کلمه جو
صفحه اصلی

within reason

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in accordance with good sense.
مترادف: reasonable

- You can spend as much money as you want within reason.
[ترجمه پشوتن] شما می توانید تا حد امکان هر قدر که می خواهید پول خرج کنید
[ترجمه پیام نیلوفری] شما میتوانید هر چقدر که میخواهید در حد معقول پول خرج کنید
[ترجمه ترگمان] شما می توانید هر قدر که می خواهید پول خرج کنید
[ترجمه گوگل] شما می توانید به همان اندازه که می خواهید به دلایلی صرف پول کنید

جملات نمونه

1. You can go anywhere you want, within reason.
[ترجمه ترگمان] تو هر جایی که بخوای میتونی بری
[ترجمه گوگل]شما می توانید در هر نقطه ای که می خواهید بروید، در دل

2. He'll do anything within reason but he won't break the law.
[ترجمه ترگمان]او هر کاری را به دلیلی انجام می دهد، اما او قانون را نقض نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]او هر چیزی را در ذات خود انجام خواهد داد، اما قانون را شکست نخواهد داد

3. I will take any job that comes along, within reason.
[ترجمه ترگمان]من هر کاری که همراه با عقل و منطق به عمل می آید را قبول می کنم
[ترجمه گوگل]من هر شغلی را که در درون ذهنم می آید، خواهم گرفت

4. I'll lend you the money you need?within reason, of course!
[ترجمه ترگمان]پولی را که لازم دارید به شما قرض خواهم داد؟ !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]من پولم را به شما قرض می دهم، در حقیقت، البته!

5. I'll do anything within reason to earn my living.
[ترجمه ترگمان]من هر کاری از دستم بربیاید انجام می دهم تا زندگی خود را به دست بیاورم
[ترجمه گوگل]من برای انجام زندگی خود به هر دلیلی انجام خواهم داد

6. Children should, within reason, be able to experiment with many different activities.
[ترجمه ترگمان]کودکان باید به دلایلی بتوانند فعالیت های مختلف زیادی را تجربه کنند
[ترجمه گوگل]کودکان باید در درون ذهنتان بتوانند با بسیاری از فعالیت های مختلف آزمایش کنند

7. Where you take them should, within reason, be left entirely to them.
[ترجمه ترگمان]جایی که تو آن ها را به عقل و منطق بیاوری، به همین دلیل، آن ها را کام لا به آن ها واگذار کن
[ترجمه گوگل]از کجا باید آنها را درک کنید، به طور کلی به آنها احتیاج دارید

8. Do what you can, within reason, to prevent accidents.
[ترجمه ترگمان]هر کاری که می توانید انجام دهید تا از تصادف جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از حوادث، به دلایلی اقدام کنید

9. Clearly a public service campaign must, within reason, aim for virtually complete coverage.
[ترجمه ترگمان]واضح است که یک فعالیت خدمات عمومی باید به دلایلی پوشش کامل پوشش را هدف قرار دهد
[ترجمه گوگل]واضح است که یک کمپین سرویس عمومی باید در درون هدف تقریبا کامل باشد

10. They are also willing, within reason, to pay towards this schooling.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین مایل به پرداخت به این مدرسه هستند
[ترجمه گوگل]آنها نیز در قبال این تمایل به پرداخت هزینه نسبت به این دوره تحصیل هستند

11. By all means go and practise within reason.
[ترجمه ترگمان]به هر وسیله ای که باید بروید و به عقل خود تمرین کنید
[ترجمه گوگل]به هر وسیله ای بروید و تمرین کنید

12. It is well within reason to expect help in this regard in exchange for further financial assistance.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که انتظار کمک در این زمینه در قبال کمک مالی بیشتر را داریم
[ترجمه گوگل]در حقیقت به خاطر این است که در ازای کمک مالی بیشتری در این زمینه انتظار کمک داشته باشیم

13. Within reason, the city does what it can to prevent traffic accidents.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، شهر کاری را که می تواند برای جلوگیری از تصادفات رانندگی انجام دهد، انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در درون شهر، این شهر برای پیشگیری از حوادث ترافیکی کار می کند

14. I'll do any thing within reason to oblige.
[ترجمه ترگمان]من هر کاری از دستم بربیاید انجام می دهم
[ترجمه گوگل]من هر کاری را که انجام می دهم انجام خواهم داد

15. Choose any present you like within reason of course.
[ترجمه ترگمان]هر زمانی را که می خواهید انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]هر موجودی را که دوست دارید، به دلایلی را انتخاب کنید

پیشنهاد کاربران

در حد معقول

حداقل، نهایت هرچیز

According to what is practical.

برحسب امکان، برحسب معقول، برحسب عملی بودن یاشدن.

تا حد امکان ، تا جایی که ممکنه

به اندازه معقول


کلمات دیگر: