کلمه جو
صفحه اصلی

wholemeal

انگلیسی به فارسی

کلم


انگلیسی به انگلیسی

• whole wheat flour (british)
of whole wheat flour, made from whole wheat flour
wholemeal flour or bread is made from the complete grain of the wheat plant, including the husk.

جملات نمونه

1. Wholemeal bread is more nutritious than white bread.
[ترجمه ترگمان]نان wholemeal از نان سفید more است
[ترجمه گوگل]نان کامل ریشه بیشتر از نان سفید است

2. There is more fibre in wholemeal bread than in white bread.
[ترجمه ترگمان]در نان wholemeal بیش از نان سفید وجود دارد
[ترجمه گوگل]فیبر بیشتری در نان کلم و نان سفید وجود دارد

3. Eat plenty of wholefoods such as wholemeal bread, brown rice, nuts and pulses.
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی از قبیل نان wholemeal، برنج قهوه ای، آجیل و pulses بخورید
[ترجمه گوگل]خوردن مقدار زیادی کل مواد غذایی مانند نان کیک، برنج قهوه ای، آجیل و پالس ها

4. I always insist on wholemeal bread.
[ترجمه ترگمان]من همیشه روی نون wholemeal پافشاری می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه بر روی نان تمام کره ای اصرار دارم

5. Do you know a good recipe for wholemeal bread?
[ترجمه ترگمان]آیا شما یک دستور پخت خوب برای نان wholemeal می دانید؟
[ترجمه گوگل]آیا دستورالعمل خوبی برای نان کیک عناب دارید؟

6. He used wholemeal flour to make bread, scones, pies and cakes, concocted elaborate salads and dosed himself with vitamins.
[ترجمه ترگمان]از آرد، کلوچه، کلوچه و کیک استفاده می کرد، سالاد و کیک درست می کرد و با ویتامین جور می شد
[ترجمه گوگل]او از آرد کیک گردو استفاده می کرد تا نان، اسکون ها، کیک ها و کیک ها را بخورد، سالادها را با استحکامات خود ترکیب کرده و خود را با ویتامین ها هم مخلوط نمود

7. The unsliced fresh wholemeal bread performed much better.
[ترجمه ترگمان]نان تازه unsliced خیلی بهتر عمل می کرد
[ترجمه گوگل]نان کلم تازه نیشکر خیلی بهتر عمل کرد

8. White sliced bread versus wholemeal bread is a simple example of this change at work.
[ترجمه ترگمان]نان برش سفید در مقابل نان wholemeal یک نمونه ساده از این تغییر در محل کار است
[ترجمه گوگل]نان بریده نان در مقایسه با نان کیک نان یک نمونه ساده از این تغییر در محل کار است

9. Preferences between wholemeal bread and white bread are largely a matter of habit.
[ترجمه ترگمان]ترجیحات بین نان wholemeal و نان سفید عمدتا به عنوان یک عادت تلقی می شوند
[ترجمه گوگل]ترجیحات بین نان کیک نان و نان سفید معمولا به عادت است

10. Thinly sliced Edam or low-fat hard cheese on wholemeal toast with tomato.
[ترجمه ترگمان]Thinly تیکه تیکه شده پنیر سفت و چربی روی نون تست شده با گوجه
[ترجمه گوگل]پنیر ادام و پنیر کم چرب را بر روی گوشت کبابی با گوجه فرنگی بشویید

11. Wholemeal bread with Flora margarine or butter.
[ترجمه ترگمان] \"نون Wholemeal با\" فلورا مارگارین یا کره
[ترجمه گوگل]نان کامل کلم با مارگارین فلور یا کره

12. Tea/supper Scrambled egg on wholemeal toast.
[ترجمه ترگمان]چای و شام یک تخم مرغ با نان برشته
[ترجمه گوگل]چای / شام تخم مرغ بره بر روی کیک تلخ

13. Magnus grew fat on brown wholemeal scraps and Gina gave up trying to keep him away.
[ترجمه ترگمان]Magnus روی تکه های قهوه ای رنگش چاق شد و جی نا از جا پرید و سعی کرد او را از خود دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]مگنوس در کلیه قهوه ای قهوه ای چرب شد و گینا تلاش کرد تا او را دور نگه دارد

14. Mix together all ingredients and pile into a wholemeal pitta or on to a slice of wholemeal bread.
[ترجمه ترگمان]تمام مواد اولیه را با هم مخلوط کنید و روی یک تکه نان خشک بریزید و یا روی یک تکه نان wholemeal بریزید
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن تمام مواد تشکیل دهنده و شمع را به یک pitta wholemeal و یا به یک تکه نان کیک گردو

15. If wholemeal crust is available, try it.
[ترجمه ترگمان]اگر پوسته wholemeal موجود باشد آن را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]اگر پوسته کلم موجود باشد، آن را امتحان کنید

پیشنهاد کاربران

نان سبوس دار
Made from whole wheat flour

نان کامل، نان گندم کامل

مترادف ( در انگلیسی آمریکایی ) :
whole wheat

سبوس دار ( نان یا آرد ) نان کامل، آرد کامل

wholemeal flour or bread uses all of the grain, including the outer layer
نان یا آرد کامل گندم، کل دانه گندم شامل لایه ی بیرونی گندم در آن بکار برده می شود.

نان سبوسدار


کلمات دیگر: