کلمه جو
صفحه اصلی

well founded


مستند، بجا، با دلیل، موجه، found well کاملا مجهز، مجهز بوسایل کامل، مستحکم

انگلیسی به فارسی

( found well ) کاملا مجهز، مجهز بوسایل کامل، مستحکم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: securely based on wise judgment, valid reasoning, or good evidence.
متضاد: baseless, groundless, unfounded
مشابه: legitimate, reasonable, valid

- a well-founded doubt
[ترجمه ترگمان] یک شک تاسیس یافته
[ترجمه گوگل] یک شک و تردید درست

• with a good basis
if an idea, opinion, or feeling is well-founded, it is based on facts.

جملات نمونه

1. a well-founded suspicion
سوظن بجا

2. His fear turned out to be well founded.
[ترجمه ترگمان]ترس او به خوبی بنیان گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]ترس او به خوبی شناخته شده بود

3. If the reports are well founded, the incident could seriously aggravate relations between the two nations.
[ترجمه ترگمان]اگر گزارش ها به خوبی تاسیس شده باشند، این حادثه می تواند روابط بین این دو کشور را وخیم تر کند
[ترجمه گوگل]اگر گزارش ها به خوبی پیش بینی شده باشند، این حادثه می تواند روابط دو کشور را به طور جدی تشدید کند

4. That complaint was well founded, and the trend only intensified.
[ترجمه ترگمان]این شکایت به خوبی تاسیس شد و این روند فقط شدت گرفت
[ترجمه گوگل]این شکایت به خوبی تثبیت شد و روند تنها تشدید شد

5. The Garou ae designed for battle is certainly well founded.
[ترجمه ترگمان]The ae برای جنگ به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]Garou AE برای جنگ طراحی شده است قطعا به خوبی تاسیس شده است

6. Mr Blankfein's neurotic impulses are well founded, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، انگیزه های عصبی آقای Blankfein به خوبی تاسیس شده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، تحریکات نورولوژیک آقای بلانکفین به خوبی تثبیت شده است

7. This conjecture is well founded.
[ترجمه ترگمان]این حدس درست است
[ترجمه گوگل]این حدس درست است

8. Our fears were well founded.
[ترجمه ترگمان]ترس های ما به خوبی بنیان گذاشته شده بودند
[ترجمه گوگل]ترس ما به خوبی تاسیس شد

9. Our counteroffer is well founded.
[ترجمه ترگمان]counteroffer ما به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]کنفراکت ما به خوبی تاسیس شده است

10. The rumor was well founded.
[ترجمه ترگمان]شایعات تاسیس شد
[ترجمه گوگل]شایعه به خوبی تاسیس شد

11. There were, said McGregor, a different set of assumptions that were well founded in behavioral research.
[ترجمه ترگمان]مک گری گور، مجموعه ای متفاوت از فرضیاتی بود که در تحقیقات رفتاری به خوبی بنیان گذاشته شده بودند
[ترجمه گوگل]McGregor گفت، وجود دارد مجموعه ای از فرض های مختلف که در تحقیقات رفتاری به خوبی تاسیس شده است

12. Some teachers will believe so, particularly since it seems to be well founded on experimental findings.
[ترجمه ترگمان]برخی از معلمان باید این را باور کنند، به خصوص از آنجایی که به نظر می رسد که در یافته های تجربی به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]بعضی از معلمان به این موضوع اعتقاد دارند، به خصوص به این دلیل که به نظر می رسد که بر اساس یافته های تجربی خوبی است

13. Is he sound on state education ? ie Are his views well founded, officially acceptable, etc?
[ترجمه ترگمان]آیا او درباره آموزش و پرورش دولتی صحبت می کند؟ آیا دیدگاه او به خوبی تاسیس شده است، به طور رسمی قابل قبول، و غیره؟
[ترجمه گوگل]آیا او در آموزش دولتی صدا می زند؟ یعنی دیدگاه های خود را به خوبی تاسیس، رسمی پذیرفته، و غیره؟

پیشنهاد کاربران

معتبر:
well - founded prevention research: پژوهش های متعبر پیشگیری

I promised your father on his deathbed that I would give you a well - rounded education

Crimes and misdemeanors 1989🎥

موجه

ریشه دار
مستند


کلمات دیگر: