کلمه جو
صفحه اصلی

gag order

انگلیسی به انگلیسی

• prohibition of publication, court order forbidding publication of details concerning a legal hearing

جملات نمونه

1. The judge in the case has clamped a gag order on all participants and seems very serious about it.
[ترجمه ترگمان]قاضی در این مورد یک نظم عمومی را در همه شرکت کنندگان نگه داشته و در مورد آن بسیار جدی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]قاضی پرونده در مورد همه ی شرکت کنندگان تقلب کرده است و در مورد آن بسیار جدی است

2. Police, citing a gag order in the drug trial, declined to answer questions about why Hernandez allegedly wanted Irvin killed.
[ترجمه ترگمان]پلیس با استناد به دستور gag در دادگاه مبارزه با مواد مخدر از پاسخ به سوالاتی در مورد اینکه چرا ارناندس از آروین خواست کشته شد امتناع کرد
[ترجمه گوگل]پلیس با اشاره به یک نظرسنجی در دادگاه مواد مخدر، از پاسخ دادن به سوالاتی در مورد اینکه چرا هرناندز ادعا می خواست ایروین کشته شود، رد شد

3. Under a virtual gag order thanks to Intel marketing, P5 architect Don Alpert couldn't answer questions substantively.
[ترجمه ترگمان]تحت یک سفارش بسته مجازی به لطف بازاریابی اینتل، معمار گروه ۱، دن Alpert نتوانست به سوالات substantively پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]به لطف بازاریابی اینتل، با توجه به دستورالعمل مجازی، معمار P5 Don Alpert قادر به پاسخگویی به سوالاتی نیست

4. The school authority put a gag order on him about the issue.
[ترجمه ترگمان]مقامات مدرسه نظم و ترتیب را در مورد مساله مطرح کردند
[ترجمه گوگل]مقامات مدرسه در مورد این مسئله به او دستور دادند

5. The CEO (Chief Executive Officer) implies a gag order to his employees.
[ترجمه ترگمان]مدیر عامل (مدیر اجرایی ارشد)به معنای یک نظم عمومی برای کارمندان خود است
[ترجمه گوگل]مدیرعامل (مدیر عامل اجرایی)، به کارکنان خود، دستور کار خود را می دهد

6. Even with a suspended sentence, even with a gag order. There's still a court record.
[ترجمه ترگمان]حتی با یک جمله معلق، حتی با یک جمله gag هنوز سابقه دادگاه داره
[ترجمه گوگل]حتی با یک حکم معلق، حتی با نظم گنگ هنوز پرونده دادگاه وجود دارد

7. In the past week he has slapped a gag order on the BBC, sought an injunction against a newspaper and threatened at least two others with similar bans.
[ترجمه ترگمان]در هفته گذشته، او یک سیلی محکم به بی بی سی زده است، به دنبال حکم قانونی علیه یک روزنامه است و حداقل دو نفر دیگر را با ممنوعیت های مشابه تهدید کرده است
[ترجمه گوگل]در هفته گذشته او یک دستورالعمل تسلیحاتی در بی بی سی گرفتار شده است، به دنبال یک حکم علیه یک روزنامه و حداقل دو نفر دیگر را با ممنوعیت های مشابه تهدید کرد

8. Schelske's attorney, who is also bound by the gag order, did not return a call seeking comment.
[ترجمه ترگمان]وکیل Schelske که ضمن بستن قرارداد بسته بود، جوابی برای اظهار نظر نداد
[ترجمه گوگل]وکلای Schelske، که همچنین توسط دستور ضرب و شتم محدود شده است، یک تماس خواستار نظر نیست

9. A Republican abortion rights group calls it a virtual gag order.
[ترجمه ترگمان]گروه حقوقی سقط جنین، آن را یک نظم عمومی مجازی می نامد
[ترجمه گوگل]یک گروه حقوقی سقط جنین جمهوریخواه آن را یک دستورالعمل مجاز مجازی می نامد

10. He also argued family planning clinics should not be bound by a gag order preventing them from counseling patients on abortion.
[ترجمه ترگمان]او همچنین استدلال کرد که کلینیک های تنظیم خانواده نباید با دستور gag که آن ها را از بیماران مشاوره در رابطه با سقط جنین منع می کند، محدود شوند
[ترجمه گوگل]او همچنین استدلال کرد که کلینیک های برنامه ریزی خانواده نباید از طریق دستورالعمل متوقف شوند، که مانع از مشاوره دادن بیماران به سقط جنین می شود

11. John Hollins Sr., Evans' attorney, told the newspaper he could not comment because of a court-issued gag order.
[ترجمه ترگمان]جان Hollins، وکیل اوانز، به روزنامه گفت که او نمی تواند اظهار نظر کند، زیرا دادگاه حکم دادگاه را صادر کرده است
[ترجمه گوگل]جان هولینز Sr, وکیل اوانس، به روزنامه گفت که او نمیتواند به دلیل یک حکم دادگاه صادر شود

12. The Texas Department of Public Safety refused to comment, citing judge's gag order.
[ترجمه ترگمان]اداره ایمنی عمومی تگزاس با استناد به نظم عمومی قاضی از اظهار نظر خودداری کرد
[ترجمه گوگل]اداره امنیت عمومی تگزاس، با اشاره به نظم قضیه، اظهار نظر کرد

13. Some banks have been told they may publicly talk about test results late on Thursday, lifting a gag order in place since they were briefed on preliminary results on April 2
[ترجمه ترگمان]برخی از بانک ها گفته اند که ممکن است در اواخر روز پنج شنبه به طور عمومی درباره نتایج آزمایشی صحبت کنند و یک دستور قطعی را از زمانی که آن ها در نتایج اولیه روز ۲ آوریل توضیح داده شدند، انجام دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از بانک ها گفته اند که ممکن است در مورد نتایج آزمون در روز پنج شنبه صحبت های عمومی را مطرح کنند، و از تاریخ 2 آوریل در مورد نتایج اولیه آنها خلاصه شده است

14. In the United States, the strong tradition against prior restraints makes it almost impossible to persuade a court to issue a gag order on the press.
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحده، سنت قوی در برابر محدودیت های پیشین، تقریبا غیرممکن می سازد که دادگاهی بتواند حکم قطعی برای مطبوعات صادر کند
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده، سنت قدرتمند در برابر محدودیت های قبلی، تقریبا غیرممکن است که یک دادگاه را متقاعد سازد که حکمی را برای مطبوعات صادر کند

پیشنهاد کاربران

بایکوت خبری؟؟!
prohibition against the release of confidential information or against public discussion of a sensitive matter

ممنوعیت پخش خبر ( بخصوص اخبار جلسات دادگاه )


کلمات دیگر: