کلمه جو
صفحه اصلی

had best


باید، بهتر است، خوب است

انگلیسی به فارسی

بهتر بود


انگلیسی به انگلیسی

• would have been best to, would have been better to

جملات نمونه

1. We had best call for the doctor at once.
[ترجمه ترگمان]بهتر است فورا دکتر را صدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما بهترین زمان برای تماس با پزشک بودیم

2. Poets like Woodhouse had best go back to their jobs.
[ترجمه ترگمان]شاعرانی چون وودهاس به بهترین وجهی به کارشان بازگشته بودند
[ترجمه گوگل]شاعران مانند وود هاوس بهتر از کارشان بودند

3. Perhaps we had best ask ourselves why our political institutions function as they do.
[ترجمه ترگمان]شاید بهتر است از خود بپرسیم که چرا نهاده ای سیاسی ما مانند آن ها عمل می کنند
[ترجمه گوگل]شاید ما بهترین ها را بپرسیم که چرا نهادهای سیاسی ما چگونه عمل می کنند

4. But pitchers had best take note as well.
[ترجمه ترگمان]اما pitchers بهتر از آن بود که یادداشت کنند
[ترجمه گوگل]اما جاروبرقی نیز بهتر است توجه داشته باشید

5. If so, we had best listen closely, since we will not get another chance.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین باشد، بهتر است به دقت گوش بدهیم، چون فرصت دیگری نخواهیم داشت
[ترجمه گوگل]اگر اینطور بود، ما بهترین ها را از نزدیک می شنیدیم، چون فرصت دیگری نخواهیم داشت

6. Meanwhile we had best prepare the way by showing that a medicine beyond verbal shamanism is an aching need.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما بهترین راه را با نشان دادن اینکه پزشکی فراتر از shamanism کلامی نیاز دردناک است، آماده کردیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما بهترین راه را آماده کردیم، نشان دادیم که یک داروی بیش از شامپانسی کلامی نیازمند درد است

7. They had best be careful.
[ترجمه ترگمان]بهتر است احتیاط کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید مراقب باشند

8. I thought had best have your opinions first.
[ترجمه ترگمان] فکر کردم بهتره اول نظرات خودت رو داشته باشی
[ترجمه گوگل]من فکر کردم بهتر بود نظرات شما را برای اولین بار

9. He had best have done so.
[ترجمه ترگمان]او بهترین کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال بهترین انجام داده است

10. HPLC had best stability and creditability when determining single component.
[ترجمه ترگمان]HPLC بهترین ثبات و creditability را زمانی که یک جز را تعیین می کرد، داشت
[ترجمه گوگل]HPLC در هنگام تعیین جزء جزء بهترین ثبات و اعتبار را داشت

11. You had best get home before midnight.
[ترجمه ترگمان]قبل از نیمه شب بهتر بود بری خو نه
[ترجمه گوگل]بهتر بود قبل از نیمه شب به خانه بروم

12. We had best keep them at arm's length.
[ترجمه ترگمان]بهتر است که آن ها را در دست نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما بهترین ها را نگه داشتیم

13. We had best get home before midnight.
[ترجمه ترگمان]قبل از نیمه شب بهتر بود به خانه برگردیم
[ترجمه گوگل]بهتر بود قبل از نیمه شب به خانه برسیم

14. I thought I had best have your opinion first.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم بهتر است اول عقیده شما را داشته باشم
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که بهتر است نظر شما را در نظر بگیرم


کلمات دیگر: