کلمه جو
صفحه اصلی

winterize


برای زمستان آماده کردن، زمستانی کردن، اماده برای زمستان شدن، خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن

انگلیسی به فارسی

اماده برای زمستان شدن، خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن


winterize، اماده برای زمستان شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: winterizes, winterizing, winterized
مشتقات: winterization (n.)
• : تعریف: to prepare (a house, vehicle, or the like) for winter, as with covering, insulation, or antifreeze.

• prepare something for winter (i.e. cars, houses etc.), winterise

جملات نمونه

to winterize a house with insulation, etc.

خانه را با عایق‌بندی و غیره برای زمستان آماده کردن


پیشنهاد کاربران

بَرازِمِستانیدن .

winterize ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: زمستانه کردن
تعریف: سرد کردن روغن برای جدا کردن گلیسریدهایی با نقطۀ ذوب بالا و باقی ماندۀ موم ها


کلمات دیگر: