کلمه جو
صفحه اصلی

tripe


معنی : سیرابی، شکمبه، دکان سیرابی
معانی دیگر : (به عنوان خوراک) شکمبه، گیپا، بی ارزش

انگلیسی به فارسی

شکمبه، سیرابی، دکان سیرابی، بی ارزش


تپه، سیرابی، دکان سیرابی، شکمبه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the stomach wall of a cow or other ruminant, used as food.

• stomach lining of ruminant animals used as food (esp. that of oxen); nonsensical writing or utterance
first two divisions of a ruminant's stomach (e.g. oxen, sheep); nonsense; bundle of electrical cable for stage lighting (theater)
tripe is the stomach of a pig, cow, or ox, which is eaten as food.
if you refer to something that someone has said or written as tripe, you think what they have said is worthless or silly; an informal use.

مترادف و متضاد

سیرابی (اسم)
stomach, offal, tripe, rumen, variety meat

شکمبه (اسم)
tripe, rumen

دکان سیرابی (اسم)
tripe

nonsense, rubbish


Synonyms: balderdash, baloney, bilge, bosh, BS, bull, bunk, drivel, garbage, gibberish, hogwash, hooey, hot air, poppycock, trash


جملات نمونه

1. She said my last essay was complete tripe.
[ترجمه ترگمان] اون گفت که آخرین مقاله من همش چرنده
[ترجمه گوگل]او گفت آخرین مقاله من کامل بود

2. What Charles was saying was utter tripe.
[ترجمه ترگمان]چیزی که چارلز داشت می گفت was بود
[ترجمه گوگل]چیزی که چارلز میگفت، کاملا ناهموار بود

3. People talk a lot of tripe about fashion.
[ترجمه ترگمان]مردم درباره مد خیلی حرف می زنند
[ترجمه گوگل]مردم بحث زیادی در مورد مد دارند

4. I've never heard such a load of tripe in all my life.
[ترجمه ترگمان]تا به حال چنین باری را در عمرم نشنیده بودم
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت چنین زندگی ای ندیدم

5. I don't read that tripe.
[ترجمه ترگمان]من این tripe رو نخوندم
[ترجمه گوگل]من این تنگ را نمی خوانم

6. I don't waste my time watching the tripe that's on TV.
[ترجمه ترگمان]من وقتم را تلف نمی کنم و the را که توی تلویزیون است تماشا کنم
[ترجمه گوگل]وقت خود را برای تماشای تلویزیون که در تلویزیون نیست را هدر ندهید

7. What a load of tripe.
[ترجمه ترگمان]این چه باری است
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی افتاده؟

8. He wondered idly what sort of tripe Hank had written.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بود که چه نوع کتابی نوشته است
[ترجمه گوگل]هانک می گوید که چه نوع هضم هایی را نوشته است

9. I can eat neither tripe nor liver.
[ترجمه ترگمان]من نه tripe می خورم و نه کبد
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بخورم و نه کبد

10. Why do you read such tripe?
[ترجمه ترگمان]چرا این tripe را می خوانید؟
[ترجمه گوگل]چرا چنین اتفاقی را می بینید؟

11. I will eat almost anything except tripe, which unfortunately was the speciality in Oporto, where I lived for three years.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه چیز را به غیر از سیرابی که متاسفانه تخصص ویژه در Oporto بود می خورم، جایی که سه سال در آن زندگی می کردم
[ترجمه گوگل]من تقریبا به جز غذا خوردن غذا را می خورم، که متاسفانه تخصص آن در اورتو بود، جایی که من سه سال زندگی کردم

12. It makes the Wok - Seared Pig Tripe fresh and crisp.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که خوک seared با طراوت و ترد به نظر برسد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که Wok - Seared Pig Tripe تازه و ترد

13. I can't eat either tripe or liver.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم either یا کبد را بخورم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بخورم یا کبد بخورم

14. How can a simmering tureen of tripe stock look so evil, yet smell so good?
[ترجمه ترگمان]چطور یک ظرف سوپ خوری که این قدر شرور به نظر می رسد، هنوز بوی خوبی می دهد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان یک قاشق چایخوری از شیر خام را خیلی بد کرد، اما بوی خوبی دارد؟

پیشنهاد کاربران

همون سیرابی خودمون

احمقانه، مسخره، آشغال


کلمات دیگر: