کلمه جو
صفحه اصلی

perfidious


معنی : سست پیمان، بدقول
معانی دیگر : خائنانه، نابکارانه، پیمان شکن

انگلیسی به فارسی

پیمان شکن، خائن


جعلی، بدقول، سست پیمان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: perfidiously (adv.), perfidiousness (n.)
• : تعریف: purposely disloyal or treacherous; faithless.
متضاد: faithful
مشابه: disloyal

- You cannot trust such a perfidious rogue, a man who would betray even his best friend!
[ترجمه ترگمان] تو نباید به این یاغی perfidious اعتماد کنی که حتی بهترین دوستش هم خیانت خواهد کرد!
[ترجمه گوگل] شما نمی توانید به چنین سرکش ذاتا اعتماد کنید، مردی که حتی بهترین دوستش را خیانت کند!

• adulterous, unfaithful; deceitful, treacherous
someone who is perfidious is treacherous or untrustworthy; a literary word.

مترادف و متضاد

سست پیمان (صفت)
disloyal, unfaithful, perfidious, infidel

بدقول (صفت)
unfaithful, perfidious

treacherous


Synonyms: betraying, deceitful, deceptive, double-crossing, double-dealing, faithless, false, insidious, misleading, recreant, shifty, slick, snake in the grass, traitorous, two-faced, two-timing, undependable, unfaithful, unloyal, unreliable, untrustworthy


جملات نمونه

1. She described the new criminal bill as a perfidious attack on democracy.
[ترجمه ترگمان]او لایحه جدید جنایی را یک حمله خائن به دموکراسی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او لایحه کیفری جدید را به عنوان یک حمله مخرب به دموکراسی توصیف کرد

2. Your perfidious gossip is malicious and dangerous.
[ترجمه ترگمان]شایعات Your بد و خطرناک است
[ترجمه گوگل]شایعه پنهانی شما مخرب و خطرناک است

3. The company was betrayed by its perfidious allies.
[ترجمه ترگمان]این شرکت با همدستی its به او خیانت شده بود
[ترجمه گوگل]این شرکت توسط متحدان خائنانه آن خیانت کرده است

4. Even perfidious Anglo - Saxons agree on the need for change.
[ترجمه ترگمان]حتی perfidious Anglo هم در مورد نیاز به تغییر موافق هستند
[ترجمه گوگل]حتی Anglo-Saxons فریب خورده موافق نیاز به تغییر است

5. It was the most perfidious and dangerous dive bomber the Germans had.
[ترجمه ترگمان]این the و خطرناک ترین بمب گذار dive بود که آلمان داشت
[ترجمه گوگل]این بمب افکن ترین و خطرناک شیرجه بود که آلمان ها داشتند

6. The perfidious military attack on our fatherland, begun on 22 June by Hitler's Germany, is continuing.
[ترجمه ترگمان]حمله نظامی خائن به وطن ما، که در ۲۲ ژوئن از سوی آلمان هیتلر آغاز شد، ادامه دارد
[ترجمه گوگل]حمله هولناک نظامی به سرزمین اصلی ما، که در تاریخ 22 ژوئن توسط آلمان هیتلر آغاز شد، ادامه دارد

7. Perfidious act fund, the main body of the general fund managers, the general performance behavior operation of the Fund for the use of the information received, prior to the transaction with the Fund.
[ترجمه ترگمان]صندوق اقدام perfidious، بدنه اصلی مدیران صندوق عمومی، عملکرد کلی عملکرد صندوق برای استفاده از اطلاعات دریافتی، قبل از معامله با صندوق
[ترجمه گوگل]صندوق عملیات کامل، بخش اصلی مدیران صندوق عمومی، عملکرد کلی عملکرد عملکرد صندوق برای استفاده از اطلاعات دریافت شده، قبل از معامله با صندوق

8. Punic faith; the perfidious Judas; the fiercest and most treacherous of foes; treacherous intrigues.
[ترجمه ترگمان]Punic کافر خائن، the و most دشمنان خیانت و خیانت خیانت
[ترجمه گوگل]ایمان پانیک؛ یهودا بدوی؛ نیرومندترین و غلط ترین دشمنان؛ فریب خائنانه

9. Woman is perfidious and disingenuous.
[ترجمه ترگمان]زن خائن و ریاکارانه است
[ترجمه گوگل]زن خردمند و نجیب است

10. Their feet will trample on the dead bodies of their perfidious aggressors.
[ترجمه ترگمان]پاهای آن ها بر اجساد مرده their لگد خواهند زد
[ترجمه گوگل]پای خود را بر بدن مرده متجاوزان متجاوز آنها می اندازند

11. The air was thick with paranoia as the conversation turned to the perfidious question of appearance money.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گفتگو با سو تفاهم مواجه شد، هوا از پارانویا پر شده بود
[ترجمه گوگل]هوا به عنوان گفتگوی به موضوع سوء ظن پول ظاهر شد

12. In your language traitor means betrayer : one is perfidious, treacherous, unfaithful, disloyal.
[ترجمه ترگمان]خائن به زبان شما یعنی خائن، خائن، خائن، بی وفایی، بی وفایی است
[ترجمه گوگل]به زبان شما، خائن به معنای خیانت است، کسی است که باطل است، خیانتکار، نافرمانی، بی اراده

13. When Caesar realized that Brutus had betrayed him, he reproached his perfidious friend.
[ترجمه ترگمان]وقتی سزار فهمید که برو توس او را لو داده است، دوست perfidious را سرزنش کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که سزار متوجه شد که بروتوس او را خیانت کرده است، او دوست بدخواه او را مورد آزار و اذیت قرار داد

پیشنهاد کاربران

عهد شکن


کلمات دیگر: