کلمه جو
صفحه اصلی

wraith


معنی : خیال، شبح، روح، روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
معانی دیگر : منظر

انگلیسی به فارسی

خیال، منظر، روح، شبح، روح مرده کمی قبل یا پس ازمرگ


سرزنده، شبح، روح، خیال، روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: wraithlike (adj.)
(1) تعریف: an apparition of a living person, believed to foreshadow his or her imminent death.
مشابه: apparition

(2) تعریف: the ghost of a dead person; specter.
مشابه: apparition, ghost, phantom

• spirit of one dead, ghost, specter, ghost of a dead person; ghostly image of someone; apparition of a living person that predicts the person's imminent death, exact resemblance of a living person just before death ; faint trace; something that is pale or weak and has no clear shape; gaseous or vaporous column that is hardly visible
a wraith is a ghost; a literary word.

مترادف و متضاد

خیال (اسم)
illusion, fiction, impression, vision, apparition, deliberation, intention, guess, thought, design, fancy, idea, notion, imagination, phantom, ghost, mind, meditation, plan, whim, whim-wham, reverie, cogitation, hallucination, figment, dream, simulacrum, spectrum, fantom, speculation, phantasma, wraith

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

روح (اسم)
nature, spirit, esprit, apparition, breeze, calmness, phantom, ghost, specter, sprite, psyche, spook, zing, placidity, numen, fantom, phantasm, phantasma, spunkie, umbra, wraith

روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ (اسم)
wraith

جملات نمونه

1. My only question right now involves the wraith.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها سوال من شامل شبح است
[ترجمه گوگل]سؤال من فقط در حال حاضر مربوط به وحشی است

2. That child flits about like a wraith.
[ترجمه ترگمان]اون بچه مثل یه روح در رفت و آمد می کنه
[ترجمه گوگل]این کودک مثل یک سرزمین است

3. A wraith with bright eyes in his gaunt face.
[ترجمه ترگمان]شبحی با چشم های درخشان در چهره لاغر او
[ترجمه گوگل]چشمان درخشان در چهره اش چهره است

4. Who would not disappear like a wraith the moment she turned her back.
[ترجمه ترگمان]کسی که مثل روح ناپدید نمی شد، لحظه ای بعد او را برگرداند
[ترجمه گوگل]وقتی که او برگشت، چه کسی ناپدید می شود مانند یک عصا

5. What could the Wraith possibly want with an Ancient drilling platform?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی ممکن بود به یک سکوی حفاری باستانی نیاز داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]Wraith احتمالا با یک پلت فرم حفاری باستانی چه می تواند باشد؟

6. The Wraith Lord is a master of Death magic.
[ترجمه ترگمان]لرد لاس رئیس جادوی مرگ است
[ترجمه گوگل]پروردگار وراث استاد سحر و جادو مرگ است

7. Is it because only a Wraith can enter a secret Wraith facility?
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این است که فقط یک wraith می تواند به یک ساختمان مخفی وارد شود؟
[ترجمه گوگل]آیا این فقط یک Wraith می تواند یک سرویس مخفی Wraith را وارد کند؟

8. Week of Wight: Double growth for Wight and Wraith.
[ترجمه ترگمان]هفته of Wight: رشد دو برابر برای Wight و wraith
[ترجمه گوگل]هفته Wight رشد دوگانه برای Wight و Wraith

9. The caster summons a Wraith Lord from the Underworld to serve time.
[ترجمه ترگمان]The، فرمانروای عالم اموات را فرا می خواند تا به موقع خدمت کند
[ترجمه گوگل]کاستور یک لشکر وراث را از عالم امتناع می کند تا زمان خود را صرف کند

10. What we see is an illusion a wraith.
[ترجمه ترگمان] چیزی که ما می بینیم، فقط یه سراب است
[ترجمه گوگل]آنچه ما می بینیم یک توهم است

11. Of, relating to, or resembling a ghost, a wraith, or an apparition; spectral.
[ترجمه ترگمان]مانند روح یا شبحی یا شبحی یا شبحی است
[ترجمه گوگل]از ارتباطات، یا شباهت به شبح، خلوت یا ظهور؛ طیفی

12. When twilight and Prissy, scurrying like a black wraith, lit a lamp, Melanie became weaker.
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک شد، پریسی و پریسی از اتاق خارج شدند و چراغ را روشن کردند، ملانی ضعیف تر شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که گرگ و پریسی، مانند یک طناب سیاه و سفید، یک چراغ را روشن کرد، ملانی ضعیف تر شد

13. Here is the wild-eyed wraith of the engine room (Erwin Leder), who "cracks" during one crisis, then performs heroically in the next.
[ترجمه ترگمان]در اینجا wraith چشم وحشی از اتاق موتور (آروین Leder)که در طول یک بحران \"ترک ها\" را ترک می کند، در مرحله بعد قهرمانانه عمل می کند
[ترجمه گوگل]در اینجا، اتاق وحشی از اتاق ماشین (Erwin Leder)، که در طول یک بحران 'ترک' است، سپس در قهرمانانه در آینده است

14. Why didn't the wraith blow them to pieces in the 38 mins they were sitting in orbit?
[ترجمه ترگمان]چرا the آن ها را در ۳۸ دقیقه که در مدار نشسته بودند درهم شکست؟
[ترجمه گوگل]چرا آنها در 38 دقیقه آنها را در مدار قرار نمی دادند؟

پیشنهاد کاربران

شبح، روح



کلمات دیگر: