داروی تلخ را) باشکر پوشاندن


قند شورت، باشکر پوشاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sugarcoats, sugarcoating, sugarcoated
(1) تعریف: to cover with a layer of sugar.

(2) تعریف: to make (something unpleasant) seem more agreeable or acceptable.

• coat with sugar; make something seem more appealing

مترادف و متضاد

باشکر پوشاندن (فعل)
sugarcoat

sweeten


Synonyms: add sugar, add sweetening, alleviate, candy-coat, make more appealing, make sweet, mollify, pacify, soften up, soothe


جملات نمونه

1. The peanuts were sugarcoated.
[ترجمه Gzd] بادام زمینی ها روکش شکر داشتند
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی بود
[ترجمه گوگل]بادام زمینی شکر باقیمانده بود

2. No need to sugarcoat the peace.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که آرامش رو جبران کنی
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به شکر کردن صلح

3. There's no way of sugar-coating it-the report predicts a grim future for the industry.
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی برای پوشش شکر وجود ندارد - این گزارش پیش بینی آینده شوم برای این صنعت را پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای پوشش قند وجود ندارد - این گزارش پیش بینی آینده ی وحشتناک صنعت را نشان می دهد

4. Some sugar-coated cereals are 50% sugar.
[ترجمه ترگمان]برخی از مواد غذایی پوشیده از شکر ۵۰ درصد شکر هستند
[ترجمه گوگل]برخی از غلات غنی شده با شکر 50٪ قند هستند

5. The 28 Fluanxol pills are pink, round and sugar-coated and were in foiled paper in a cardboard box.
[ترجمه ترگمان]قرص های ۲۸ ۲۸ Fluanxol صورتی، گرد و شکر پوشانده شده و در یک جعبه مقوایی در حال خنثی شدن هستند
[ترجمه گوگل]28 قرص Fluanxol صورتی، گرد و شکر پوشش داده شده و در کاغذ فویل شده در یک جعبه مقوا بودند

6. The movie offers a sugar-coated view of lower middle-class life.
[ترجمه گلی افجه ] فیلم نگاهی تزیین شده به زندگی طبقه متوسط و فقیر را نشان داد
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک دیدگاه پوشیده از شکر از زندگی طبقه متوسط پایین ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این فیلم نمای دیدنی قهوه ای از زندگی طبقه متوسط ​​را ارائه می دهد

7. So tell them what discrimination really is, don't sugarcoat it.
[ترجمه ترگمان]پس به آن ها بگویید که تبعیض واقعا چه چیزی است، آن را فراموش نکنید
[ترجمه گوگل]بنابراین به آنها بگویید که واقعا چه تبعیضی است، آن را شکر نکنید

8. To his credit, Mr. Obama did not sugarcoat the difficulties ahead.
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما به اعتبار خود مشکلات پیش رو را اعلام نکرد
[ترجمه گوگل]اوباما به اعتبار خود مشکلی را که پیش روی او بود، شکر نکرد

9. The effect of sugarcoat on the determination of ibuprofen tablets by titration method are studied.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of بر روی تعیین tablets ایبوپروفن با روش تیتراسیون، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بررسی اثر قند شکر در تعیین قرص های ایبوپروفن با روش تیتراسیون مورد بررسی قرار گرفته است

10. He doesn't sugarcoat his material; he acknowledges that it's difficult.
[ترجمه ترگمان]او به این چیزها اهمیت نمی دهد، و به این نتیجه می رسد که مشکل است
[ترجمه گوگل]او مواد خود را شکر نکنید؛ او اذعان می کند که دشوار است

11. I know of managers who sugarcoat all bad news to such an extentthat the employee on the receiving end feels complimented on having done anoutstanding job.
[ترجمه ترگمان]من از مدیرانی می دانم که تمام اخبار بد را به چنین an تبدیل کرده اند که کارمند در پایان دریافت کننده احساس می کند که کار anoutstanding را انجام داده است
[ترجمه گوگل]من از مدیران می دانم که تمام خبر های بد را شگفت زده می کنند تا کارمندانی که در انتهای آن گیر می گیرند، از انجام کارهای فوق العاده لذت می برند

12. Don't sugarcoat it. Tell it to him straight.
[ترجمه ترگمان]خدا رو شکر نکن مستقیم بهش بگو
[ترجمه گوگل]آن را شکر نکنید به او بگویید راست است

13. There is no way to sugarcoat it - the latest jobs report is bad news for a country struggling to find a way out of a deepening recession.
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی برای مقابله با آن وجود ندارد - آخرین گزارش مشاغل خبر بدی برای کشوری است که تلاش می کند راهی برای خروج از رکود اقتصادی پیدا کند
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای شکر کردن آن وجود ندارد - آخرین گزارش شغلی خبر بد برای کشوری است که در تلاش برای یافتن راهی برای خروج از رکود عمیق است

14. There is no way to sugarcoat the bad news.
[ترجمه گلی افجه ] هیچ راهی نبست که اخبار بد را خوب پوشش دهیم
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی نیست که اخبار بد رو تموم کنیم
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای خوردن اخبار بد وجود ندارد

15. Objective:To study the effect of sugarcoat on the determination of Chloramphenicol Tablets.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر of بر روی تعیین of Tablets
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر قند شکر در تعیین قرص های کلارامفنیکول

پیشنهاد کاربران

خود شیرینی کردن

ماست مالی کردن، خوشایند کردن

خوب جلوه دادن

ظاهرسازی کردن

لاپوشانی کردن

دورویی یا دورنگی

ماست مالی کردن . خوب جلوه دادن

To make sth seem nicer or better than it really is.

لاپوشانی - ماست مالی کردن
پوشاندن عیب ونقص
to make something seem nicer or better than it is

ماست مالی کردن


کلمات دیگر: