کلمه جو
صفحه اصلی

polyclinic


معنی : درمانکده، درمانگاه چند بخشی، درمانگاه عمومی
معانی دیگر : پلی کلینیک، درمانکده (درمانگاه چند بخشی)

انگلیسی به فارسی

پلی کلینیک، درمانگاه چند بخشی، درمانگاه عمومی، درمانکده


درمانکده، درمانگاه عمومی، درمانگاه چند بخشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a clinic or hospital that treats every kind of disease or injury.

• general hospital; medical clinic

مترادف و متضاد

درمانکده (اسم)
policlinic, polyclinic

درمانگاه چند بخشی (اسم)
polyclinic

درمانگاه عمومی (اسم)
polyclinic

جملات نمونه

1. Conclusion Setup of on-limits sickrooms in polyclinic was effective, feasible and safe.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری راه اندازی of در polyclinic موثر، عملی و بی خطر بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری راه اندازی بیمارستان های در دسترس در درمانگاه کلینیکی مؤثر، قابل اجرا و امن بود

2. This thesis first describes the history of polyclinic and the design theory of new modern polyclinic, and this section pays more attention to the form of the polyclinic's overall layout.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه ابتدا تاریخچه polyclinic و نظریه طراحی polyclinic مدرن جدید را شرح می دهد و این بخش توجه بیشتری به شکل کلی طرح کلی polyclinic می کند
[ترجمه گوگل]این پایان نامه ابتدا سابقه پلی کلینیک و تئوری طراحی کلینیک مدرن مدرن را توصیف می کند و این بخش توجه بیشتری به شکل کل طرح کلی پلی کلینیک می دهد

3. Object Setup, therapy method and feasibility for on-limits sickrooms in polyclinic were studied.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی شی، روش درمان و امکان پذیر بودن limits در polyclinic مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]راه اندازی شی، روش درمان و امکان سنجی در بیمارستان های تحت پوشش بیمارستان در کلینیک مورد بررسی قرار گرفت

4. The pure surgery department develops quickly as one of polyclinic in recent years. The basic general knowledge of its function characteristic, management and maintenance is referred for the colleague.
[ترجمه ترگمان]بخش جراحی خالص به سرعت به عنوان یکی از polyclinic در سال های اخیر رشد می کند دانش کلی پایه از مشخصه عملکرد آن، مدیریت و نگهداری آن به هم کار ارجاع داده می شود
[ترجمه گوگل]بخش جراحی خالص به سرعت به عنوان یکی از کلینیک های پزشکی در سال های اخیر توسعه می یابد دانش کلی عمومی از ویژگی های عملکرد، مدیریت و نگهداری آن به همکار ارجاع می شود

5. Objective To investigate the nosocomial infection in the obstetrics and gynecology wards of polyclinic hospitals and to propose nursing strategies to reduce the incidence of infection.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد عفونت nosocomial در بخش های زایمان و مامایی بیمارستان polyclinic و پیشنهاد استراتژی های پرستاری برای کاهش رخداد عفونت
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی عفونت بیمارستانی در بخش زنان و زایمان بیمارستان های پلی کلینیک و پیشنهاد راهبردهای پرستاری جهت کاهش بروز عفونت

6. The administration experiences of preventing SARS infection in large-scale polyclinic were synthesized.
[ترجمه ترگمان]تجارب مدیریتی پیش گیری از عفونت سارس در مقیاس بزرگ سنتز شدند
[ترجمه گوگل]تجارب دولت برای جلوگیری از عفونت سارس در کلینیک بزرگ مقیاس سنتز شد

7. There is an increasing trend for it. Conclusion In the same hospital total number of this large polyclinic, malignant tumor account for a large proportion.
[ترجمه ترگمان]یک روند رو به رشد برای آن وجود دارد نتیجه گیری در همین بیمارستان تعداد کل این تومور بدخیم، تومور بدخیم رشد زیادی دارد
[ترجمه گوگل]روند رو به رشدی برای آن وجود دارد نتیجه گیری در همان بیمارستان تعداد کل این کلینیک بزرگ، تومور بدخیم به نسبت زیادی است

8. In 195 more than 400 TCM doctors applied to join the polyclinic and health center in village.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵، بیش از ۴۰۰ پزشک و TCM برای ملحق شدن به مرکز بهداشت و درمان در روستا درخواست دادند
[ترجمه گوگل]در سال 195 بیش از 400 پزشک متخصص TCM برای پیوستن به مراکز درمانگاه و مرکز بهداشت روستا اعمال شده است

9. Maxim had given a tin of caviar to the doctor at the regional polyclinic who had referred Polina to the hospital. It was understood that the doctor wouldn't say anything to Polina's parents.
[ترجمه ترگمان]ماکزیم یک قوطی خاویار برای دکتر در the منطقه ای داده بود که پولی نا را به بیمارستان منتقل کرده بود فهمید که دکتر چیزی به پدر و مادر پولی نا نخواهد گفت
[ترجمه گوگل]ماکسیم قلع خاویار را به دکتر در کلینیک منطقه ای که Polina را به بیمارستان منتقل کرده بود، داده بود فهمید که دکتر به والدین پولینا چیزی نمی گوید

10. Medical Facilities: There are many clinics and a big-scale polyclinic in the comprehensive service center to provide people with the excellent medical services.
[ترجمه ترگمان]امکانات پزشکی: کلینیک های بسیاری وجود دارند و a مقیاس بزرگ در مرکز خدمات جامع برای ارائه خدمات پزشکی عالی وجود دارد
[ترجمه گوگل]امکانات پزشکی کلینیک ها و کلینیک های بزرگ در مرکز خدمات جامع برای ارائه خدمات پزشکی بسیار عالی وجود دارد

11. Methods: The questionnaire investigation should be adopted to the management of the clinical section director 48 persons in some large polyclinic.
[ترجمه ترگمان]روش ها: تحقیقات پرسشنامه باید برای مدیریت بخش بالینی ۴۸ نفر در برخی از polyclinic بزرگ اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]روشها: مطالعهی پرسشنامه باید به مدیریت کارکنان بخش بالینی 48 نفر در برخی از مراکز بزرگ کلینیک اعزام شود

12. Mother has chronic disease, I would accompany her to this polyclinic once in a few weeks, to check the blood sugar, cholesterol etc.
[ترجمه ترگمان]مادر بیماری مزمن دارد، من یک بار در عرض چند هفته او را با این بیماری همراه خواهم کرد تا قند خون، کلسترول و غیره را چک کنم
[ترجمه گوگل]مادر دارای بیماری مزمن است، من او را به این پلی کلینیک یک بار در چند هفته همراه، برای بررسی قند خون، کلسترول و غیره

13. Objective: To study the difference of anxiety and depression of medical patients in polyclinic in aspect of sex, age, educated degree and different medical department.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تفاوت اضطراب و افسردگی بیماران پزشکی در polyclinic از لحاظ جنسیت، سن، درجه تحصیلی و بخش پزشکی مختلف
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور تعیین تفاوت اضطراب و افسردگی بیماران پزشکی در مراکز درمانی در ابعاد جنس، سن، تحصیلات و بخشهای مختلف بیمارستانی انجام شده است

14. Combining wastewater treatment design for a hospital, briefly describe advantages of MBR device for treating waste-water of polyclinic hospitals.
[ترجمه ترگمان]ترکیب طراحی تصفیه فاضلاب برای یک بیمارستان، به طور خلاصه مزایای دستگاه MBR را برای تصفیه آب - آب بیمارستان ها توصیف می کند
[ترجمه گوگل]ترکیبی از طراحی تصفیه فاضلاب برای یک بیمارستان، به طور مختصر مزایای دستگاه MBR برای درمان پساب آب بیمارستان های پلی کلینیکی را شرح می دهد

پیشنهاد کاربران

polyclinic ( پزشکی )
واژه مصوب: مجتمِع درمانی
تعریف: مجتمعی که در آن انواع بیماری ها و صدمات به طور سرپایی بررسی و درمان شود

درمانگاه


کلمات دیگر: